English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pastellist U پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pictorial art U پیکر نگاری
portraiture U پیکر نگاری تعریف
pencil U مداد رنگی
pastel U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
pencils U مداد رنگی
colored pencil U مداد رنگی
crayon U مداد رنگی مومی
crayons U مداد رنگی مومی
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
pictography U تصویر نگاری رمز نگاری
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
lipstick U مداد لب
pencil U مداد
lipsticks U مداد لب
pencils U مداد
pencilling U مداد
whose pencil? U مداد کی
whose pencil? U مداد که
lead pencil U مداد
john's pencil U مداد جان
six d. pencils U شش دو جین مداد
plumbago U مغز مداد
graphite U مغز مداد
pencil U مداد ابرو
sharpeners U مداد تراش
portcrayon U مداد گیر
eraser U مداد پاک کن
erasers U مداد پاک کن
leadpencil U مداد سربی
sharper U مداد تراش
sharpener U مداد تراش
pencilling U مداد ابرو
pencils U مداد ابرو
images U پیکر
arabic notation U پیکر
configurational isomers U هم پیکر
figures U پیکر
figure U پیکر
figuring U پیکر
image U پیکر
the twins U دو پیکر
effigy U پیکر
constellations U پیکر
digit U پیکر
constellation U پیکر
the twin brothers U دو پیکر
effigies U پیکر
digits U پیکر
likenesses U پیکر
likeness U پیکر
gemini U دو پیکر
pencils U هر چیزی شبیه مداد
pencil U هر چیزی شبیه مداد
pencilled U با مداد کشیده شده
pencilling U هر چیزی شبیه مداد
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
infernal stone U مداد نیترات دارژان
gargantua U غول پیکر
icon U پیکر تصویر
icons U پیکر تصویر
ikons U پیکر تصویر
figurines U پیکر کوچک
waxworks U پیکر مومی
half length U نیم پیکر
titaness U زن غول پیکر
gigantic U غول پیکر
monstrous U غول پیکر
figurine U پیکر کوچک
immane U غول پیکر
iconology U پیکر شناسی
waxwork U پیکر مومی
iconography U پیکر نگار
titans U غول پیکر
titan U غول پیکر
statues U پیکر سازی
sculptors U پیکر تراش
portraitist U پیکر نگار
statues U هیکل پیکر
portrayer U پیکر نگار
cora U [ستون پیکر زن]
statue U پیکر سازی
sculptor U پیکر تراش
sculptress U پیکر تراش
statue U هیکل پیکر
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
Whose pencil is this ? U این مداد مال کیست ؟
mark sensing U علامت زدن با مداد نرم
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
castors U ستاره اول دو پیکر
castor U ستاره اول دو پیکر
casters U ستاره اول دو پیکر
absolute configuration U پیکر بندی مطلق
reconfiguration U پیکر بندی دوباره
giant corporation U شرکت غول پیکر
figure head پیکر جلو کشتی
giant U ادم غول پیکر
giants U ادم غول پیکر
caster U ستاره اول دو پیکر
paul bunyan U ادم غول پیکر
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
paintress U زن پیکر نگاریا رنگ کار
sculptures U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sculpture in miniature U پیکر تراشی کوچک اندام
sculpture U پیکر تراشی سنگتراشی کردن
warlock U زن جادو گر و ساحر غول پیکر
gargantuan U غول پیکر عظیم الجثه
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
antic U [ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
monograph U تک نگاری
arteriography U رگ نگاری
monographs U تک نگاری
angiography U رگ نگاری
hydrography U اب نگاری
reticulum U نگاری
hydrographic U اب نگاری
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
ski graphŠetc U سایه نگاری
seismography U زلزله نگاری
spectrography U طیف نگاری
chronology U وقایع نگاری
chronology U رخداد نگاری
ethnographic <adj.> U قوم نگاری
demography U جمعیت نگاری
demography U مردم نگاری
myography U عضله نگاری
oscillography U نوسان نگاری
hydrography U علم اب نگاری
demography U امار نگاری
hydrographic U نقشه اب نگاری
oceanography U اقیانوس نگاری
cartography U نقشه نگاری
eco mapping U بوم نگاری
letter writing U نامه نگاری
letter writer U نامه نگاری
leetter writing U نامه نگاری
ethnography U قوم نگاری
sciagraphy U سایه نگاری
pictography U صورت نگاری
journalism U روزنامه نگاری
chromatography U رنگ نگاری
spectrography U بیناب نگاری
stylistics U سلیس نگاری
macrography U بزرگ نگاری
pornography U هرزه نگاری
tachygraphy U تند نگاری
cardiography U قلب نگاری
cerography U موم نگاری
topography U مکان نگاری
dactylagraphy U انگشت نگاری
petrography U سنگ نگاری
dactyloscopy U انگشت نگاری
logging U واقعه نگاری
data recording U داده نگاری
phallography U نعوظ نگاری
soleprint U انگشت نگاری از پا
picture writing U تصویر نگاری
surveys U اب نگاری دریایی
surveyed U اب نگاری دریایی
survey U اب نگاری دریایی
phonography U صدا نگاری
topography U برجسته نگاری
psychography U روان نگاری
hydrographic U مربوط به اب نگاری
oceanpgraphy U اقیانوس نگاری
cranioscopy U جمجمه نگاری
crystallography U بلور نگاری
dermatographia U پوست نگاری
arteriography U نبض نگاری
electrotype U برق نگاری
electroencephalography U برق نگاری مغز
electrocardiography U قلب نگاری برقی
hydrographic datum U سطح مبنای اب نگاری
telegraphic U از راه دور نگاری
ideographs U حروف اندیشه نگاری
hydrographic chart U نقشه اب نگاری دریایی
diary method U روش خاطره نگاری
To take fingerprints. U انگشت نگاری کردن
planography U نقشه نگاری طراحی
emg U برق نگاری ماهیچه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com