English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dart U پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darted U پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darting U پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
darts U پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
barbs U پیکان
darting U پیکان
barb U پیکان
darted U پیکان
dart U پیکان
arrow U پیکان
the point of an arrow U پیکان
arrows U پیکان
fletcher U پیکان ساز
flechette U پیکان پردار
arrow head U علامت پیکان
arrow head U نوک پیکان
head U نوک پیکان
elf bolt U پیکان چخماقی
broad head U نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
bronze arrowhead U نشان پیکان برنزی
nock U پیکان برزه گذاشتن
darted U پیکان یا زوبین کوچک بازی
dart U پیکان یا زوبین کوچک بازی
darting U پیکان یا زوبین کوچک بازی
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
flechette U پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
fingerpost U راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
cocked hats U کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
cocked hat U کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
armstrong U سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
collar U کلاهک
cupule U کلاهک
cap wale U کلاهک
warhead U کلاهک
tegmentum U کلاهک
warheads U کلاهک
cap U کلاهک
crown top U کلاهک
capped U کلاهک
bonnet U کلاهک
overhang U کلاهک
head stock U کلاهک
helmets U کلاهک
helmet U کلاهک
lid U کلاهک
hoods U کلاهک
bonnets U کلاهک
hood U کلاهک
overhangs U کلاهک
lids U کلاهک
gas cap U کلاهک گاز
detonation cap U کلاهک چاشنی
snowcap U کلاهک برفی
lidding film U کلاهک لیوان
blasting cap U کلاهک چاشنی
mushromm could U کلاهک اتمی
pile cap U کلاهک شمع
cucullate U کلاهک دار
ignition cap U کلاهک چاشنی
tallboy U کلاهک دودکش
detonation cap U کلاهک منفجرکننده
blind flange U فلانژ کلاهک
glans U کلاهک احلیل
blasting cap U کلاهک منفجرکننده
pileate U دارای کلاهک
percussion cap U کلاهک ضربتی
bonnets U کلاهک دودکش
ice-caps U کلاهک یخی
ice-cap U کلاهک یخی
ice cap U کلاهک یخی
hoods U کلاهک دودکش
chimney pot U کلاهک دودکش
chimney pots U کلاهک دودکش
bonnet U کلاهک دودکش
warhead U کلاهک جنگی
warheads U کلاهک جنگی
percussion caps U کلاهک ضربتی
hood U کلاهک دودکش
warhead U کلاهک موشک سر جنگی
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
false ogive U روکش کلاهک گلوله
hood U کلاهک دودکش [شیمی]
hoods U روپوش کلاهک دودکش
trucks U کلاهک بالای دکل
armor piercing capped U دارای کلاهک ثاقب
hood U روپوش کلاهک دودکش
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
ignition cap U کلاهک مشتعل کننده
door lintel U نعل درگاه کلاهک
trucking U کلاهک بالای دکل
warheads U کلاهک موشک سر جنگی
noses U دماغه کلاهک موشک
cap nut U مهره کلاهک دار
nose U دماغه کلاهک موشک
truck U کلاهک بالای دکل
trucked U کلاهک بالای دکل
abat vent U کلاهک دودکش بخاری
dome U کلاهک دودکش [شیمی]
igniting fuze U کلاهک مشتعل کننده
cowel U کلاهک دودکش دار
bonnet U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
lower fungus U قارچ بدون کلاهک هاگ
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
hoods U کلاهک کاپوت ماشین روپوش
hood U کلاهک کاپوت ماشین روپوش
bonnets U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
igniter U خرج مشتعل کننده کلاهک منفجرکننده
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
air defense weapon control case U روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
titan U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
countersink U خزانه نمودن کلاهک دار کردن خزینه دار کردن خزینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com