English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
Other Matches
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
isolate U به صورت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electrify U الکتریکی کردن
electric machine U ماشین الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electric tension U فشار الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
charge U بار الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
charges U بار الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
connector U مین مسیر الکتریکی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
electrical double layer U لایه مضاعف الکتریکی
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
echo sounding machine U عمق یاب الکتریکی
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
constant voltage U فشار الکتریکی ثابت
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
bias U سطح مرجع الکتریکی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
dielectric phase angle U زاویه فاز دی الکتریکی
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
biases U سطح مرجع الکتریکی
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
galvano cautery U داغ کردن الکتریکی
klaxons U بوق الکتریکی پرصدا
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
leads U سیر هدایت الکتریکی
collector U جاروی الکتریکی جارو
collectors U جاروی الکتریکی جارو
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
voltage drop U افت فشار الکتریکی
residual charge U بار الکتریکی مانده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com