Perdic | پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	eyebolt U	پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	end door U	درانتهای
	acrogamy U	جایگیری تخم درانتهای کیسهء جنینی
	estrogen U	ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
	tippet U	قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
	widows U	اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
	widow U	اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
	connector U	در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
	bookend U	تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
	bookends U	تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
	center U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centered U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centers U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centred U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centre U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	clair-voie U	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
	equitable estate U	در CL مرتهن بالقوه مالک عین مرهونه میشود و بعلاوه تاسیسی وجوددارد که به موجب ان می توان حق از گرو دراوردن ملک را از راهن سلب کرد
	dilly bag U	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
	to pink out leather U	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
	fenestration U	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
	sight U	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
	float stone U	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
	sights U	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
	perforation U	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
	cancellate U	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
	waltz three U	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
	pinker U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	pinkest U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	pink U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	thirl U	سوراخ سوراخ کردن دریدن
	foraminate U	ثقبه دار سوراخ سوراخ
	gruyere cheese U	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
	saddle point U	منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
	ubi jus, ibi remedium U	هر جا حقی هست ضمانت اجرا هم هست هر جا حقی است حق استیفاء ان هم وجوددارد
	helical U	پیچی
	swirly U	پیچی
	winding U	نخ پیچی
	jackscrew U	جک پیچی
	screw jack U	جک پیچی
	insubordination U	سر پیچی
	negative acknowledgement U	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
	helical stairs U	پلکان پیچی
	cox combing U	طناب پیچی
	served U	نخ پیچی کردن
	hook bolt U	قلاب پیچی
	serve U	نخ پیچی کردن
	winding U	سیم پیچی
	serves U	نخ پیچی کردن
	seizing stuff U	نخ طناب پیچی
	end winding U	سرسیم پیچی
	reed & prince screw U	پیچی با سر شکافدار
	helical U	پیچی شکل
	filature U	ابریشم پیچی
	reeling machine U	ماشین نخ پیچی
	rewinde U	باز پیچی
	torsion U	انقباض پیچی
	screw clamp U	گیره پیچی
	strapping U	باند پیچی
	screw pile U	شمع پیچی
	screw slip U	خفت پیچی
	okuns law U	براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
	grid U	دریچه سوراخ سوراخ
	cancellated U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	cancellous U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	millepore U	مرجان سوراخ سوراخ
	grids U	دریچه سوراخ سوراخ
	riddles U	سوراخ سوراخ کردن
	swage block U	قالب سوراخ سوراخ
	riddle U	سوراخ سوراخ کردن
	cancellate U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	serving U	بند پیچی کردن
	packing sheet U	لفاف بار پیچی
	winding machine U	دستگاه سیم پیچی
	induction coil U	سیم پیچی القائی
	screw spanner U	اچار بکس پیچی
	overpacking U	لفاف پیچی مجدد
	winding inductance U	اندوکتیویته ی سیم پیچی
	single phase winding U	سیم پیچی یک فازه
	winding drum U	قرقره سیم پیچی
	damping winding U	سیم پیچی میراکننده
	pitches U	گام سیم پیچی
	winding diagram U	نمودار سیم پیچی
	winding potential U	پتانسیل سیم پیچی
	winding resistance U	مقاومت سیم پیچی
	winding shop U	کارگاه سیم پیچی
	servings U	بند پیچی کردن
	leader U	فشنگ راهنمای پیچی
	duplex wound armature U	ارمیچر دو سیم پیچی
	leaders U	فشنگ راهنمای پیچی
	double layer winding U	سیم پیچی دوطبقه
	induction coils U	سیم پیچی القائی
	philodendron U	گل شیپوری پیچی امریکا
	relay winding U	سیم پیچی رله
	field winding U	سیم پیچی میدان
	filament winding U	سیم پیچی فیلامان
	parallel clamp U	گیره پیچی موازی
	pitch U	گام سیم پیچی
	main winding U	سیم پیچی اصلی
	magnet winding U	سیم پیچی اهنربا
	copper winding U	سیم پیچی مسی
	winding area U	سطح سیم پیچی
	three phase winding U	سیم پیچی سه فازه
	generator winding U	سیم پیچی ژنراتور
	column screw press U	پرس پیچی ستونی
	coil winding U	سیم پیچی بوبین
	turbinal U	پیچی شکل فرفرهای
	transformer winding U	سیم پیچی ترانسفورماتور
	bolt shank U	محور یا شفت پیچی
	helicoidal motion U	حرکت پیچی یا مارپیچی
	primery winding U	سیم پیچی اولیه
	input winding U	سیم پیچی اولیه
	low resistance winding U	سیم پیچی کم اهم
	honeysuckle U	آذین پیچی شکل
	stepped thread U	کولاس پیچی ناقص
	winding coefficient U	ضریب سیم پیچی
	helical conveyor U	نقاله پیچی یا حلزونی
	winding pitch U	گام سیم پیچی
	internal capacitance U	فرفیت سیم پیچی
	winding capacitance U	فرفیت سیم پیچی
	multi layer coil U	سیم پیچی چند لایه
	multiphase winding U	سیم پیچی چند فازه
	low voltage winding U	سیم پیچی فشار ضعیف
	winding bobbin U	هسته سیم پیچی شده
	high frequency winding U	سیم پیچی فرکانس بالا
	high impedance winding U	سیم پیچی با مقاومت زیاد
	hardwired U	سخت سیم پیچی شده
	high tension winding U	سیم پیچی فشار قوی
	high voltage winding U	سیم پیچی فشار قوی
	winding crodd section U	سطح مقطع سیم پیچی
	d.c. winding U	سیم پیچی جریان دائم
	communicating pole winding U	سیم پیچی قطب کمکی
	whipping U	نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
	starting winding U	سیم پیچی راه اندازی
	winding insulation U	عایق بندی سیم پیچی
	compound wound motor U	موتور با سیم پیچی کمپوند
	d.c. winding U	سیم پیچی جریان مستقیم
	breach U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	breached U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	breaches U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	d.c. series wound motor U	موتور با سیم پیچی جریان دائم
	lashing U	طناب پیچ کردن نوار پیچی
	creepers U	گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
	creeper U	گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
	rag bolt U	میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
	straps U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	strap U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	backed bow U	کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
	track bolt U	پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
	bar winding U	میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
	solenoid U	سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
	screw picket U	میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
	ring U	تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
	opisometer U	الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
	served U	نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
	serve U	نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
	serves U	نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
	solenoid sweep U	پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
	holing U	سوراخ
	boring U	سوراخ
	cribriform U	سوراخ سوراخ
	foraminiferous U	سوراخ سوراخ
	broached U	سوراخ کن
	columbarium U	سوراخ
	broach U	سوراخ کن
	broaching U	سوراخ کن
	laces U	پر از سوراخ
	lace U	پر از سوراخ
	orifice U	سوراخ
	leaks U	سوراخ
	awl U	سوراخ کن
	loop U	سوراخ
	looped U	سوراخ
	loops U	سوراخ
	abroach U	سوراخ
	fenestra U	سوراخ
	eyelet U	سوراخ
	eyelets U	سوراخ
	drill hole U	سوراخ
	pecker U	سوراخ کن
	edge perforated U	لب سوراخ
	alveolar U	سوراخ سوراخ
	tapping U	سوراخ
	orifices U	سوراخ
	foraminated U	سوراخ سوراخ
	leaked U	سوراخ
	leak U	سوراخ
	tapped U	سوراخ
	foramen U	سوراخ
	broacher U	سوراخ کن
	tap U	سوراخ
	broaches U	سوراخ کن
	borehole U	سوراخ
	outages U	سوراخ
	perforation U	سوراخ
	punctulate U	سوراخ سوراخ
	meshing U	سوراخ
	puncture U	سوراخ
	meshes U	سوراخ
	pumiceous U	سوراخ سوراخ
	punch U	سوراخ کن
	mesh U	سوراخ