Perdic | پیوست صفحهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 126 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	flange coupling U	پیوست صفحهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	paginary U	صفحهای
	cleaned U	صفحهای
	disk flower U	گل صفحهای
	cleans U	صفحهای
	cleanest U	صفحهای
	clean U	صفحهای
	plate clutch U	کلاج صفحهای
	page printer U	چاپگر صفحهای
	plane wave U	موج صفحهای
	plate capacitor U	خازن صفحهای
	plate condenser U	خازن صفحهای
	plate rheostat U	رئوستای صفحهای
	induction disk U	اهنربای صفحهای
	slab zinc U	زینک صفحهای
	disc brake U	ترمز صفحهای
	flagstone paving U	فرش صفحهای
	disk armature U	ارمیچر صفحهای
	concrete tile press U	پرس صفحهای بتن
	form U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	interplanar spacing U	فاصله بین صفحهای
	forms U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	interplanar crystal spacing U	فاصله بین صفحهای
	plane sinusoidal wave U	موج سینوسی صفحهای
	formed U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	side milling cutter U	دستگاه فرز صفحهای
	punchboard maze U	ماز صفحهای سوراخدار
	home page U	باز کردن صفحهای از وب سایت
	superscribe U	روی صفحهای گراور کردن
	off page connector U	اتصال دهنده برون صفحهای
	parent object U	صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
	disk seal valve U	لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
	mealing table U	صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
	coherence U	فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
	head liner U	کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
	continuation U	صفحهای ازمتن که به صورت صفحه اصلی است
	therewith U	به پیوست
	bond U	پیوست
	tie bar U	پیوست
	clutching U	پیوست
	clutches U	پیوست
	enclosure U	پیوست
	appendages U	پیوست
	appendage U	پیوست
	enclosures U	پیوست
	annexes U	پیوست
	constipation U	پیوست
	annexing U	پیوست
	coupling U	پیوست
	annex U	پیوست
	annexation U	پیوست
	appendix U	پیوست
	clutch U	پیوست
	appendixes U	پیوست
	clutched U	پیوست
	wysiwyg U	You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
	jaw clutch coupling U	پیوست دندانه
	mains coupling U	پیوست شبکه
	unites U	بهم پیوست
	attributed <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	transformer coupling U	پیوست ترانسفورماتور
	enclosed <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	uniting U	بهم پیوست
	intermediate coupling U	پیوست واسطه
	intelligence annex U	پیوست اطلاعاتی
	unite U	بهم پیوست
	attached <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	affixed <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	affected [added] <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	sleeve coupling U	پیوست تزویجی
	reunion U	باز پیوست
	electric coupling U	پیوست الکتریکی
	annexed <adj.> <past-p.> U	پیوست شده
	reunions U	باز پیوست
	intelligence annex U	پیوست اطلاعات
	inductance coupling U	پیوست القائی
	dog clutch U	پیوست دندانهای
	coupling resistance U	مقاومت پیوست
	coupling of circuits U	پیوست مدارها
	coupling factor U	ضریب پیوست
	coupling element U	عنصر پیوست
	clutch coupling U	پیوست کلاج
	impedance coupling U	پیوست امپدانس
	electron coupling U	پیوست الکترونی
	artillery annex U	پیوست توپخانه
	inductive flux linkage U	پیوست القائی
	inductive exposure U	پیوست القائی
	inductive coupling U	پیوست القائی
	input coupling U	پیوست ورودی
	burster U	یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
	halma U	یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
	coupling impedance U	مقاومت فاهری پیوست
	appended U	اویختن پیوست کردن
	appending U	اویختن پیوست کردن
	append U	اویختن پیوست کردن
	appends U	اویختن پیوست کردن
	hose coupling U	پیوست لوله پلاستیکی
	coupling coil U	سیم پیچ پیوست
	input coupling loop U	حلقه پیوست ورودی
	impedance feedback U	پیوست برگشت امپدانس
	main coupling transformer U	ترانسفورماتور پیوست شبکه
	hatchment U	صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
	planch U	صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
	coupling instability U	نااستواری پیوست تزلزل تزویج
	inductive feedback U	پیوست برگشت وارونه القائی
	railroad coupling U	پیوست یا تزویج راه اهن
	responses U	صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
	response U	صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
	shadowmask U	صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
	encloses U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	enclose U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	enclosing U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	control rod U	میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
	click art U	صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	formats U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	banner page U	صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
	flagstone paving U	سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
	paged address U	که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
	attaching U	پیوست کردن ضمیمه کردن
	critical coupling U	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
	attaches U	پیوست کردن ضمیمه کردن
	coupling transformer U	ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
	attach U	پیوست کردن ضمیمه کردن
	international labour organization U	سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد