English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
prologize U پیش گفتار گفتن
prologuize U پیش گفتار گفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to answer in the a U اری گفتن بله گفتن
greets U درود گفتن تبریک گفتن
greeted U درود گفتن تبریک گفتن
greet U درود گفتن تبریک گفتن
speech U گفتار
speeches U گفتار
taciturn U کم گفتار
sermons U گفتار
word U گفتار
worded U گفتار
sermon U گفتار
part of speech U بخش گفتار
labiophobia U گفتار هراسی
areology U گفتار در بهرام
hysterology U گفتار در زهدان
inarticulation U گفتار ناشمرده
anthotaxy U گفتار در ارایش گل
therology U گفتار در پستانداران
ventriloquism U گفتار بطنی
speech recogintion U تشخیص گفتار
inner speech U گفتار درونی
jargon U گفتار نامفهوم
forewords U پیش گفتار
foreword U پیش گفتار
organs of speech U اندامهای گفتار
subvocal speech U گفتار ناملفوظ
front matter U پیش گفتار
haplology U هجااندازی در گفتار
prolegomenon U پیش گفتار
sayings U گفتار مشهور
digital speech U گفتار دیجیتالی
claver U گفتار بیهوده
articles U مقاله گفتار
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
article U مقاله گفتار
speech therapy U گفتار درمانی
saying U گفتار مشهور
logopedics U گفتار درمانی
sputters U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sarcology U گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
gaffe U اشتباه در گفتار یاکردار
prefacing U اغاز پیش گفتار
prefaces U اغاز پیش گفتار
prefaced U اغاز پیش گفتار
methodologies U گفتار در روش واسلوب
leprology U گفتار در برص یا پیسی
methodology U گفتار در روش واسلوب
pedologia U گفتار بچه گانه
pharyngology U گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
ovology U گفتار در پیدایش تخم
preface U اغاز پیش گفتار
posology U گفتار در مقادیر داروها
gaffes U اشتباه در گفتار یاکردار
acyrology U انشاء و گفتار غلط
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
hygrology U گفتار در رطوبت هوا
barbaralalia U گفتار پریشی لهجهای
barylalia U گفتار بیخ حلقی
prologue U مقدمه پیش گفتار
prologues U مقدمه پیش گفتار
uraniscolalia U گفتار پریشی کامی
simile [rhetorical figure of speech] U تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
embarrassing clanger [British E] U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing blunder U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
faux pas U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
gaffe U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
swan song U واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
mind your p's and qs U در گفتار و کردار خود بهوش باشید
isoperimetry U گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
worid U کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
hibernicism U ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
pshaw U اه گفتن
rehearsed U گفتن
rehearsing U گفتن
utter U گفتن
to give utterance to U گفتن
rehearses U گفتن
to weep out U گفتن
to tell a story U گفتن
rehearse U گفتن
utters U گفتن
bubbles U گفتن
bubbled U گفتن
uttered U گفتن
bubbling U گفتن
saith U گفتن
bubble U گفتن
tell U گفتن
telling-off U گفتن
tells U گفتن
viyuperate U بد گفتن
vituperate U بد گفتن
mouth U گفتن
say U گفتن
adduse U گفتن
says U گفتن
get out U گفتن
mouths U گفتن
mouthing U گفتن
let out <idiom> U گفتن
let (someone) know <idiom> U گفتن
inform U گفتن
iteration U گفتن
mouthed U گفتن
utterance U گفتن
utterances U گفتن
relates U گفتن
relate U گفتن
informs U گفتن
informing U گفتن
bootlick U تملق گفتن از
reviles U ناسزا گفتن
saluted U تهنیت گفتن
revile U ناسزا گفتن
adduee U گفتن افهارنمودن
to draw the long U اغراق گفتن
adulate U مدح گفتن
allegorize U مثل گفتن
avouch U اشکارا گفتن
reviled U ناسزا گفتن
saluting U تهنیت گفتن
salutes U تهنیت گفتن
overstating U اغراق گفتن در
overstates U اغراق گفتن در
overstated U اغراق گفتن در
overstate U اغراق گفتن در
to bid welcome U خوشامد گفتن
to blunder out U بی فکرانه گفتن
to blunder out U جویده گفتن
speaks U سخن گفتن
to bid a U وداع گفتن
speak U سخن گفتن
call bad names U ناسزا گفتن
hyperbolize U اغراق گفتن
to make a remark U سخن گفتن
to pull U اغراق گفتن
to put it on U اغراق گفتن
to sigh out U با اه وحسرت گفتن
to speak through one's nose U سخن گفتن
to spoke the t. U راست گفتن
to take the floor U سخن گفتن
to talk nonsense U مهمل گفتن
to talk nonsense U چرند گفتن
to talk tall U گزاف گفتن
to tell a lie U دروغ گفتن
gnosticize U عرفان گفتن
doxologize U ستایش گفتن
to draw the long bow U اغراق گفتن
interjects U بطورمعترضه گفتن
interjecting U بطورمعترضه گفتن
interjected U بطورمعترضه گفتن
interject U بطورمعترضه گفتن
commiserating U تسلیت گفتن بر
commiserates U تسلیت گفتن بر
commiserated U تسلیت گفتن بر
commiserate U تسلیت گفتن بر
to pile it on U اغراق گفتن
to throw the hatchet U اغراق گفتن
enounce U به صراحت گفتن
pass a remark U سخنی گفتن
say a word U سخن گفتن
communing U راز دل گفتن
communes U راز دل گفتن
communed U راز دل گفتن
commune U راز دل گفتن
whiff U دروغ گفتن
fabulize U افسانه گفتن
weasel U دروغ گفتن
weasels U دروغ گفتن
misstate U غلط گفتن
nuncupate U زبانی گفتن
scream U ناگهانی گفتن
screamed U ناگهانی گفتن
pitch a yarn U قصه گفتن
rime U شعر گفتن
panegyrize U مدح گفتن
outvoice U موثرترسخن گفتن از
confides U محرمانه گفتن
confided U محرمانه گفتن
confide U محرمانه گفتن
twaddle U چرند گفتن
outvoice U بلندترسخن گفتن از
screams U ناگهانی گفتن
mant U با لکنت گفتن
giggling U سخن گفتن
giggles U سخن گفتن
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoin U در پاسخ گفتن
lay to U دروغ گفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com