Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unexpected
U
پیش بینی نشده
unpredictable
U
پیش بینی نشده
unforeseen
U
پیش بینی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
unexpected inflation
U
تورم پیش بینی نشده
unforeseen expenses
U
هزینههای پیش بینی نشده
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
Other Matches
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
uncharged
U
پر نشده
unbowed
U
خم نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
unsight
U
دیده نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
outstandingly
U
واریز نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
outstanding
U
وصول نشده
unshod
U
نعل نشده
outstandingly
U
وصول نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
unbroken
U
رام نشده
unmitigated
U
کاسته نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
outstanding
U
واریز نشده
unset
U
ثابت نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unwashed
U
شسته نشده
unworn
U
کهنه نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
unfinished
U
تمام نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
open
U
واریز نشده
opened
U
واریز نشده
opens
U
واریز نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
unworn
U
استعمال نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unpublished
U
نشر نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unguarded
U
حساب نشده
unguarded
U
حراست نشده
unearned
U
کسب نشده
unconnected
U
وصل نشده
wound less
U
زخمی نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unquestioned
U
بحث نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
unasked
U
سوال نشده
increate
U
افریده نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unseen
U
مشاهده نشده
sightless
U
دیده نشده
unsung
U
سروده نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
خوانده نشده
unabated
U
کاسته نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
uncut
U
قطع نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
innascible
U
زایده نشده
inextinct
U
نیست نشده
inedited
U
چاپ نشده
inedited
U
منتشر نشده
in sheets
U
صحافی نشده
in quires
U
صحافی نشده
imperforate
U
منگنه نشده
roughdry
U
اطو نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
tenantless
U
اشغال نشده
the date was not specified
U
نشده بود
autochthonous
U
جابجا نشده
unaccommodated
U
فراهم نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
unbacked
U
رام نشده
uncut
U
بریده نشده
haggard
U
رام نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
unexploded
U
منفجر نشده
unleached
U
سفید نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unsought
U
کاوش نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
savaging
U
رام نشده
savages
U
رام نشده
savaged
U
رام نشده
savage
U
رام نشده
unadulterated
U
مخلوط نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unpremediated
U
تصور نشده
unattached
U
توفیق نشده
unattached
U
اعزام نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
undisturbed
U
مختل نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unchanged
U
عوض نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
unbidden
U
دعوت نشده
undefined
U
تعریف نشده
uninvited
U
دعوت نشده
undirected
U
هدایت نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
vacant
U
اشغال نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
U
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
unchecked
<adj.>
U
تست نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
untested
<adj.>
U
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
U
ممیزی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
U
ممیزی نشده
unaudited
<adj.>
U
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unexamined
<adj.>
U
ارزیابی نشده
uninspected
<adj.>
U
ارزیابی نشده
untested
<adj.>
U
ارزیابی نشده
virgins
U
استفاده نشده
unread
U
خوانده نشده
uninspected
<adj.>
U
ممیزی نشده
untested
<adj.>
U
ممیزی نشده
unaudited
<adj.>
U
امتحان نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unchecked
<adj.>
U
امتحان نشده
unevaluated
<adj.>
U
امتحان نشده
unexamined
<adj.>
U
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
U
امتحان نشده
untested
<adj.>
U
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
U
ارزیابی نشده
virgin
U
استفاده نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
inexact
U
درست نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com