English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prospect U پیش بینی جنبه
prospected U پیش بینی جنبه
prospecting U پیش بینی جنبه
prospects U پیش بینی جنبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum U حفرههای بینی پره بینی
leers U جنبه
leering U جنبه
aspect U جنبه
leered U جنبه
leer U جنبه
aspects U جنبه
perspective U جنبه فکری
perspectives U جنبه فکری
provisionality U جنبه موقتی
pro U جنبه مثبت
pro- U جنبه مثبت
self U شخصیت جنبه
sight U جنبه چشم
forte U جنبه قوی
fortes U جنبه قوی
sights U جنبه چشم
ambivalence U دارای دو جنبه
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
pragmatism U جنبه عملی قطعیت
personalize U جنبه شخصی دادن به
mysteriousness U جنبه سری مرموزیت
laicize U جنبه عامیانه دادن به
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
materiality U جنبه مادی ضرورت
sinify U جنبه چینی دادن
spiritualization U جنبه روحانی دادن به
phase U اهله قمر جنبه
politick U جنبه سیاسی دادن به
phased U اهله قمر جنبه
phases U اهله قمر جنبه
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
specify U جنبه خاصی قائل شدن برای
specifies U جنبه خاصی قائل شدن برای
specifying U جنبه خاصی قائل شدن برای
despiritualize U فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
The pros and cons ( of something ) . U جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
politicized U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizing U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicising U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
anthropomorphism U قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
politicises U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicization U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
politicised U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
anthropomorphize U جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
coroners U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
coroner U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
wise U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wiser U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wisest U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
coroners U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
coroner U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
commercialize U بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
sinicize U جنبه چینی دادن چینی کردن
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
rheum U اب بینی
snoot U بینی
the handle of the face U بینی
nose U بینی
graphology U خط بینی
double vision U دو بینی
pecker U بینی
snivel U اب بینی
sniveled U اب بینی
sniveling U اب بینی
snivelled U اب بینی
snivelling U اب بینی
snot U اب بینی
snivels U اب بینی
rhinologist U بینی
hand reading U کف بینی
chiromancy U کف بینی
noses U بینی
mucus of the nose U اب بینی
night bilndness U شب بینی
nozzles U بینی
nasally U از بینی
palmistry U کف بینی
nozzle U بینی
neb U بینی
cross eye U کج بینی
cross eye U دو بینی
perspicuity U روشن بینی
perspicuity U تیز بینی
outsight U برون بینی
expectations U پیش بینی
laryngoscopy U حنجره بینی
otoscopy U گوش بینی
finesse U نکته بینی
microscopic U ذره بینی
nose U بینی اسب
noses U بینی اسب
ozena U قرحه بینی
expectation U پیش بینی
outsight U فاهر بینی
hook nosed U دارای بینی کج
hook-nosed U دارای بینی کج
ornithoscopy U مرغ بینی
keenness of sight U تیز بینی
cautioning U پیش بینی
cautioned U پیش بینی
caution U پیش بینی
clear sightedness U روشن بینی
conchoscope U بینی بین
forcasting U پیش بینی
crystal gazing U بلور بینی
flat nosed U پهن بینی
fastidiousness U باریک بینی
false pride U خود بینی
polyopia U چند بینی
fortune telling U طالع بینی
platyrrhine U پهن بینی
isomorphism U هم ریخت بینی
hawk nose U بینی قوشی
near sight U نزدیک بینی
introspection U باطن بینی
haemoscopy U خون بینی
cautions U پیش بینی
biopsy U زنده بینی
genethlilogy U زایچه بینی
genethlilogy U طالع بینی
erythropsia U سرخ بینی
astronomy U طالع بینی
strictures U باریک بینی
abdominos'copy U شکم بینی
megalopsis U درشت بینی
myopia U نزدیک بینی
megalomania U خودبزرگ بینی
nasiform U بینی شکل
megalopsia U درشت بینی
predictions U پیش بینی
microscopy U ذره بینی
microscopy U ریز بینی
stricture U باریک بینی
near sightedness U نزدیک بینی
paranasal U نزدیک بینی
myopy U نزدیک بینی
augury U پیش بینی
auguries U پیش بینی
nasality U وابستگی به بینی
nasal U مربوط به بینی
nasal U وابسته به بینی
mucus of the nose U مخاط بینی
moon blindness U روز بینی
nasion U بیخ بینی
nearsightedness U نزدیک بینی
foresight U پیش بینی
long siht U دور بینی
localism U کوته بینی
optimism U خوش بینی
optimism U نیک بینی
lenticular U ذره بینی
pessimistically U ازروی بد بینی
night bilndness U روز بینی
clairvoyance U غیب بینی
nasute U گنده بینی
macropsia U درشت بینی
prediction U پیش بینی
forecasting U پیش بینی
lookahead U پیش بینی
nasitis U اماس بینی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
nasology U مبحث بینی
nasoscope U بینی بین
nassal U وابسته به بینی
clairvoyance U روشن بینی
snuffer U سوراخ بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
nares U مجراهای بینی
astrology U اختر بینی
astrology U طالع بینی
precautions U پیش بینی
precaution U پیش بینی
prognostications U پیش بینی
prognostication U پیش بینی
vibrissa U موی بینی
nostrils U سوراخ بینی
nostril U سوراخ بینی
weltanschauung U جهان بینی
to blow nose U گرفتن بینی
second sight U روشن بینی
second sight U دور بینی
sniffed U بینی گرفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com