English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
microorganism U موجود ذره بینی
microorganisms U موجود ذره بینی
delivery forecast U پیش بینی وضع تولید
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
hazarding U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazards U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
free enterprise U رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری
maxwell U واحد شار مغناطیسی درسیستم غیرمتریک
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
ohms U واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
ohm U واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
weber U واحد شار مغناطیسی درسیستم متریک
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
poise U واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
thermie U واحد کار یا انژی الکتریکی درسیستم متریک
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
defaulted U درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
default U درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaulting U درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
defaults U درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
septum U حفرههای بینی پره بینی
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
crossfiring U اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
EtherTalk U درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
inesse U موجود
to the fore U موجود
in store U موجود
bound U موجود
going U موجود
available U موجود
on hand U موجود
life U موجود
lives U موجود
existent U موجود
handy U موجود
entities U موجود
handier U موجود
stocked U موجود
stock U موجود
entity U موجود
disposal U موجود
handiest U موجود
existing U موجود
extant U موجود
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
real U واقعی موجود
biotype U موجود همزیست
thing U لباس موجود
records available U اطلاعات موجود
spot goods U کالاهای موجود
present U موجود اماده
presenting U موجود اماده
presents U موجود اماده
available balance U مانده موجود
available goods U کالاهای موجود
existing circumstances U شرایط موجود
status quo U وضع موجود
ready money U پول موجود
presented U موجود اماده
effective strength U استعدادرزمی موجود
to have in stock U موجود داشتن
fleet in being U ناوگان موجود
gremlins U موجود وهمی
gremlin U موجود وهمی
to be there U موجود بودن
wight U موجود زنده
inexistent U غیر موجود
availability U موجود بودن
superman U موجود مافوق انسان
supermen U موجود مافوق انسان
hygroscopic moisture U رطوبت موجود در هوا
freed U موجود در دیسک یا حافظه
being U موجود زنده شخصیت
anaerobe U موجود غیر هوازی
frees U موجود در دیسک یا حافظه
freeing U موجود در دیسک یا حافظه
water hardness U [میزان املاح موجود در آب]
undertone U ته صدا موجود در زمینه
undertones U ته صدا موجود در زمینه
free U موجود در دیسک یا حافظه
all available U تمام توپخانه موجود
polyembryony U موجود چند جنینی
extant U نسخهء موجود و باقی
available supply rate U نواخت اماد موجود
clara U هدف موجود نیست
back order U اماد غیر موجود
virtual U موجود بالقوه تقدیری
nonentities U چیز غیر موجود
dermatome U قسمت خارجی یک موجود
biogenic U موجد موجود زنده
built in U موجود در داخل چیزی
on hand U وسایل موجود درانبار
stock accounting U حساب کالاهای موجود
organism U ترکیب موجود زنده
hemophile U موجود خون دوست
The root of exisiting differences. U ریشه اختلافات موجود
preexistent U ازلیت موجود از قبل
uric U موجود در ادرار پیشابی
organisms U ترکیب موجود زنده
nonentity U چیز غیر موجود
ubiquitous U همه جا حاضر موجود درهمه جا
latent U اضافه ازفرفیت بار موجود
banshees U موجود وهمی بشکل روح
hydrotaxis U واکنش موجود زنده نسبت به اب
banshee U موجود وهمی بشکل روح
humus U موار الی موجود در خاک
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
avaiiability U موجود بودن بدرد خوردن
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
taxis U واکنش موجود زنده در برابرگرایش
menu U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
solute U جسم حل شده موجود در محلول
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
symbiont U موجود زنده اجتمای یا همزی
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
menus U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
halobiont U موجود زیست کننده دراب شور
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
availability edit U بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
addressability U کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
armaments U جنگ افزار موجود روی وسیله
armament U جنگ افزار موجود روی وسیله
keratin U ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
abiogenesis U ایجاد موجود زنده از موادبی جان
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
nucleon U پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
line item U اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
We dont have it in stock . U این جنس موجود نیست ( نداریم )
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
set up U انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
intravenously U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
intravenous U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
radicalism U اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com