Perdic | پیش از موعد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	premature U	پیش از موعد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	mature U	به موعد چیزی رسیدن
	matures U	به موعد چیزی رسیدن
	default U	در موعد مقرر
	defaulted U	در موعد مقرر
	defaulting U	در موعد مقرر
	defaults U	در موعد مقرر
	date U	موعد
	dates U	موعد
	anticipation U	سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
	deadline U	موعد
	deadlines U	موعد
	maturity U	موعد
	maturity U	وعده یا موعد پرداخت
	overdue U	موعد رسیده
	overdue U	گذشتن موعد
	overdue U	از موعد گذشته منقضی
	expired U	گذشته از موعد
	due U	بدهی موعد پرداخت
	agreed time U	موعد مقرر
	relevant time U	موعد مقرر
	cash discount U	تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد
	date of maturity U	موعد
	date of maturity U	موعد پرداخت
	date of payment U	موعد پرداخت
	date on which a bill falls due U	موعد پرداخت برات یا سفته
	deferred expense U	هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
	due date U	موعد مقرر
	fall due U	فرارسیدن موعد پرداخت دین
	maturity date U	موعد
	premature labour U	زاییمان پیش از موعد طبیعی
	reddendum U	موعد یا مهلت پرداخت اجاره
	schedule date U	موعد طبق برنامه
	the bill has come to maturity U	موعد پرداخت برات منقضی شده است
	to fall due U	موعد رسیدن
	to be due U	مقرر بودن [موعد بودن]
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy