Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acr
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acro
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tetr
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra
U
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
amph
U
پیشوندیست بمعنی
amphi
U
پیشوندیست بمعنی
Co
U
پیشوندیست بمعنی با و باهم
co-
U
پیشوندیست بمعنی با و باهم
acephalo
U
پیشوندیست یونانی بمعنی
uni
U
پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
helmintho
U
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helminth
U
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
diabol
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabolo
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
ant
U
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
ants
U
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
abs
U
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
ultra
U
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
trey
U
پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
achromat
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
formative
U
کلمه مشتق
in the p sense of the word
U
بمعنی واقعی کلمه
chains
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
somnambul
U
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
wiser
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
abdomino
U
این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
wisest
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
abio
U
کلمه ایست که بصورت پیشوندبکار رفته و بمعنی بدون زندگی و عاری از حیات است
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
architecture proper
U
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hetero
U
پیشوندیست بمعانی بغیر از و دیگر و از جنس دیگری یا ازنوع مختلف
heter
U
پیشوندیست بمعانی بغیر از و دیگر و از جنس دیگری یا ازنوع مختلف
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
anti derivative
U
ضد مشتق
derivatives
U
مشتق
parasyntetic
U
مشتق
derivative
U
مشتق
offshoots
U
مشتق
formant
U
مشتق
paronym
U
مشتق
paronymous
U
مشتق
offshoot
U
مشتق
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
denominator
U
مشتق کننده
denominators
U
مشتق کننده
derives
U
مشتق کردن
differentiation
U
مشتق گیری
branch
U
مشتق شدن
differentiating
U
مشتق گرفتن
parasyntetic
U
مشتق و مرکب
differentiates
U
مشتق گرفتن
differentiate
U
مشتق گرفتن
deriving
U
مشتق کردن
spiritous
U
مشتق ازالکل
to d. itself
U
مشتق شدن
second derivative
U
مشتق دوم
branches
U
مشتق شدن
differential equations
U
معادلات مشتق
derivation
U
مشتق گیری
derivations
U
مشتق گیری
calcic
U
مشتق ازاهک
derived field
U
فیلد مشتق
differentiator
U
مشتق گیر
diphyletic
U
مشتق از دو نیا
derives
U
مشتق شده از
silicic
U
مشتق از سیلیس
deriving
U
مشتق شده از
parial derivative
U
مشتق جزئی
derive
U
مشتق شده از
derive
U
مشتق کردن
autologous
U
مشتق از خود
allo
U
بمعنی
all
U
: بمعنی
all-
U
: بمعنی
deverbative
U
مشتق شده از فعل
romanesque
U
مشتق از زبان لاتین
derived demand
U
تقاضای مشتق شده
analysis
U
مشتق وتابع اولیه
Y'
U
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
adscititious
U
مشتق از عامل خارجی
Y prime
U
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
partial derivative
U
مشتق جزیی
[ریاضی]
patronymic
U
مشتق از نام پدر
second derivative
U
مشتق مرتبه دوم
partial derivative
U
مشتق پاره ای
[ریاضی]
micros
U
پیشوندی بمعنی
actino
U
پیشوندی بمعنی
agro
U
: پیشوند بمعنی
micro
U
پیشوندی بمعنی
matronymic
U
اسم مشتق ازطرف مادر
deverbative
U
بصورت مشتق استعمال شده
deriving
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
derives
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
differential equation
U
معادله متغیر مشتق چیزی
derive
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
differentiable function
U
تابع مشتق پذیر
[ریاضی]
phage
U
پسوندی بمعنی خورنده
ads
U
مانندad-hoc که بمعنی
mal
U
پیشوندی بمعنی بد و مضر
neo
U
پیشوند بمعنی جدید
ad
U
مانندad-hoc که بمعنی
neo-
U
پیشوند بمعنی جدید
hepta
U
پیشوندی بمعنی هفت
mac
U
پیشوندی بمعنی " فرزند"
macs
U
پیشوندی بمعنی " فرزند"
hept
U
پیشوندی بمعنی هفت
semi
U
پیشوندی بمعنی : نیم
semis
U
پیشوندی بمعنی : نیم
Mon
U
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
mono
U
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
phonrtic drill
U
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
potash
U
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
kiosks
U
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
denominative
U
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
adrenal
U
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
tartarous
U
دردی شکل مشتق از درده شراب
kiosk
U
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
acousis
U
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
sophy
U
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
aces
U
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
igni
U
پیشوندی است بمعنی اتش
ace
U
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
un-
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
acousia
U
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
picto
U
پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
hydro
U
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
ads
U
حرف اضافه لاتینی بمعنی
ad
U
حرف اضافه لاتینی بمعنی
UN
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
genesis
U
پسوند بمعنی ایجاد کننده
hydr
U
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
acaro
U
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
poly
U
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
pseudo
U
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
polys
U
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
cardi
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
pseud
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
icosi
U
پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
zoo
U
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
pan
U
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pan-
U
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pans
U
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
zoos
U
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
ado
U
مصدرحال فعل do toمثل ado have to بمعنی
demi
U
پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
cardio
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
infra
U
پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
arch
U
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
pseuds
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
cardia
U
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
over-
U
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
over
U
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
arches
U
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
turbo
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbos
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
arch-
U
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
supra
U
پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com