English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steerage way U پیشروی در سمت حرکت یکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advance march U پیشروی حرکت به جلو
intransit U یکان در حال حرکت
command axis U محور حرکت یکان
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
train headway U فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
advances U پیشروی پیشروی کردن
advancing U پیشروی پیشروی کردن
advance U پیشروی پیشروی کردن
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tenant U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation U تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenants U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
combat arms U یکان رزمی یکان درگیر در رزم
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
designation U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
designations U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill U سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
improvement U پیشروی
progress U پیشروی
antecedence U پیشروی
advance U پیشروی
progressions U پیشروی
progression U پیشروی
onrush U پیشروی
progression U پیشروی
victory U پیشروی
victories U پیشروی
advancing پیشروی
march U پیشروی
advance پیشروی
head way U پیشروی
advances U پیشروی ها
marched U پیشروی
marches U پیشروی
marching U پیشروی
proceedings U پیشروی ها
precession U پیشروی
law of progression U قانون پیشروی
advances U پیشرفت پیشروی
advances U : پیشروی پیشرفت
advance U پیشرفت پیشروی
gain ground U پیشروی کردن
marine transgression U پیشروی دریا
birl U پیشروی باچرخیدن
advancing U پیشرفت پیشروی
axis of advance U محور پیشروی
progressing U پیشرفت پیشروی
progresses U پیشرفت پیشروی
progressed U پیشرفت پیشروی
progress U پیشرفت پیشروی
grind out U پیشروی مختصر
saltation U پیشروی بتدریج
speed of advance U سرعت پیشروی
advance force U نیروی پیشروی
self advancement U پیشروی نفس
set forward U فشار پیشروی
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
advancing units U یکانهای پیشروی کننده
get by U مخفیانه پیشروی کردن
ground grainer U مهاجمی که پیشروی میکند
lunges U پیشروی ناگهانی خیز
lunging U پیشروی ناگهانی خیز
sitzkrieg U جنگ بدون پیشروی
lunge U پیشروی ناگهانی خیز
lunged U پیشروی ناگهانی خیز
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
heads up U سمت مسیر پیشروی
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
division slice U یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
to issue marching order U دستور پیشروی دادن [ارتش]
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
sternway U پیشروی ناواز سمت پاشنه
blocks U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
blocked U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
advance variation U واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
lap course U جهت پیشروی نوار مین روبی
marches U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marching U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
accompanying fire U اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
unit U یکان
units U یکان
formation U یکان
singly U یکان یکان
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
separated U یکان مستقل
sergeants U سرگروهبان یکان
boundaries U حدود یکان
joint command U یکان مشترک
separate U یکان مستقل
straggler U گم شده از یکان
identification code U کدشناسایی یکان
sergeant U سرگروهبان یکان
boundary U حدود یکان
straggler U دورافتاده از یکان
stragglers U دورافتاده از یکان
stragglers U گم شده از یکان
installation type U نوع یکان
intercommand U بین یکان
naval activity U یکان دریایی
organization chart U نمودارسازمان یکان
service unit U یکان خدمات
service force U یکان خدمات
parent U یکان اولیه
trains U عقبه یکان
presence U فرستی در یکان
trains U بنه یکان
trained U عقبه یکان
trained U بنه یکان
train U عقبه یکان
train U بنه یکان
retraining command U یکان بازاموزی
troop basis U مبنای یکان
troop unit U یکان صنفی
motor unit U یکان موتوری
organizational U یکان سازمانی
support command U یکان پشتیبانی
tactical command U یکان تاکتیکی
mixed U یکان مختلط
single unit U یکان مستقل
single unit U یکان منفرد
shock troops U یکان ضربت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com