Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
socratic
U
پیرو حکمت سقراط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xantippe
U
زن سقراط
socrates
U
سقراط
xanthippe
U
زن سقراط
maieutic
U
وابسته به روش اموزشی سقراط
dialectic
U
روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
metaphsics
U
حکمت
wisdom
U
حکمت
luting
U
گل حکمت
philosophies
U
حکمت
philosophy
U
حکمت
doctrine
U
اصول حکمت
sayings
U
پند حکمت
pythagoreanism
U
حکمت فیثاغورثی
theosophy
U
حکمت الهی
wise saying
U
پند حکمت
saying
U
پند حکمت
physicism
U
حکمت مادی
motto
U
اندرز حکمت
mottoes
U
اندرز حکمت
mottos
U
اندرز حکمت
kant
U
حکمت کنت
doctrines
U
اصول حکمت
theology
U
حکمت الهی
teleology
U
مطالعه حکمت غایی
metempirics
U
حکمت ماورای مشهودات
teleology
U
حکمت علل غایی
philosophically
U
ازراه حکمت دوستی
to suck eggs
U
بلقمان حکمت اموختن
academic
طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
don't teach your grandmother to suck the eggs
<idiom>
U
لقمان را حکمت آموختن خطاست
to pretend to wisdom
U
دعوی عقل یا حکمت کردن
physico theology
U
حکمت الهی موافق اصول طبیعی
succedaneous
U
پیرو
sequacious
U
پیرو
follwer
U
پیرو
sequela
U
پیرو
sequent
U
پیرو
secondary planet
U
پیرو
pursuant
U
پیرو
thereinafter
U
پیرو ان
followers
U
پیرو
slave
U
پیرو
follower
U
پیرو
slaving
U
پیرو
slaves
U
پیرو
slaved
U
پیرو
satellites
U
پیرو
satellite
U
پیرو
to heel
U
پیرو
henchmen
U
پیرو
henchman
U
پیرو
cohorts
U
پیرو
cohort
U
پیرو
platonic
U
پیرو افلاطون
succedent
U
پیرو متعاقب
true-blue
U
پیرو متعصب
satellite processor
U
پردازشگر پیرو
obedient to the law
U
پیرو قانون
rightteous
U
پیرو شریعت
shiite
U
پیرو شیعه
sidekick
U
ادم پیرو
platonist
U
پیرو افلاطون
vassals
U
تابع پیرو
adherent
U
تابع پیرو
adherents
U
تابع پیرو
sidekicks
U
ادم پیرو
law-abiding
U
پیرو قانون
vassal
U
تابع پیرو
disciple
U
پیرو هواخواه
disciples
U
پیرو هواخواه
faddish
U
پیرو مد زودگذر
leninist
U
پیرو لنین
epicure
U
پیرو عقیده اپیکور
episcopalian
U
پیرو کلیسای اسقفی
wesleyan
U
پیرو جان وسلی
shia
U
پیرو مذهب شیعه
partisans
U
حامی پیرو متعصب
shiite
U
پیرو مذهب شیعه
slave mode
U
حالت پیرو یا برده
partisan
U
حامی پیرو متعصب
wagnerite
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerian
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
realists
U
پیرو مکتب realism
realist
U
پیرو مکتب realism
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
stoical
U
پیرو فلسفه رواقیون
stoic
U
پیرو فلسفه رواقیون
conservatives
U
پیرو سنت قدیم
episcopalians
U
پیرو کلیسای اسقفی
conservative
U
پیرو سنت قدیم
partizan
U
حامی پیرو متعصب
epicures
U
پیرو عقیده اپیکور
dialectician
U
پیرو منطق استدلالی
pragmatist
U
پیرو فلسفه عملی
sunnite
U
پیرو مذهب سنت
religionist
U
پیرو متعصب دین
master slave system
U
سیستم راهبر پیرو
followers
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
manichaean
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
to lead away
U
پیرو خود کردن کشیدن
major party
U
حزب سیاسی پیرو درانتخابات
follower
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
malthusian
U
پیرو عقیده توماس مالتوس
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
manichean
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
rabbinist
U
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
sensualist
U
پیرو هوای نفس واحساس
sensuously
U
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuous
U
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
manichee
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
kantian
U
وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
pythagorean
U
پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
atistotelian
U
وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
governmentalize
U
پیرو و تابع قانون کردن
traditionalists
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
platonize
U
پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynic
U
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynics
U
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
drum majorette
U
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric
U
پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
stalinize
U
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
shavian
U
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
schoolman
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni
U
اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism
U
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com