English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pedantize U پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
theorization U تحقیقات نظری استدلال نظری
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
go by U پیروی کردن از
listen U پیروی کردن از
listened U پیروی کردن از
conformed U پیروی کردن
follow U پیروی کردن از
conforms U پیروی کردن
conforming U پیروی کردن
listening U پیروی کردن از
followed U پیروی کردن از
conform U پیروی کردن
follows U پیروی کردن از
to follow the example of U پیروی کردن از
listens U پیروی کردن از
to do after U پیروی کردن
to go by a rule U ازقانونی پیروی کردن
to follow in ones footsteps U پیروی تاتقلیدازکسی کردن
theorized U تحقیقات نظری کردن
theorize U استدلال نظری کردن
theorising U تحقیقات نظری کردن
theorising U استدلال نظری کردن
theorises U استدلال نظری کردن
theorised U تحقیقات نظری کردن
theorised U استدلال نظری کردن
theorises U تحقیقات نظری کردن
theorize U تحقیقات نظری کردن
theorized U استدلال نظری کردن
theorizing U تحقیقات نظری کردن
theorizes U استدلال نظری کردن
theorizes U تحقیقات نظری کردن
theorizing U استدلال نظری کردن
to indulge one's passions U پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
sensualize U پیروی از هوای نفس کردن
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
to theorise [about something] [British E] U استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to theorize [about something] U استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to make a remark U حرفی زدن افهار نظری کردن
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
imitate U پیروی کردن کپیه کردن
imitated U پیروی کردن کپیه کردن
imitating U پیروی کردن کپیه کردن
imitates U پیروی کردن کپیه کردن
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
platonize U پیروی از روش افلاطونی استدلال فلسفی افلاطونی کردن
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
grub U از کتاب استخراج کردن
grubs U از کتاب استخراج کردن
grubbed U از کتاب استخراج کردن
put two and two together <idiom> U حساب کتاب کردن ،دو دوتا کردن
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
sequacity U پیروی
imitations U پیروی
amenableness U پیروی
following U پیروی
subsequent U پیروی
imitation U پیروی
subjection U پیروی
opinionative U نظری
theoretic U نظری
visionary U نظری
visionaries U نظری
armchair U نظری
theoretical U نظری
indiscrimination U بی نظری
armchairs U نظری
followed U پیروی استنباط
sensuousness U پیروی جسمانی
follows U پیروی استنباط
faddism U پیروی از مد زودگذر
conformance U پیروی متابعت
pursuitmeter U پیروی سنج
religiousness U پیروی مذهب
sectarianism U پیروی از یک فرقه
autonomy U خود پیروی
orinality U پیروی ابتکار
law abidingness U پیروی قانون
follow U پیروی استنباط
conscientiousness U پیروی وجدان
conventionalism U پیروی از رسوم
latitudinarianism U وسیع نظری
theory U علم نظری
peninsularity U تنگ نظری
theory U اصول نظری
theories U تحقیقات نظری
theory U تحقیقات نظری
illiberal views U تنگ نظری
in theory U درعلم نظری
theories U اصول نظری
theories U علم نظری
a priori U تئوری و نظری
oversight U اشتباه نظری
inspectional U نظری دیدنی
insularism U تنگ نظری
metapolitics U سیاسیات نظری
dogmatic theology U لاهوت نظری
objectivity U اصل بی نظری
theoretical competition U رقابت نظری
objectivity U بیطرفی و بی نظری
unique in every sense of the word U از هر نظری بی مانند
theoretical chemistry U شیمی نظری
oversights U اشتباه نظری
sight check U مقابله نظری
provinciality U تنگ نظری
pure mathematics U ریاضیات نظری
revisionary U تجدید نظری
metaphsics U فلسفه نظری
parochialism U کوته نظری
subjectivism U حالت نظری
theoretical frequency U بسامد نظری
theoretical span U دهانه نظری
theoretical setting U غروب نظری
theoretical rising U طلوع نظری
spanned U دهانه نظری
notionalist U عالم نظری
expected value U مقدار نظری
spans U دهانه نظری
theoretical plate U بشقابک نظری
theoretical value U مقدار نظری
theoretical mode U نمای نظری
spanning U دهانه نظری
narrow minddedness U کوتع نظری
span U دهانه نظری
theoretical type U سنخ نظری
erotics U عشق نظری
probity U پیروی دقیق از اصول
sensationalism U پیروی از عواطف واحساسات
rotary pursuit U پیروی سنج چرخان
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
sentimentality U پیروی از عواطف واحساسات
lyricism U پیروی از سبک اشعاربزمی
islamism U پیروی از دین اسلام
Scientologist U پیروی دین ساینتولوژی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
Taoism U پیروی از طریقت چینی
manichaeism U پیروی از دین مانی
sentimentalism U پیروی از عواطف واحساسات
nudism U پیروی از عقایدجماعت برهنگان
scientism U پیروی از روش علمی
isolationism U پیروی از سیاست انزوا
conformity U پیروی از رسوم یاعقاید
psychologism U پیروی از اصول روانی
illuminism U پیروی ازفلسفه اشراقی
conventionality U پیروی از سنت قدیم
pursuit rotor U پیروی سنج چرخان
heteronomy U پیروی از قانون دیگری
A comparison of theory and practice. U مقایسه ای از نظری و عمل.
notionalist U متخصص علوم نظری
that is a good idea U خوب نظری است
visionaries U وابسته بدلایل نظری
visionary U وابسته بدلایل نظری
theoretics U تحقیقات نظری در علوم
short sighted U ناشی از کوته نظری
dogmatics U علم الهیات نظری
notionalist U هواخواه استدلال نظری
theorists U طرفدار استدلال نظری
theorist U طرفدار استدلال نظری
lyrism U پیروی از سبک اشعار بزمی
syndicalism U پیروی از اصول اتحادیه صنفی
consequentiality U پیروی به ترتیب منطقی خودگیری
self abandonment U افسارگسیختگی پیروی از هوی هوس
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
secarianism U پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
inflationism U پیروی از روش تورم اقتصادی
predestinarianism U پیروی از فلسفه قدری وجبری
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
Methodism U پیروی از متد یا روش بخصوصی
sensationalism U پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
latitudinarianism U پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
specialism U پیروی علم یا پیشه ویژه
sansculottism U پیروی از اصول انقلاب افراطی
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
specialisms U پیروی علم یا پیشه ویژه
short sight U نزدیک بینی کوتاه نظری
hull speed U حداکثر سرعت نظری قایق
height equivalent of theroretical plate U ارتفاع معادل بشقابک نظری
theorists U متخصص علوم نظری نگرشگر
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
theorist U متخصص علوم نظری نگرشگر
teetotalism U پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
literalism U پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
trade unionism U پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
italianism U پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
There is no disagreement among us. U اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
westernization U فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
I don't want to say anything about that. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com