Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sensationalism
U
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sensationalist
U
احساساتی
tear-jerker
U
احساساتی
tear-jerkers
U
احساساتی
passional
U
احساساتی
gushy
U
احساساتی
affectional
U
احساساتی
emotional
U
احساساتی
emotionally
U
احساساتی
ebullient
U
احساساتی
soft boiled
U
احساساتی
sentimental
U
احساساتی
sentiment
U
احساساتی
sentimentalize
U
احساساتی کردن
sappy
U
خیلی احساساتی
pathetic
U
موثر احساساتی
rose water
U
لطیف احساساتی
cloying
U
بسیار احساساتی
sensationally
U
احساساتی موثر
lyric
U
غزلی احساساتی
hysterics
U
حمله احساساتی
sensational
U
احساساتی موثر
sentimentalism
U
حالت احساساتی
cold fish
U
غیر احساساتی
sentimentality
U
حالت احساساتی
go off the deep end
<idiom>
U
احساساتی شدن
emotionalize
U
احساساتی کردن
emotionalism
U
احساساتی بودن
passionate
U
سودایی احساساتی
emotionalist
U
شخص احساساتی
matters of great moment
U
مسائل مهم
economic problems
U
مسائل اقتصادی
religious matters
U
مسائل مذهبی
political matters
U
مسائل سیاسی
business matters
U
مسائل کسبی
beside the point
<idiom>
U
مسائل حاشیهای
operational problems
U
مسائل عملیاتی
battle problems
U
مسائل جنگی
overreacting
U
بیخود احساساتی شدن
mushy
U
حریره یاخمیرمانند احساساتی
mawkish
U
بطور زننده احساساتی
torch song
U
شعر احساساتی وعشقی
maudlin
U
ضعیف وخیلی احساساتی
to affect somebody
U
کسی را احساساتی کردن
overreacts
U
بیخود احساساتی شدن
overreact
U
بیخود احساساتی شدن
overreacted
U
بیخود احساساتی شدن
tax administration
U
مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion
U
تقلید در مسائل شرعی
macroeconomic issues
U
مسائل اقتصاد کلان
rhapsodies
U
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
torch singer
U
خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
rhapsody
U
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
Take things as you find them.
<proverb>
U
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
indifferentism
U
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
humanism
U
دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
urbiculture
U
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
endogenous
U
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancies
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
irrigationist
U
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
to work oneself up
U
به کسی
[چیزی]
خو گرفتن
[و بخاطرش احساساتی یا عصبی شدن]
to get worked up
U
به کسی
[چیزی]
خو گرفتن
[و بخاطرش احساساتی یا عصبی شدن]
stresses
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
mysticism
U
توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
concert of europe
U
اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
barbershop
U
وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
econometrics
U
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
amenableness
U
پیروی
subsequent
U
پیروی
subjection
U
پیروی
following
U
پیروی
imitations
U
پیروی
imitation
U
پیروی
sequacity
U
پیروی
legalism
U
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
go by
U
پیروی کردن از
sensuousness
U
پیروی جسمانی
law abidingness
U
پیروی قانون
to do after
U
پیروی کردن
to follow the example of
U
پیروی کردن از
religiousness
U
پیروی مذهب
orinality
U
پیروی ابتکار
pursuitmeter
U
پیروی سنج
faddism
U
پیروی از مد زودگذر
listened
U
پیروی کردن از
followed
U
پیروی استنباط
follows
U
پیروی کردن از
conformance
U
پیروی متابعت
follows
U
پیروی استنباط
listen
U
پیروی کردن از
listening
U
پیروی کردن از
listens
U
پیروی کردن از
conforms
U
پیروی کردن
conforming
U
پیروی کردن
conform
U
پیروی کردن
followed
U
پیروی کردن از
follow
U
پیروی استنباط
conscientiousness
U
پیروی وجدان
autonomy
U
خود پیروی
conventionalism
U
پیروی از رسوم
follow
U
پیروی کردن از
sectarianism
U
پیروی از یک فرقه
conformed
U
پیروی کردن
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
sentimentalism
U
پیروی از عواطف واحساسات
nudism
U
پیروی از عقایدجماعت برهنگان
sensationalism
U
پیروی از عواطف واحساسات
to go by a rule
U
ازقانونی پیروی کردن
lyricism
U
پیروی از سبک اشعاربزمی
rotary pursuit
U
پیروی سنج چرخان
scientism
U
پیروی از روش علمی
to follow in ones footsteps
U
پیروی تاتقلیدازکسی کردن
sentimentality
U
پیروی از عواطف واحساسات
Taoism
U
پیروی از طریقت چینی
conformity
U
پیروی از رسوم یاعقاید
Scientologist
U
پیروی دین ساینتولوژی
Jungian
U
پیروی یونگ
[روانشناسی]
isolationism
U
پیروی از سیاست انزوا
probity
U
پیروی دقیق از اصول
pursuit rotor
U
پیروی سنج چرخان
psychologism
U
پیروی از اصول روانی
islamism
U
پیروی از دین اسلام
illuminism
U
پیروی ازفلسفه اشراقی
heteronomy
U
پیروی از قانون دیگری
manichaeism
U
پیروی از دین مانی
episcopalianism
U
پیروی از کلیسای اسقفی
conventionality
U
پیروی از سنت قدیم
algol
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
occidentalism
U
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
classicism
U
پیروی از سبکهای یونان وروم
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
latitudinarianism
U
پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
syndicalism
U
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
lyrism
U
پیروی از سبک اشعار بزمی
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
predestinarianism
U
پیروی از فلسفه قدری وجبری
vigilantism
U
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
sansculottism
U
پیروی از اصول انقلاب افراطی
secarianism
U
پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
self abandonment
U
افسارگسیختگی پیروی از هوی هوس
sensualize
U
پیروی از هوای نفس کردن
consequentiality
U
پیروی به ترتیب منطقی خودگیری
inflationism
U
پیروی از روش تورم اقتصادی
Methodism
U
پیروی از متد یا روش بخصوصی
italianism
U
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
trade unionism
U
پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
literalism
U
پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
pedantry or pedantism
U
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
biblicism
U
پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
teetotalism
U
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
westernization
U
فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
naturism
U
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
pedantize
U
پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
myrmidon
U
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
standard
U
واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards
U
واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
the concert of europe
U
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
neoclassical school
U
مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
ism
U
پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
route transposition
U
نوعی سیستم رمز که حروف رمز را با پیروی از یک مسیرمعین به هم می چسبانند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
platonize
U
پیروی از روش افلاطونی استدلال فلسفی افلاطونی کردن
to indulge one's passions
U
پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
driver
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
theatricalism
U
پیروی ازروش تماشاخانه تماشاخانه مسلکی
episcopacy
U
مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
imitate
U
پیروی کردن کپیه کردن
imitates
U
پیروی کردن کپیه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com