Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pyrrhic victory
U
پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
i paid dear for it
U
برای من گران تمام شد
dear bought
U
گران تمام شده
i paid dearly for it
U
بسیار گران برایم تمام شد
I paid dearly for this mistake .
U
این اشتباه برایم گران تمام شد
dear bought
U
جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
discontinuous wefts
U
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated
U
تمام شدن تمام کردن
terminates
U
تمام شدن تمام کردن
terminate
U
تمام شدن تمام کردن
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
win
U
پیروزی
victories
U
پیروزی
wins
U
پیروزی
take
U
پیروزی
takes
U
پیروزی
triumph
U
پیروزی
triumphed
U
پیروزی
triumphing
U
پیروزی
triumphs
U
پیروزی
victoriousness
U
پیروزی
victoriously
U
با پیروزی
conquests
U
پیروزی
score
U
پیروزی
scored
U
پیروزی
scores
U
پیروزی
victory
U
پیروزی
beat
U
پیروزی
beats
U
پیروزی
conquest
U
پیروزی
achievement
پیروزی
v day
U
روز پیروزی
success
U
پیروزی نتیجه
nike
U
الهه پیروزی
paean
U
پیروزی نامه
successes
U
پیروزی نتیجه
wins
U
پیروزی برد
paeans
U
پیروزی نامه
V-signs
U
علامت پیروزی
victory stele
U
لوح پیروزی
victory day
U
روز پیروزی
V-sign
U
علامت پیروزی
steal
U
پیروزی غیرمنتظره
win
U
پیروزی برد
triumphal
U
حاکی از پیروزی
triumphal cloumn
U
برج پیروزی
secure of victory
U
مطمئن به پیروزی
garrison finish
U
پیروزی غیرمنتظره
trophy
U
یادگاری پیروزی
winnable
U
شایسته پیروزی
trophy
U
نشان پیروزی
conquers
U
پیروزی یافتن بر
conquering
U
پیروزی یافتن بر
trophies
U
نشان پیروزی
steals
U
پیروزی غیرمنتظره
conquer
U
پیروزی یافتن بر
trophies
U
یادگاری پیروزی
win on points
U
پیروزی با امتیاز
paeans
U
پیروزی نامه نوشتن
achievements
U
پیروزی کار بزرگ
win by knockout
U
پیروزی با ناک اوت
pull it out
U
پیروزی در واپسین لحظات
triumphant
U
فاتحانه فریاد پیروزی
pewter
U
جام پیروزی جایزه
paean
U
پیروزی نامه نوشتن
sudden victory
U
پیروزی در وقت اضافی
triumphantly
U
فاتحانه فریاد پیروزی
heavy
U
گران
heaviest
U
گران
heavies
U
گران
heavier
U
گران
overpriced
U
گران
pricey
U
گران
at a great penny worth
U
گران
sumptuous
U
گران
dearly
U
گران
costlier
U
گران
costly
U
گران
costliest
U
گران
dear
U
گران
dears
U
گران
expensive
U
گران
onerous
U
گران
dearest
U
گران
dearer
U
گران
save the day
<idiom>
U
به پیروزی وموفقیت دست یافتن
shut out
U
مانع پیروزی حریف شدن
win by retirement
U
پیروزی با کنار رفتن حریف
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
palm
U
نخل خرما نشانه پیروزی
palms
U
نخل خرما نشانه پیروزی
occupation authority
U
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
endear
U
گران کردن
priceless
U
بسیار گران
expensively
U
گران بها
natatores
U
شنا گران
deluxe
U
مجلل گران
endeared
U
گران کردن
valuable
U
گران بها
be too dear
U
گران بودن
high interest
U
بهره گران
high
U
سخت گران
overpriced
<adj.>
U
بسیار گران
too expensive
<adj.>
U
بسیار گران
highest
U
سخت گران
high money
U
پول گران
high priced
U
گران بها
endears
U
گران کردن
dearer
U
گران کردن
massively
U
گران کوه
dearest
U
گران کردن
big ticket
U
گران قیمت
dear bought
U
گران خرید
dears
U
گران کردن
massive
U
گران کوه
to sell dearly
U
گران فروختن
stingy
U
گران کیسه
high value
U
گران قیمت
dear
U
گران کردن
highs
U
سخت گران
edge
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edges
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
brushes
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
This is really expensive !
U
این چه گران است !
white elephant
U
گران و پر خرج و کم فایده
overburden
U
گران بار شدن
not too expensive
U
خیلی گران نباشد.
prohibitive
U
گران جلوگیری کننده
worth a kings ransom
U
بسیار گران بها
prohibitory
U
گران جلوگیری کننده
highs
U
وافر گران گزاف
white elephants
U
گران و پر خرج و کم فایده
You have paid too much for your car .
U
اتوموبیلت را گران خریدی
The price of butter has gone up . butter has become expensive .
U
کره گران شده
viscosity
U
قوام گران روی
highest
U
وافر گران گزاف
high
U
وافر گران گزاف
It is too expensive.
خیلی گران است.
exclusive
U
منحصر بفرد گران
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
streaking
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
long shot
U
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
streaks
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
highest
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
assays
U
عیارگیری فلزات گران قیمت
high
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
He overcharged us.
U
پایمان گران حساب کرد
costs an arm and a leg
<idiom>
U
[فوق العاده پرخرج یا گران]
assay
U
عیارگیری فلزات گران قیمت
beyoned price
U
بی قیمت بسیار گران بها
highs
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
turn the tide
<idiom>
U
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
head hunt
U
بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی
She took umbrage at your remark .
U
سخن شما برایش گران آمد
The hotel has overcharged me .
U
هتل گران پایم حساب کرده
jiujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
Vistory was dearly bought .
U
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
jujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
thunderscan
U
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
A thing you dont want is dear at any price.
<proverb>
U
چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
glyptics
U
کنده کاری در روی سنگهای گران بها
manganic
U
دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
gems
U
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gem
U
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
a white elephant
U
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
pallets
U
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
pallet
U
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
die
U
ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
Hotel accommodation is rather expensive there.
U
قیمت
[اتاق]
هتل آنجا واقعا گران است.
manganesian
U
مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
We do not usually go places that cost a lot of money.
U
ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
white elephant
U
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white elephants
U
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
Smoking makes you ill and it is also expensive.
U
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
It is too expensive for me to buy ( purchase ).
U
برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
He bought them expensive presents, out of guilt.
U
او
[مرد]
بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
gauged
U
اندازه اندازه گیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com