English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
dress shirts U پیراهن عصر مردانه
dress shirts U پیراهن سفید مردانه
dress shirt U پیراهن عصر مردانه
dress shirt U پیراهن سفید مردانه
cuffed U سردست پیراهن مردانه
cuff U سردست پیراهن مردانه
cuffing U سردست پیراهن مردانه
cuffs U سردست پیراهن مردانه
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
nightshirt U پیراهن خواب
nightshirts U پیراهن خواب
pyjamas U لباس خواب مردانه
chemise U لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
dreamier U خواب مانند خواب الود
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
morpheus U الهه خواب خواب پرور
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
somnific U خواب اور خواب الود
dreamiest U خواب مانند خواب الود
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
dreamy U خواب مانند خواب الود
shirt U پیراهن
shirts U پیراهن
overdress U پیراهن رو
shirting U پیراهن
sark U پیراهن
shirt-tails U ته پیراهن
shirt-tail U ته پیراهن
tunicate U پیراهن پوش
tunc U پیراهن نظامی
tunicated U پیراهن پوش
t shirt U پیراهن بی یقه
sweatshirt U پیراهن ورزش
shirt U پیراهن پوشیدن
jerseys U پیراهن ورزشی
jersey U پیراهن ورزشی
pull over U پیراهن کش ورزش
shirtmaker U پیراهن دوز
dickey U یقه پیراهن
dicky U یقه پیراهن
shirt maker U پیراهن دوز
shirttail U دامن پیراهن
shirttail U پشت پیراهن
shirts U پیراهن پوشیدن
tee shirt U پیراهن بی یقه
sweatshirts U پیراهن ورزش
He is fast asleep. U خواب خواب است
manly U مردانه
manful U مردانه
manwise U مردانه
masculinely U مردانه
manfully U مردانه
mannish U مردانه
gamely U مردانه
virile U مردانه
cento U پیراهن چهل تکه
An open-neck shirt. U پیراهن سینه باز
sack U پیراهن گشاد و کوتاه
dress shirts U پیراهن لباس رسمی
dress shirt U پیراهن لباس رسمی
bustier U پیراهن کوتاه زنانه
jerseys U زیر پیراهن کشباف
jersey U زیر پیراهن کشباف
raise cain U پیراهن عثمان کردن
sacks U پیراهن گشاد و کوتاه
union suit U پیراهن و شلوار یکپارچه
blouse U پیراهن یاجامه گشاد
blouses U پیراهن یاجامه گشاد
sacked U پیراهن گشاد و کوتاه
decolletage U پیراهن سینه باز
t shirt U زیرپیراهنی مردانه
paroled U قول مردانه
smoking jacket U ژاکت مردانه
ulster U پالتوگشاد مردانه
mannishness U ادای مردانه
mannishly U با ادای مردانه
man power U نیروی مردانه
parole U قول مردانه
sportsmanly U مردانه وار
men's apartments U قسمت مردانه
singlet U زیرپوش مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
paroling U قول مردانه
virile strength U نیروی مردانه
menswear U لباس مردانه
paroles U قول مردانه
men's rooms U مستراح مردانه
men's room U مستراح مردانه
male courage U جرات مردانه
kilts U دامن مردانه
kilt U دامن مردانه
saloon U آرایشگاه مردانه
gentlemen's agreement U قول مردانه
male U مردانه نرینه
unisex U زنانه - مردانه
masculine U نرینه مردانه
half hose U جوراب مردانه
alb U پیراهن سفید و بلند کشیشان
maxi U پیراهن زنانه دامن بلند
sport shirt U پیراهن یقه باز ورزشی
he sold the shirt off his back U پیراهن تنش راهم فروخت
The shirt doesnt fit me. U این پیراهن اندازه ام نیست
neck band U یخه پیراهن یا جامه دیگر
midi U پیراهن زنانه با دامن متوسط
to tuck one's shirt in U پیراهن را توی شلوار کردن
play fair U مردانه بازی کردن
top hat U کلاه مردانه استوانهای
black tie U لباس عصر مردانه
sartorial U مربوط بلباس مردانه
top hats U کلاه مردانه استوانهای
play fair U مردانه معامله کردن
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
mannish U دارای رفتار مردانه
strong minded U دارای افکار مردانه
Stage party ( films , movies ) . U میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
to die game U مردانه جان دادن
fedora U کلاه نمدی مردانه
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
barytone U میان صدای مردانه
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
skivvy U زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
she wears a shirt U پیراهن پوشیده است برتن دارد
madras U پیراهن درشت باف سفید نخی
hair shirt U پیراهن مویی که برای ریاضت میپوشند
inverness U یکجور ردای بی استین مردانه
tenors U تمایل صدای زیر مردانه
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tenor U تمایل صدای زیر مردانه
This is the latest mens fashion. U این آخرین مد لباس مردانه است
tux U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos U لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize U شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
frock coats U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
frock coat U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
bustier U پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpiece U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
camisado U شبیخون لباس یا پیراهن علامت داری که هنگام شبیخون می پوشندتاطرفین یکدیگر رابشناسند
tunics U پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
tunic U پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
tweed U پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
noctambulation U خواب
noctambulism U خواب
floor gully U کف خواب
dreams U خواب
dream U خواب
dreamed U خواب
asleep U خواب
isocline U هم خواب
sleeps U خواب
sleepless U بی خواب
napping U خواب
bedfellow U هم خواب
sleep U خواب
bedfellows U هم خواب
sleeping U خواب
post dormitum U پس خواب
naps U خواب
shut-eye U خواب
dreaming U خواب
watchfulness U بی خواب
nap U خواب
napped U خواب
to put to bed U خواب کردن
to rock to sleep U خواب کردن
to sleep fast U خواب خوش
interpretation of a dream U تعبیر خواب
hypnos or nus U رب النوع خواب
hypnotic U تولیدکننده خواب
Beauty sleep . U خواب ناز
to oversleep oneself U خواب ماندن
to lull to sleep U خواب کردن
the new of dreams U عالم خواب
somnifacient U خواب اور
somnifacient U خواب الود
somniferous U خواب اور
somnifugous U خواب زدا
somnolence U خواب الودگی
somnolism U خواب مصنوعی
sopite U خواب کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com