English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
crosswalk U محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
safe conduct U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
havens U مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
curbstone U سنگ جدول پیاده رو خیابان
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
halucinogenic U مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
PEDESTRIANS U محل عبور عابر پیاده
The pedestrain has the right of way. U حق تقدم در عبور با عابر پیاده است
en passant U گرفتن پیاده شطرنج در حین عبور
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delaying U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delays U یچ بسته به دیگری عبور میکند
accompanying fire U اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
channel capacity U حداکثر جریانی که از یک کانال عبور میکند بدون لبریز شدن
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
azimuth U نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
doctrines U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrine U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
coronas U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
corona U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
bystreet U خیابان کناری خیابان فرعی
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
forbidden code U رمز ممنوعه
touch me not ish U امر ممنوعه
controlled area U منطقه ممنوعه
restricted area U منطقه ممنوعه
prohibited zone U منطقه ممنوعه
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
closed area U منطقه ممنوعه
off limits U منطقه ممنوعه
exclusion area U منطقه ممنوعه
forbidden character U دخشه ممنوعه
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
off limits U اماکن ممنوعه برای نظامیان
temporary storage U فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
woodlot U منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
causeways U جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway U جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
association areas U مناطق ارتباطی
arctic regions U مناطق قطبی
cultivated areas U مناطق مزروعی
tropical U مناطق حاره
hazardous locations U مناطق خطر
avernus U مناطق جهنمی
By an inconceivable trick( trickery) . U با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
apertures U اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
wrongshipped U محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
aperture U اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
color zones U مناطق گیرنده رنگ
hinterlands U مناطق داخلی کشور
hinterland U مناطق داخلی کشور
cateran U اهل مناطق مرتفع
pantropical U واقع در مناطق حاره
pantropic U واقع در مناطق حاره
humid tropics U مناطق حاره مرطوبی
havens U مناطق امن دریایی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
penstock U لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
underdeveloped areas U مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
gap filler U رادارمخصوص پوشش مناطق باز
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
keloid U برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
liberated U مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
delaying U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
jet diffusion basin U حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
delay U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delays U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
compressors U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous U دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
acronyms U کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
williwa U وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
terai U کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
point set curve U منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
avenuse U خیابان
lane U خیابان
St U خیابان
SS U خیابان
street U خیابان
pavements U کف خیابان
streets U خیابان
road bridge U پل خیابان
pavement U کف خیابان
roadbed U کف خیابان
lanes U خیابان
avenue U خیابان
avenues U خیابان
roads U خیابان
road U خیابان
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
road U طریق خیابان
drive way U جاده خیابان
stop street U خیابان فرعی
Downing Street U خیابان داونینگ
Fleet Street U خیابان فلیت
alleys U خیابان کوچک
parkway U خیابان مشجر
street lighting U روشنایی خیابان
up the street U بالای خیابان
alley U خیابان کوچک
runways U خیابان پرواز
the open of a street U دهنه خیابان
alleyways U خیابان کوچک
slums U خیابان پرجمعیت
asphaltum U قیر خیابان
roadways U وسط خیابان
carriage drive U خیابان پارک
asphalt U قیر خیابان
At the end of the street. U درته خیابان
roadway U وسط خیابان
slum U خیابان پرجمعیت
avenue U خیابان اصلی
roads U طریق خیابان
parkway U خیابان درختدار
avenues U خیابان اصلی
runway U خیابان پرواز
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
trolley [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
a low-traffic road U خیابان کم رفت و آمد
toby U خیابان جاده اصلی
trolleycar [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
to stroll through the streets U در خیابان ها قدم زدن
bituminous road U جاده یا خیابان اسفالت
lay out U نقشه خیابان بندی
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
road side U کنار جاده یا خیابان
street lightning U روشنی راه و خیابان
to lay out U خیابان بندی کردن
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
road traffic U امد وشد خیابان
tram [British E] U قطار برقی خیابان
main drag <idiom> U مهمترین خیابان شهر
orderly bin U صندوق زباله در خیابان
The store across the street. U فروشگاه آنطرف خیابان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com