English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
object of appeal U پژوهش خواسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wishing U خواسته
desideration U خواسته
object of claim U خواسته
would U خواسته
claim U خواسته
claimed U خواسته
wants U خواسته ها
claims U خواسته
wanted U خواسته
want U خواسته
wishes U خواسته
wished U خواسته
wish U خواسته
desirous U خواسته
desire U خواسته
claiming U خواسته
desires U خواسته
desiring U خواسته
requesting U تقاضا خواسته
requested U تقاضا خواسته
request U تقاضا خواسته
wishful thinking U خواسته اندیشی
bill of particulars U شرح خواسته
claimed <adj.> <past-p.> U خواسته شده
remedy sought by plaintiff U خواسته دعوی
asked <adj.> <past-p.> U خواسته شده
demanded <adj.> <past-p.> U خواسته شده
object of claim in respect of which U فرجام خواسته
object of claim U خواسته دعوی
object of appeal U فرجام خواسته
requests U تقاضا خواسته
levy a sum on a person's property U تامین خواسته کردن
He expressly asked for you to ... U او صریحا از شما خواسته که ...
by request U بنا بر خواسته [میل]
investigation U پژوهش
investigations U پژوهش
appeals U پژوهش
appealed U پژوهش
appeal U پژوهش
researches U پژوهش
researching U پژوهش
researched U پژوهش
monographs U تک پژوهش
experiments U پژوهش
experimenting U پژوهش
experimented U پژوهش
experiment U پژوهش
research U پژوهش
monograph U تک پژوهش
garnisher U تامین کننده خواسته یامدعابه
research U پژوهش کردن
pure research U پژوهش محض
researched U پژوهش کردن
research design U طرح پژوهش
researches U پژوهش کردن
research method U شیوه پژوهش
unappealabe U پژوهش ناپذیر
research method U روش پژوهش
courts of appeal U دادگاه پژوهش
psychical research U پژوهش فراروانی
field work U پژوهش میدانی
herborization U پژوهش درگیاهان
boarding parties U گروه پژوهش
chemical research U پژوهش شیمیایی
boarding party U گروه پژوهش
appellee U پژوهش خوانده
inappealable U پژوهش ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
researching U پژوهش کردن
operation research U پژوهش عملیاتی
appellant U پژوهش خواه
court of appeal U دادگاه پژوهش
what is your will? U خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
appealable U قابل پژوهش خواهی
action research U پژوهش عمل نگر
herborize U پژوهش درگیاهان کردن
survey research U پژوهش زمینه یاب
Where theres will theres a way . <proverb> U تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
respondent U پژوهش خواه مستانف علیه
psychognosy U تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis U تحقیقات روانی روان پژوهش
respondents U پژوهش خواه مستانف علیه
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
demands of providing healthy living and working conditions U خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
distresses U توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
distress U توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
garnishment U تامین خواسته حکم تامین مدعابه
psychologize U پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com