English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
languishingly U پژمرده وار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
withered U پژمرده خشکیده
flag U پژمرده کردن
flags U پژمرده کردن
quail U پژمرده شدن
quails U پژمرده شدن
sag U پژمرده شدن خم کردن
sagged U پژمرده شدن خم کردن
sags U پژمرده شدن خم کردن
sear U پژمرده
sear U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
seared U پژمرده
seared U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
sears U پژمرده
sears U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
languish U افسرده شدن پژمرده شدن
languished U افسرده شدن پژمرده شدن
languishes U افسرده شدن پژمرده شدن
languishing U افسرده شدن پژمرده شدن
wilt U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
wilted U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
wilting U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
wilts U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
droop U پژمرده شدن
drooped U پژمرده شدن
drooping U پژمرده شدن
droops U پژمرده شدن
wither U پژمرده کردن یاشدن
droopier U پژمرده
droopiest U پژمرده
droopy U پژمرده
languorous U پژمرده
withering U افسرده پژمرده
fadelessly U چنانکه پژمرده نشودیازوال نپذیرد
marcescent U پژمرده شونده و نریزنده
miff U رنجیدن پژمرده شدن
miffy U زود پژمرده شدنی
sere U پژمرده
the flower withered U گل پژمرده شد
to die out away off U پژمرده شدن
to lose plant U پژمرده شدن
wizen U لاغر پژمرده یا پلاسیده
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com