Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
washer
U
پولک فنری
washers
U
پولک فنری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
washers
U
پولک
flakes
U
پولک ها
sequin
U
پولک
sequins
U
پولک
pailette
U
پولک
pailett
U
پولک
imbricate
U
پولک پولک
tinsel
U
پولک
dag
U
پولک
aglet
U
پولک
washer
U
پولک
paillette
U
پولک
flake
U
پولک
flaked
U
پولک
shale
U
پولک
flaking
U
پولک
squamous
U
پولک پولک
squamation
U
پولک
squamate
U
پولک پولک
squama
U
پولک
tegular
U
پولک دار
bespangle
U
پولک زدن
safety plug
U
پولک اطمینان
flitter
U
پولک فلزی
grommet
U
پولک لاستیکی
leprose
U
پولک دار
metal ornament
پولک فلزی
lepidopteron
U
پولک بال
scaly
U
پولک دار
scaled
U
پولک دار
mascle
U
پولک پولادین زره
clinquant
U
دارای پولک زری
scale armor
U
زره پولک دار
bezant
U
پولک گردی که معمولا از طلااست
lepidosis
U
بیماری پوست پولک دار
springy
U
فنری
elastic
U
فنری
automatous
U
فنری
latch needle
U
فنری
whippy
U
فنری
spangle
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
tinsel
U
زرق وبرق دار پولک زدن
imbrication
U
روی هم چیدگی مانند پولک ماهی
imbrication
U
روی هم چینی کانند پولک ماهی
spangles
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
scaliness
U
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
lanternfolding
U
فانوس فنری
farthingale
U
دامن فنری
hardboard
U
تخته فنری
scarificator
U
نشتر فنری
spring balance
U
تعادل فنری
snap switch
U
کلید فنری
elasticity
U
خاصیت فنری
spring washer
واشر فنری
spring suspension
U
تعلیق فنری
spring pressure gage
U
فشارسنج فنری
spring power hammer
U
چکش فنری
spring plate
U
صفحه فنری
spring mattress
U
دشک فنری
spring coupling
U
کوپلینگ فنری
spring contact
U
کنتاکت فنری
spring balanced
U
ترازوی فنری
hydrospring
U
فنری روغنی
fahnestock clip
U
گیره فنری
eyeglass
U
عینک فنری
elastic pavement
U
روسازی فنری
door latch
U
چفت فنری
latch
U
شب بند فنری
latches
U
شب بند فنری
recoil
U
فنری بودن
snap
U
گیره فنری
bouncy
U
فنری پس جهنده
recoiled
U
فنری بودن
recoils
U
فنری بودن
recoiling
U
فنری بودن
snapped
U
گیره فنری
snapping
U
گیره فنری
snaps
U
گیره فنری
spring
U
حالت فنری
spring
U
فنر فنری
springs
U
حالت فنری
springs
U
فنر فنری
flexible roller bearing
U
رولبرینگ فنری
springs
U
حالت فنری داشتن
spring
U
حالت فنری داشتن
tongues
U
زبانه فنری کوچک
springiness
U
خاصیت فنری ارتجاع
dandy cart
U
چرخ فنری شیرفروشان
spring tester
U
دستگاه ازمایش فنری
spring loaded
U
دارای حالت فنری
resilient
U
نشان دهنده فنری
avalement
U
حالت فنری زانو
hydrospring
U
دستگاه فنری روغنی
lock spring
U
قاب ساعت فنری
elastic
U
فنری سبک روح
gate
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
spring loaded
U
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
gates
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
goldstone
U
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
U
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
lilts
U
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilt
U
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
accessory objects
U
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
barrel chair
U
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
impacts
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impact
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
hoopskirt
U
دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com