English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
architrave U پوشش مستقیم بدون انحنا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
achlamydeous U بدون پوشش
exposed U بدون پوشش
disposed U بدون پوشش
unlined U بدون پوشش
achlamydeous U بدون جام یا پوشش گل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
travelling U حرکت بدون پوشش ومراقبت
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
local U اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
locals U اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
curvature U انحنا
pilable U انحنا پذیر
change of curvature U تغییر انحنا
curvy U دارای انحنا
uncurl U از انحنا در امدن
dasd U Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
nickel clad sheet U ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel U پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
decurved U دارای انحنا به پایین
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
outcurve U انحنا یا خمیدگی بطرف خارج
an inflexible rod of iron U میل غیر قابل انحنا
Riemann curvature tensor U تانسور انحنا ریمان [ریاضی]
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
direct exchange U تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
screen U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
inswinger U توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
elicitation U کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights U زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
cuticle U پوشش مو پوشش شاخی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
unbowed U انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
dip U اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
dips U اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
leveled U مستقیم
level U مستقیم
directs U مستقیم
straightest U مستقیم
straight line U مستقیم
firsthand U مستقیم
directed U مستقیم
upstanding U مستقیم
levels U مستقیم
attributive U مستقیم
bee line U خط مستقیم
unintermediate <adj.> U مستقیم
on line U مستقیم
straight line U خط مستقیم
first-hand U مستقیم
beeline U خط مستقیم
straighter U مستقیم
righted U مستقیم
righting U مستقیم
straightish U مستقیم
straight line code U کد مستقیم
straight U مستقیم
right U مستقیم
direct <adj.> U مستقیم
levelled U مستقیم
straight line code U کد خط مستقیم
concealment U پوشش
involucre U پوشش
lining U پوشش
covers U پوشش
coverings U پوشش
envelope U پوشش
envelopes U پوشش
integument U پوشش
cover U پوشش
involucrum U پوشش
head gear U پوشش سر
masking U پوشش
tunics U پوشش
tunic U پوشش
covering U پوشش
coverture U پوشش
cowling U پوشش
crustification U پوشش
facings U پوشش
cowls U پوشش
envelopment U پوشش
mulches U پوشش
linings U پوشش
encasing U پوشش
facing U پوشش
masks U پوشش
mask U پوشش
mulch U پوشش
cowl U پوشش
reimbursements U پوشش
reimbursement U پوشش
encrustment U پوشش
sheaths U پوشش
hypethral U بی پوشش
sheath U پوشش
tunc U پوشش
surfaces U پوشش
jacket U پوشش
coating U پوشش
shroud U پوشش
jackets U پوشش
shrouded U پوشش
encrustation U پوشش
cladding U پوشش
camouflage U پوشش
camouflaged U پوشش
surfaced U پوشش
surface U پوشش
coats U پوشش
packing U پوشش
robe U پوشش
disguise U پوشش
disguises U پوشش
disguising U پوشش
robes U پوشش
coat U پوشش
coated U پوشش
overlay U پوشش
overlaying U پوشش
overlays U پوشش
disguised U پوشش
coatings U پوشش
sconce U پوشش
camouflages U پوشش
case U پوشش
perianth U پوشش گل
roofing U پوشش
roof U پوشش
roofs U پوشش
shield U پوشش
sheathing U پوشش
capping U پوشش
cases U پوشش
casings U پوشش
coverage U پوشش
encrustations U پوشش
camouflaging U پوشش
capsule U پوشش
revetment U پوشش
shields U پوشش
casing U پوشش
capsules U پوشش
direct access U دستیابی مستقیم
direct pressure U فشار مستقیم
spur offtake U ابگیر مستقیم
direct relationship U ارتباط مستقیم
direct outlet U ابگیر مستقیم
direct access U دسترسی مستقیم
straight U قسمت مستقیم
direct process U فرایند مستقیم
direct hits U اصابت مستقیم
direct processing U پردازش مستقیم
direct reading U قرائت مستقیم
direct relationship U وابستگی مستقیم
direct address آدرس مستقیم
direct address U نشانی مستقیم
direct aggression U پرخاشگری مستقیم
direct observation U دیدبانی مستقیم
hottest U خط تلفن مستقیم
hotter U خط تلفن مستقیم
hot U خط تلفن مستقیم
rectilinear U مستقیم الخط
indirect U غیر مستقیم
direct current U جریان مستقیم
direct taxes U مالیاتهای مستقیم
dressing U مستقیم کنی
dressings U مستقیم کنی
direct taxation U مالیات مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com