Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
balacava
U
پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lei
U
دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
hood
U
پوشش سر و صورت اسب
hoods
U
پوشش سر و صورت اسب
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
necks
U
گردن سر و گردن اسب
neck
U
گردن سر و گردن اسب
micrology
U
مو شکافی
trifid
U
سه شکافی
autopsy
U
کالبد شکافی
dissection
U
کالبد شکافی
butt welding
U
جوشکاری شکافی
butt seam weld
U
جوشکاری شکافی
autopsies
U
کالبد شکافی
ovariotomy
U
تخمدان شکافی
quadrifid
U
چهار شکافی
zootomy
U
جانور شکافی
enterotomy
U
روده شکافی
forging crack
U
اهنگری شکافی
scalpels
U
چاقوی کالبد شکافی
keratotome
U
چاقوی قرنیه شکافی
keratome
U
چاقوی قرینه شکافی
scalpel
U
چاقوی کالبد شکافی
vulvar
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulval
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulvate
U
دارای شکافی شبیه فرج
To spilt hair . To make a fine distinction .
U
مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
postmortem
U
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
hack
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacked
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacks
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
torticollis
U
کجی مادرزادی گردن گردن کجی
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
vivisectional
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
neck necessity
U
گردن
stiff-necked
U
گردن کش
neck
U
گردن
necks
U
گردن
crookneck
U
گردن کج
mooic
U
گردن
napes
U
پس گردن
restiff
U
گردن کش
nape
U
پس گردن
paxwax
U
پی گردن
insubordinate
U
گردن کش
deer neck
U
گردن همایی
cervixes
U
پشت گردن
narrow necked
U
گردن باریک
neckline
U
گردن لباس
to shake off the dust
U
گردگیری گردن
tippet
U
گردن پوش
neckerchiefs
U
دستمال گردن
necklines
U
گردن لباس
neckerchief
U
دستمال گردن
nucha
U
پشت گردن
dumpy
U
گردن کلفت
roughneck
U
گردن کلفت
He came back downcast ( shamefacekly ) .
U
با گردن کج بر گشت
collars
U
گردن بند
collar
U
گردن بند
cervix
U
پشت گردن
necklace
U
گردن بند
restively
U
گردن کشانه
long necked
U
گردن دراز
noddle
U
پشت گردن
hoodman blind
U
گردن کلفت
restiveness
U
گردن کشی
ascot
U
شال گردن
deer neck
U
گردن کشیده
arrogant
U
گردن فراز
noddles
U
پشت گردن
refractorily
U
گردن کشانه
ties
U
دستمال گردن
decollate
U
گردن زدن
decollation
U
گردن زنی
arrogantly
U
گردن فراز
incrassate
U
غلیظ گردن
shawl
U
دستمال گردن
muffler
U
شال گردن
handkerchiefs
U
دستمال گردن
handkerchief
U
دستمال گردن
chokers
U
شال گردن
choker
U
شال گردن
pervicacious
U
گردن کش سرسخت
chasing
U
گردن توپ
stiff neck
U
گردن خشک
chases
U
گردن توپ
chased
U
گردن توپ
chase
U
گردن توپ
nip up
U
اسکلبکا پس گردن
cervical
U
وابسته به گردن
stoutness
U
گردن کلفتی
stiff necked
U
گردن کلفت
cervices
U
پشت گردن
tie
U
دستمال گردن
stiff neck
U
خشکی گردن
nape
U
پشت گردن
napes
U
پشت گردن
decapitating
U
گردن زدن
decapitates
U
گردن زدن
mufflers
U
شال گردن
decapitated
U
گردن زدن
decapitate
U
گردن زدن
anadem
U
گردن بند
feeds
U
تغذیه گردن
feed
U
تغذیه گردن
neckcloth
U
دستمال گردن
the neck of a womb
U
گردن زهدان
the neck of a bottle
U
گردن بطری
ascot
U
دستمال گردن
stodgy
U
گردن کلفت
ruffians
U
گردن کلفت
beheads
U
گردن زدن
beheading
U
گردن زدن
necklet
U
گردن پوش
behead
U
گردن زدن
ruffian
U
گردن کلفت
beheaded
U
گردن زدن
necklet
U
خز یا شال گردن
necker chief
U
دستمال گردن
neck cloth
U
دستمال گردن
shawls
U
دستمال گردن
challenges
U
طلب حق گردن کشی
the dog wasled
U
سگ بند در گردن داشت
thugs
U
قاتل گردن کلفت
tippet
U
خز دور گردن وسردست
challenged
U
طلب حق گردن کشی
challenge
U
طلب حق گردن کشی
he put orlaid the blame me
U
تقصیر را به گردن من گذاشت
To act as a bully .
U
گردن کلفتی کردن
hame
U
چوب گردن گیر
ewe neck
U
گردن لاغرومعیوب و مقعر
scrofula
U
سل غدد لنفاوی گردن
gorget
U
زره گردن طوقه
his blood beon us
U
خونش به گردن ماست
to stick up
U
گردن فرازی کردن
bully
U
گردن کلفت گوشت
lay at a person's door
U
به گردن کسی گذاشتن
lay to a person's door
U
به گردن کسی گذاشتن
bullying
U
گردن کلفت گوشت
nuchalgia
U
درد پشت گردن
restiff
U
گردن کشانه بیقرار
nuchal
U
وابسته به پشت گردن
tepefy
U
نیم گردن کردن
bullied
U
گردن کلفت گوشت
short necked flask
U
بالن گردن کوتاه
potiche
U
گلدان گردن باریک
thug
U
قاتل گردن کلفت
ruffianly
U
گردن کلفت وحشی
scalene
U
وابسته بعضلات گردن
riviere
U
گردن بند جواهر
bullies
U
گردن کلفت گوشت
obstreperoussness
U
پر هیاهویی گردن کشی
pelerine
U
خز پشت گردن بانوان
victorine
U
گردن پوش بلند
long necked flask
U
بالن گردن دراز
deep in debt
U
تا گردن زیر بدهی
complexus
U
عضله پهن گردن
cervix
[of uterus]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
neck of (the) uterus
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
neck of the womb
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
uterine cervix
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
uterine neck
[Cervix uteri]
U
گردن رحم
[کالبدشناسی]
scruff
U
پس گردن دون شمردن
victorine
U
خز گردن بلند زنانه
shawls
U
شال گردن بستن
to bear the blame
U
تقصیر را به گردن گرفتن
up to the eyes in debt
U
تا گردن زیر بدهی
shawl
U
شال گردن بستن
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
ivory neck
U
گردن بلورین
[رنگ عاج]
territ
U
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
submitting
U
گردن نهادن مطیع شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com