Perdic | پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pelage U	پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to pass muster U	در بازدیدارتش و مانند انها
	grosbeak U	سهره و سینه سرخ و مانند انها
	neck wear U	کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
	porter house U	جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
	legumen U	حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
	sac U	عضوکیسه مانند جانور
	sacs U	عضوکیسه مانند جانور
	lyncean U	مانند جانور سیاه گوش
	paintress U	زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
	ultraist U	کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
	trichomonad U	جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
	to pounce on somebody U	به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
	aggregate U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	aggregates U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	dead weights U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	dead weight U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	notobranchiate U	در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
	epizoic U	زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	bezel U	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
	nickel clad sheet U	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
	screened U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screen U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screens U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screening, screenings U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	comparative cover U	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
	cuticle U	پوشش مو پوشش شاخی
	bushbaby U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	bushbabies U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	guidance U	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
	roof covering material U	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
	lamellate U	لایه مانند ورقه مانند
	fossiliferous U	فسیل مانند سنگواره مانند
	yond U	انها
	those U	انها
	they U	انها
	who are they? U	انها کی هستند
	one of them U	یکی از انها
	many of them U	بسیاری از انها
	the most that i can do U	بیشتر انها
	most of them U	بیشتر انها
	antisubmarine screen U	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
	many of them U	عده زیادی از انها
	i saw none of them U	هیچکدام از انها را ندیدم
	he rolled them by U	سواره از پهلوی انها رد شد
	neither of them know U	هیچکدام از انها نمیدانند
	extending U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	curtesy U	زوج از انها ارث می برد
	extend U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	extends U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	they were badly officered U	افسران انها خوب نبودند
	they came to a rupture U	میانه انها بهم خورد
	i alone bear the brunt of it U	خدمت انها بر من واجب می اید
	they are cured by nature U	طبیعت انها را درمان میکند
	they are of a doubtful paterni U	اصل انها معلوم نیست
	it is a pity of them U	دل ادم برای انها میسوزد
	brass bands U	ادوات انها از برنج باشد
	logroll U	غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
	podiatry U	دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
	brass band U	ادوات انها از برنج باشد
	pepo U	کدو و خیار ومانند انها
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	crackleware U	فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
	onomastics U	علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
	tzigane U	وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
	corrective maintenance U	جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
	the exercised thier veto U	انها حق وتوی خود را اعمال کردند
	their principal food is rice U	خوراک عمده انها برنج است
	it filled their hearts with t U	ترس زیاد دردل انها انداخت
	vendor rating U	رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
	pile group U	دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
	benday U	جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
	turret guns U	توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
	age grouping U	طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
	pastry U	کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
	interdenominational U	وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
	pastries U	کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
	they rate as tonic drugs U	انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
	apod U	جانور بی پا
	animalize U	جانور
	it pron U	ان جانور
	malacostracan U	جانور
	nightwalker U	جانور شب پر
	he U	جانور نر
	creature U	جانور
	creatures U	جانور
	johnny U	جانور نر
	it U	ان جانور
	beasts U	جانور
	beast U	جانور
	structure of an animal U	جانور
	animal U	جانور
	animals U	جانور
	ruffianly U	جانور خو
	cunclude U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	diachrony U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	slow moving U	کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
	dispatching priority U	شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
	pragmatics U	مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
	computer literacy U	دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
	land shark U	کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
	expired appropriation U	اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
	long life itemes U	اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
	check flight U	پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
	liquid consonants U	حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
	bead roll U	صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
	shell fish U	جانور صدف
	zoologist U	جانور شناس
	poikilotherm U	جانور خونسرد
	poikilothermism U	خونسردی جانور
	pollard U	جانور بی شاخ
	tardigrade U	جانور کندرو
	zoomorphic <adj.> U	جانور گونه
	zoophagous U	جانور خوار
	rodents U	جانور جونده
	game U	جانور شکاری
	stinkard U	جانور بدبو
	on heat [British E] <adj.> U	حشری [جانور زن]
	in heat [American E] <adj.> U	حشری [جانور زن]
	plantigrade U	جانور دوپا
	amebae U	جانور تک سلولی
	zoophilic U	علاقمند به جانور
	brutality U	جانور خویی
	proud <adj.> U	جانور حشری
	polypod U	جانور بسیارپا
	ungulate U	جانور سم دار
	edentate U	جانور بی دندان
	pudge U	جانور چاق
	zoology U	جانور شناسی
	nekton U	جانور شناور
	monocule U	جانور یک چشم
	craw U	معده جانور
	polystomatous U	جانور بسیار
	amoebas U	جانور تک سلولی
	polystome U	جانور بسیار
	brutalization U	جانور خویی
	brutalities U	جانور خویی
	brutes U	جانور حیوان
	brutal U	جانور خوی
	zoophilous U	علاقمند به جانور
	brute U	جانور حیوان
	zootomy U	جانور شکافی
	mammifer U	جانور پستاندار
	pelagian U	جانور دریایی
	scavenger U	جانور لاشخور
	saxicolous U	جانور سنگ زی
	saxicoline U	جانور سنگ زی
	beastliness U	جانور خویی
	milker U	جانور شیرده
	mammiferous U	جانور پستاندار
	amoebae U	جانور تک سلولی
	hybrid U	جانور دورگه
	strayed U	جانور ولگرد
	saprozoon U	جانور پوده زی
	rodent U	جانور جونده
	strays U	جانور بی صاحب
	scavengers U	جانور لاشخور
	perissodactyl U	جانور فرد سم
	zootheism U	جانور پرستی
	stray U	جانور بی صاحب
	scrag U	جانور نحیف
	animalculum U	جانور ریزه
	animalist U	نقاش جانور
	straying U	جانور بی صاحب
	fauna U	جانور نامه
	amoeba U	جانور تک سلولی
	amebas U	جانور تک سلولی
	sick U	مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
	beadroll U	صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
	wind rose U	نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
	ecology U	علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
	investors U	کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
	current liability U	اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
	investor U	کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
	blasting machine U	دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
	sickest U	مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
	unliquidated damages U	خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
	cumulo nimbus U	ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
	bench mark U	علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
	modem U	دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
	short timer U	پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
	lot integrity U	دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
	beef up U	افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
	people sniffer U	رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
	zoophyte U	انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
	mysticism U	مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
	nihilism U	اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
	anteaters U	جانور پستاندارمورچه خوار
	scavengers U	جانور کثافت خور
	orca U	جانور بزرگ دریایی
	orc U	جانور بزرگ دریایی
	dolphin	دولفین [جانور شناسی]
	scavenger U	جانور کثافت خور
	molluscs U	جانور نرم تن حلزون
	ratter U	موش گیر [جانور]
	paleozoology U	دیرین جانور شناسی
	marsupials U	جانور کیسه دار
	marsupial U	جانور کیسه دار
	rat catcher U	موش گیر [جانور]
	ratcatcher U	موش گیر [جانور]