Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat muff
U
پوشش اطراف پنجه اگزوز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branch pipe
U
پنجه اگزوز
barburetor heater
U
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
exhaust
U
اگزوز
exhausts
U
اگزوز
exhaust system
U
سیستم اگزوز
exhaust pipe
لوله اگزوز
stack
U
لوله اگزوز
stacked
U
لوله اگزوز
stacks
U
لوله اگزوز
exhaust cone
U
مخروطی اگزوز
exhaust manifold
U
چندراهی اگزوز
tail pipe
U
لوله اگزوز
combustion/exhaust
U
اگزوز-خروجبخار
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
exhaust
U
لوله اگزوز
exhausts
U
لوله اگزوز
turbocharger
U
انبار اگزوز
tailpipe
U
لوله انتهایی اگزوز
exhaust gas admission
اگزوز ورود گاز
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
back-firing
[detonating]
exhaust
U
لوله اگزوز آتش گیر
bayonet exhaust pipe
U
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
back pressure
U
فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
clawing
U
پنجه
pitchforks
U
پنجه
clawed
U
پنجه
claw
U
پنجه
griff
U
پنجه
claws
U
پنجه
fistula
U
پنجه
pitchfork
U
پنجه
fives
U
پنجه
paws
U
پنجه
paw
U
پنجه
digitigrade
U
پنجه رو
downstream toe
U
پنجه سد
adactylous
U
بی پنجه
forking
U
پنجه
cross arm
U
پنجه
toe
U
پنجه
toes
U
پنجه
pawed
U
پنجه
fork
U
پنجه
pawing
U
پنجه
talon
U
پنجه
talons
U
پنجه
digitation
U
پنجه
kick up
U
زدن پنجه
cyclamens
U
پنجه مریم
sowbread
U
پنجه مریم
swine bread
U
پنجه مریم
toeless
U
بدون پنجه
paws
U
پنجه زدن
knuckle-dusters
U
پنجه بوکس
leptodactyl
U
باریک پنجه
knuckle-duster
U
پنجه بوکس
toe cap
U
پنجه کفش
paw
U
پنجه زدن
cyclamen
U
پنجه مریم
palmate
U
شبیه پنجه
pawing
U
پنجه زدن
brass knuckles
U
پنجه بوکس
the mailed fist
U
زور سر پنجه
pedatifid
U
پنجه وار
pentadactylic
U
پنجه دار
lycopod
U
پنجه گرگی
lycopodium
U
پنجه گرگی
intoed
U
پنجه بتو
pawed
U
پنجه زدن
lobster claw
U
پنجه خرچنگی
intoed
U
پنجه برگشته
pentadactylous
U
پنجه دار
knuckle duster
U
پنجه بوکس
hand post
U
پنجه راهنما
hellweed
U
پنجه کلاغ
tiptoe
U
نوک پنجه
toe
U
با پنجه پا زدن
cat's paw
U
پنجه گربه
wild bryony
U
پنجه کلاغ
tiptoes
U
نوک پنجه
tiptoeing
U
نوک پنجه
tiptoed
U
نوک پنجه
fissiped
U
پنجه شکافته
fissidactyl
U
پنجه شکافته
heel and toe
با پنجه و پاشنه
toe
U
با پنجه پا راندن
cat's paws
U
پنجه گربه
muff
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
forepaw
U
پنجه پای جلو
clevis
U
اتصال پنجه مفصلی
pedate
U
پنجه دار شبیه پا
brass knuckles
U
پنجه مشت زنی
pounced
U
درحال حمله با پنجه
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
digitation
U
انشعاب بشکل پنجه
devil's claw
U
خفت پنجه دیوی
crow foot zinc
U
پیل پنجه کلاغی
ground fir
U
پنجه گرگ سلاژین
toeplate
U
نعل پنجه کفش
hunker
U
روی پنجه پاایستادن
ball of toe
U
گوشت زیر پنجه پا
pouncing
U
درحال حمله با پنجه
pounces
U
درحال حمله با پنجه
square toed
U
دارای پنجه مربع
pounce
U
درحال حمله با پنجه
monkey fist
U
گره پنجه میمون
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
hand to hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
hand-to-hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
base thickness of buttress
U
عرض پنجه پشت بند
pigeon toed
U
دارای پنجه خمیده بداخل
toe off
U
جدا شدن پنجه پا از زمین
scoop
U
پنجه ماشین خاک برداری
scooped
U
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
U
پنجه ماشین خاک برداری
scoops
U
پنجه ماشین خاک برداری
cross swords
U
دست و پنجه نرم کردن
fingering
U
پنجه گذاری انگشت کاری
syndactylism
U
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
He has a delightful touch on the guitar .
U
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
Foxglove
U
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
palmipede
U
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Ravishingly beautiful.
U
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
environment
U
اطراف
environments
U
اطراف
from the four winds
U
از اطراف
milieu
U
اطراف
parties
U
اطراف
milieus
U
اطراف
environs
U
اطراف
milieux
U
اطراف
cats paw
U
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
pericardium
U
اطراف قلب
sides of the question
U
اطراف موضوع
vicinity
U
در حدود در اطراف
go around
<idiom>
U
به اطراف سفرکردن
mess around
<idiom>
U
دو رو اطراف بازیکردن
wry
U
به اطراف چرخاندن
wryly
U
به اطراف چرخاندن
about
U
در اطراف نزدیک
graveside
U
اطراف قبر
edge zone
U
اطراف لبه
architrave
U
گچبری اطراف در
periderm
U
پوست اطراف
ambient noise
U
صدای اطراف
pappus
U
کلاله اطراف گل
gravesides
U
اطراف قبر
jacana
U
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance
U
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
parties
U
متداعیین اطراف دعوی
to look a bout
U
اطراف کار را پاییدن
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
touchline
U
خط اطراف زمین فوتبال
sea chest
U
مکندههای اطراف ناو
barnyard
U
محوطهء اطراف انبار
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
barnyards
U
محوطهء اطراف انبار
seaward
U
اطراف دریا روبدریا
black eye
U
سیاهی اطراف چشم
quayside
U
زمین اطراف بارانداز
look round
U
اطراف کار را دیدن
black eyes
U
سیاهی اطراف چشم
port
U
ریل اطراف ناو
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
safe distance
U
مسافت امن اطراف مین
paraselene
U
روشنایی اطراف هاله ماه
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
periosteal
U
واقع در اطراف ضریع استخوان
reel
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
(keep/have one's) ear to the ground
<idiom>
U
بادقت مراقب اطراف بودن
areola
U
محوطهء کوچک اطراف چیزی
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
whisker
U
موی اطراف گونه وچانه
reels
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com