Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passivating
U
پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sullage
U
مواد اضافی فلزات مذاب
corrosion control
U
جلوگیری و کنترل خوردگی
dross
U
کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
metallography
U
شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metal
U
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals
U
فلزات اصلی فلزات کم بها
hair crack
U
شکاف خوردگی ترک خوردگی
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
sondwitch
U
لایهای
neritic
U
بر اب لایهای
laminated
U
لایهای
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
shell structure
U
ساختار لایهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
lamination
U
ناخالصی لایهای
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
laminar flow
U
جریان لایهای
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
three decker
U
هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
stratified sampling
U
نمونه گیری لایهای
intercalation compound
U
ترکیب بین لایهای
stratified random sampling
U
نمونه گیری لایهای تصادفی
valve lift
U
کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
restrictor
U
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
blasius flow
U
جریان کاملا لایهای تئوریکی
layer
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
stratosphere
U
ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
layers
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
transistor
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
onion skin architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanketed
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere
U
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
layers
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
cirro cumulus
U
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus
U
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
base metal
U
فلزات بنیانی
parting of metals
U
تجزیه فلزات
drillings
U
براده فلزات
cuttings
U
براده فلزات
base metals
U
فلزات بنیانی
scissel
U
دم قیچی فلزات
abrasive grit
خرده فلزات
dioxide; metals
U
دیاکسید-فلزات
noble metals
U
فلزات نجیب
post transition metals
U
فلزات پس واسطه
whitesmith
U
ابکار فلزات
metal physics
U
فیزیک فلزات
fineness
U
عیار فلزات
coinage metals
U
فلزات مسکوک
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
cirro status
U
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
burnisher
U
الت پرداخت فلزات
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
native metals
U
فلزات خالص طبیعی
white bearing metals
U
فلزات سفید یاطاقان
molten bath
U
حمام ذوب فلزات
metllurgist
U
متخصص ذوب فلزات
melting pot
U
دیگ ذوب فلزات
metallurgical engineering
U
علم ذوب فلزات
metal foulings
U
خرده سوفاله فلزات
metal foundry
U
ریخته گری فلزات
melting pots
U
دیگ ذوب فلزات
work hardening
U
سخت کاری فلزات
smeltery
U
کارخانه ذوب فلزات
docimasy
U
فن ازمایش فلزات ودواها
non ferrous metal industry
U
صنعت فلزات غیراهنی
metallurgy
U
استخراج و ذوب فلزات
ferrous
U
فلزات اهن دار
metallize
U
روکش کردن با فلزات
nonferrous
U
غیراهنی فلزات غیر اهنی
metallurgy
U
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
pyrometallurgy
U
استخراج فلزات در اثر حرارت
metalline
U
فلزی اغشته به نمک فلزات
edging machine
U
دستگاه خم کننده لبه فلزات
metallurgical
U
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
founding
U
علم ذوب وریختن فلزات
assay
U
عیارگیری فلزات گران قیمت
assays
U
عیارگیری فلزات گران قیمت
metallurgists
U
متخصص قال کردن فلزات
bullion
U
شمش فلزات با عیار معین
mills
U
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
metallurgist
U
متخصص قال کردن فلزات
joming test
U
ازمایش تعیین سختی فلزات
electro plating
U
ابکاری فلزات به کمک برق
tumbling barrel
U
غلتک مخصوص صیقل فلزات
carats
U
درجه خلوص فلزات پربها
cupellation
U
گرفتن فلزات قیمتی از سرب
mill
U
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
carat
U
درجه خلوص فلزات پربها
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
necks
U
کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
vicker's diamond hardness tester
U
دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
transmutation of metals
U
استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
neck
U
کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
extrusion
U
شکل دادن گرم یا سرد فلزات
wear
U
خوردگی
chafe
U
خوردگی
chafes
U
خوردگی
chafing
U
خوردگی
wears
U
خوردگی
abrasion
U
خوردگی
abrasions
U
خوردگی
erosion-corrosion
U
خوردگی
erosion
U
خوردگی
corrosion
U
خوردگی
corrsion
U
خوردگی
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
metallurgic
U
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
snips
U
قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
electrometallurgy
U
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
shrinkage
U
چروک خوردگی
inurement
U
پینه خوردگی
intercrystalline corrosion
U
خوردگی کریستالی
galvanic corrosion
U
خوردگی گالوانیکی
folium
U
چین خوردگی
fissuration
U
ترک خوردگی
vermiculation
U
کرم خوردگی
electrochemical corrosion
U
خوردگی الکتروشیمیایی
disbandment
U
برهم خوردگی
backfall
U
زمین خوردگی
wrinkle
U
چین خوردگی
wrinkles
U
چین خوردگی
electrolytic corrosion
U
خوردگی الکترولیتی
wrinkling
U
چین خوردگی
turmoil
U
بهم خوردگی
erosion corrosion
U
خوردگی- فرسودگی
ruga
U
تاب خوردگی
surface corrosion
U
خوردگی سطحی
kink
U
پیچ خوردگی
pliature
U
چین خوردگی
cracking
U
ترک خوردگی
muss
U
بهم خوردگی
ricking
U
پیچ خوردگی
twisting
U
پیچ خوردگی
rancidity
U
باد خوردگی
twist
U
پیچ خوردگی
fractions
U
ترک خوردگی
torsion
U
پیچ خوردگی
queasiness
U
بهم خوردگی
induration
U
پینه خوردگی
fraction
U
ترک خوردگی
ricks
U
پیچ خوردگی
indisposedness
U
بهم خوردگی
ricked
U
پیچ خوردگی
corrosive action
U
اثر خوردگی
uneasiness
U
بهم خوردگی
screws
U
پیچ خوردگی
screw
U
پیچ خوردگی
graphitic corrosion
U
خوردگی گرافیتی
rugosity
U
چروک خوردگی
crossing out
U
قلم خوردگی
collission
U
بهم خوردگی
folding
U
چین خوردگی
twists
U
پیچ خوردگی
rick
U
پیچ خوردگی
cancellation
U
قلم خوردگی
finery
U
زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
die casting
U
ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
flame cleaning
U
تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
picking
U
پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
cold working property
U
قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
stress corrosion
U
خوردگی در اثر تنش
amusements
U
فریب خوردگی پذیرایی
cavity
U
کرم خوردگی دندان
cavities
U
کرم خوردگی دندان
amusement
U
فریب خوردگی پذیرایی
slight cold
U
سرما خوردگی کم یا جزئی
trainsick
U
دچاربهم خوردگی حال
indispositions
U
بهم خوردگی مزاج
indisposition
U
بهم خوردگی مزاج
anticorrosive protection
U
حفافت در برابر خوردگی
turns
U
پیچ خوردگی قرقره
turn
U
پیچ خوردگی قرقره
folds
U
چین خوردگی زمین
folded
U
چین خوردگی زمین
fold
U
چین خوردگی زمین
revolts
U
بهم خوردگی انقلاب
corrosion pit
U
فرورفتگی در اثر خوردگی
he is recovered from his cold
U
سرما خوردگی او برطرف شد
caries
U
کرم خوردگی دندان
disorderliness
U
اختلال بهم خوردگی
turn one's stomach
<idiom>
U
باعث حال به هم خوردگی
hot crack
U
ترک خوردگی گرم
deception
U
حیله فریب خوردگی
worm hole
U
جای کرم خوردگی
folding test
U
ازمایش چین خوردگی
bending over test
U
ازمایش چین خوردگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com