Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
putrefaction
U
پوسیدگی گندیدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
putridness
U
گندیدگی
sepsis
U
گندیدگی
putridity
U
گندیدگی
putrescencty
U
گندیدگی فساد
septic
U
وابسته به گندیدگی
putrescence
U
گندیدگی فساد
rottenness
U
پوسیدگی
putrescencty
U
پوسیدگی
putrescence
U
پوسیدگی
putridness
U
پوسیدگی
corrsion
U
پوسیدگی
decomposition
U
پوسیدگی
decaying
U
پوسیدگی
wears
U
پوسیدگی
wear
U
پوسیدگی
decayed
U
پوسیدگی
decay
U
پوسیدگی
decays
U
پوسیدگی
weld decay
U
پوسیدگی جوش
dental caries
U
پوسیدگی دندان
caries
U
پوسیدگی استخوان
dry rot
U
پوسیدگی چوب
cariosity
U
پوسیدگی استخوان
pottsdisease
U
پوسیدگی مهرگان
nail sickness
U
پوسیدگی چوب
mustiness
U
پوسیدگی یا کپک زدگی
aqueous corrosion
U
پوسیدگی در اثر رطوبت
inherent vice
U
پوسیدگی در اثر زمان
pythogenic
U
پیدا شده از چرک یا گندیدگی زاده چرک
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
cavities
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth decay
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dental decay
[Caries dentium]
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dental caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dry rot
U
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com