Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
climber
U
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sealsking
U
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
half sidestep
U
روش صعود با اسکی گام به گام
back
U
بعقب رفتن بعقب بردن
backs
U
بعقب رفتن بعقب بردن
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
surfboards
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark
U
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
vertical scale
U
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
ski
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger
U
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
skis
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
elevation tracking
U
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
diagonal
U
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
i wonder he did not catch cold
U
که سرما نخورد
Mind your head!
U
مواظب سرت باش!
[که به جایی نخورد]
sound off
قدم شماری درهنگام رژه رفتن
m day force
U
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
pivot foot
U
پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
to tuck up a child
[British E]
U
پتوی روی بچه را درست کردن
[که سرما نخورد]
to tuck in a child
U
پتوی روی بچه را درست کردن
[که سرما نخورد]
loyalist
U
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalists
U
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
fog dog
U
روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
screening
U
پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
jetties
U
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty
U
سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
rearwards
U
بعقب
sternway
U
حرکت بعقب
resupine
U
بعقب برگشته
retroverted
U
بعقب برگشته
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
reversion
U
برگشتگی بعقب عود
untread
U
بعقب گام برداشتن
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
backspin
U
چرخش و غلطیدن گوی بعقب
receding
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
recedes
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
undercut
U
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
snowplow
U
توقف با بردن پاشنه ها بعقب
undercuts
U
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
receded
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
recede
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
wavy
U
جنبش بعقب و جلو متموج
backcross
U
چند پشت بعقب برگشتن
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
retroflex
U
خمیده بعقب قفا رفتن زبان
kick out
U
وزن خود را بعقب تخته موج بردن
three turn
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
pickup
U
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
countering
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countered
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
haemospasia
U
کشیدن خون بقسمتی ازتن چون درهنگام خون گرفتن
run duration
U
نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
pluck
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
in irons
U
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
lay back spin
U
چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
drop mohawk
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
refresh buffer
U
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
dump
U
رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
climbed
U
صعود
climb
U
صعود
climbing
U
صعود
ascendance
U
صعود
climbs
U
صعود
ascension
U
صعود
escalade
U
صعود
pull up
U
صعود
bulging
U
صعود
ascent
U
صعود
bulges
U
صعود
bulged
U
صعود
bulge
U
صعود
ascents
U
صعود
rises
U
خیز صعود
soared
U
صعود کردن
artificial climbing
U
صعود مصنوعی
rises
U
صعود طلوع
clear way
U
محوطه صعود
mounts
U
صعود ترفیع
mount
U
صعود ترفیع
rise
U
خیز صعود
rise
U
صعود طلوع
vertical speed
U
سرعت صعود
herringbone step
U
صعود جناقی
layback
U
صعود دولفری
free climbing
U
صعود ازاد
alpinism
U
صعود سبکبار
rate of climb
U
میزان صعود
continuous climbing
U
صعود طبیعی
angle of departure
U
زاویه صعود
consecutive climbing
U
صعود نوبتی
mountant
U
صعود کننده
climbs
U
صعود کردن
soar
U
صعود کردن
upping
U
صعود کردن
ascending
U
صعود کننده
climbing
U
صعود کردن
up
U
صعود کردن
upped
U
صعود کردن
soars
U
صعود کردن
climbed
U
صعود کردن
balance climbing
U
صعود تعادلی
back and knee climbing
U
صعود تنورهای
climb
U
صعود کردن
sidestepped
U
صعود پلهای از پهلو
rising
U
درحال ترقی یا صعود
ups and downs
U
صعود وافول اقبال
sidesteps
U
صعود پلهای از پهلو
sidestepping
U
صعود پلهای از پهلو
sidestep
U
صعود پلهای از پهلو
aircraft climb corridor
U
دالان صعود هواپیما
climb corridor
U
دالان صعود هواپیما
boiling point elevation
U
صعود نقطه جوش
bring up
U
صعود با حمایت از بالا
peel
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
mohawk
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
boiling point elevation constant
U
ثابت صعود نقطه جوش
assumption
U
جشن صعود مریم باسمان
vertical takeoff
U
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed
U
سرعت صعود عمودی هواپیما
cloud top height
U
ارتفاع صعود قارچ اتمی
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
climbing wax
U
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
angle of departure
U
زاویه صعود هواپیما از روی باند
hang off
U
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
decompression stop
U
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
U
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
ascii
U
اسکی
skied
U
اسکی
ski
U
اسکی
skis
U
اسکی
blast valve
U
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
piste
U
پیست اسکی
ski pole
U
چوبدست اسکی
ascii code
U
رمز اسکی
tipping
U
نوعی اسکی
ski suit
U
لباس اسکی
ski tow
U
تله اسکی
cross county
U
اسکی صحرانوردی
skiier
U
اسکی باز
downhill
U
اسکی سرعت
binding
U
فیکساتور اسکی
langlauf
U
اسکی صحرانوردی
bindings
U
فیکساتور اسکی
waxes
U
واکس اسکی
waxed
U
واکس اسکی
wax
U
واکس اسکی
uphill
U
اسکی سرعت
hydro ski
U
اسکی ابی
ski boot
U
کفس اسکی
ski boot
U
چکمه اسکی
tip
U
نوعی اسکی
ski lift
U
تله اسکی
ice-skate
U
اسکی روی یخ
skiing
U
ورزش اسکی
ice-skates
U
اسکی روی یخ
ski lifts
U
تله اسکی
skiing
U
اسکی بازی
hydro ski
U
اسکی روی اب
ski jumps
U
پرش با اسکی
ski jump
U
پرش با اسکی
skier
U
اسکی باز
water-skis
U
اسکی ابی
water-skied
U
اسکی ابی
ice skate
U
اسکی روی یخ
ascii file
U
فایل اسکی
water ski
U
اسکی ابی
water-ski
U
اسکی ابی
aquaplaning
U
اسکی روی اب
skiers
U
اسکی باز
turtleneck
U
یقه اسکی
airplane turn
U
اسکی کوهی
ski
U
چوب اسکی
turtlenecks
U
یقه اسکی
skied
U
چوب اسکی
touring ski
U
اسکی تورینگ
skis
U
چوب اسکی
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
vent valve
U
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
decompression table
U
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
usascii code
U
رمز اسکی امریکایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com