English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
krimmer U پوست گوسفند خاکستری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
sheepskin U پوست گوسفند
sheep skin U پوست گوسفند
chamois U چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
fleshing U تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
skiver U چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
sheepwalk U مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
grizzlies U خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzly U خاکستری یا مایل به خاکستری
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
heder U گوسفند نر
mutton U گوسفند
rams U گوسفند نر
sheep U گوسفند
ram U گوسفند نر
rammed U گوسفند نر
folds U اغل گوسفند
mutton U گوشت گوسفند
folded U اغل گوسفند
rump U دنبه گوسفند
rumps U دنبه گوسفند
fold U اغل گوسفند
fat tailed sheep U گوسفند ایرانی
the fat tail of a sheep U دنبه گوسفند
ked U شپش گوسفند
merino U گوسفند مرینوس
ovine U شبیه گوسفند
sheep U چرم گوسفند
pestle U ران گوسفند
pestles U ران گوسفند
persian lamb U گوسفند قره کل
reeve U اغل گوسفند
sheep cote U اغل گوسفند
sheep fold U اغل گوسفند
sheppy U اغل گوسفند
sheep walk U چراگاه گوسفند
sheepcote U اغل گوسفند
sheep's feet U پاچه گوسفند
sheepfold U اغل گوسفند
kade U شپش گوسفند
duff U سرقت گوسفند
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
TO set the fox to keep the geese . <proverb> U گوسفند را به گرگ سپردن .
coop U اغل گوسفند زندان
thurl U مفصل خاصره گوسفند
longhorn U گوسفند شاخ دراز
foot rot U ناخوشی پا در گاو و گوسفند
wether U گوسفند اخته خواجه
dorset horn U گوسفند شاخ بلندانگلیسی
drover U دلال گاوو گوسفند
cabretta U چرم نرم گوسفند
riblet U انتهای دنده گوسفند
folds U دسته یا گله گوسفند
ewe wool U پشم گوسفند ماده
fold U دسته یا گله گوسفند
folded U دسته یا گله گوسفند
wiltshire U نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
bighorn U نوعی گوسفند کوهی امریکایی
gid U سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
breakaway U هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
selected breed U [گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
gigot U ران گوسفند و غیره که پخته باشد
dorper U گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
grayer U خاکستری
cinerary U خاکستری
gray U خاکستری
grayest U خاکستری
drabber U خاکستری
grey U خاکستری
greyer U خاکستری
ash coloured U خاکستری
cinerarium U خاکستری
ashen U خاکستری
drabbest U خاکستری
cinderous U خاکستری
greyest U خاکستری
grizzled U خاکستری
pewter U خاکستری
grizzling U خاکستری
grizzles U خاکستری
grizzle U خاکستری
cindery U خاکستری
salt-and-pepper U خاکستری
drab U خاکستری
ashy U خاکستری
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
fleecing U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleeces U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
Baa! U بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
fleece U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint U عرق خشک شده روی پشم گوسفند
cinereous U خاکستری رنگ
mercurial unguent U روغن خاکستری
grayness U خاکستری بودن
gray ramus U شاخه خاکستری
gray matter U ماده خاکستری
livid U خاکستری رنگ
grayly U بطور خاکستری
grayness U رنگ خاکستری
grayish U متمایل به خاکستری
gray or mercurial unguent U روغن خاکستری
gray scale U اندازه خاکستری
grey unguent U روغن خاکستری
grey cast iron U چدن خاکستری
gray cast iron U چدن خاکستری
mottled pig iron U چدن خاکستری
greyish U مایل به خاکستری
median gray U خاکستری متوسط
grizzly bear U خرس خاکستری
earth light U روشنایی خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
He (his hair) turned grey. U مویش خاکستری شد
neapolitan ointment U روغن خاکستری
greyly U بارنگ خاکستری
grey propaganda U تبلیغات خاکستری
grey tin U قلع خاکستری
gray bearded U رنگ خاکستری
greyness U رنگ خاکستری
greyness U خاکستری بودن
ash gray U خاکستری رنگ
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
grizzles U خرس خاکستری امریکا
grizzle U خرس خاکستری امریکا
isabel U زرد مایل به خاکستری
isabella U زرد مایل به خاکستری
grizzling U خرس خاکستری امریکا
grege U اردهای مایل به خاکستری
grey iron scrap U قراضه اهن خاکستری
grizzling U نالیدن خاکستری کردن
image contrast U درجه خاکستری تصویر
high test grey iron U چدن خاکستری پرارزش
grizzles U نالیدن خاکستری کردن
grizzle U نالیدن خاکستری کردن
griseous U خاکستری مایل به ابی
grey iron foundry U ریخته گری خاکستری
dark grey U رنگ خاکستری تیره
ashen U دارای رنگ خاکستری
hoary U سفید مایل به خاکستری
gray-white U رنگ سفید-خاکستری
teal blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
iron grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
thalamic U ماده خاکستری مغز میانی
iron-grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
euro U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
lyard U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
Euro- U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
iron gray U رنگ خاکستری وسیاه اهن
lyart U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
podzolization U تشکیل خاک خاکستری یا سفید
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
sallow U رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
grizzled U خاکستری رنگ دارای موهای سفید
olive gray U رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
thalamus U تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
monochrome U در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
towhead U کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
gull U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
gulls U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
grivet U نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
grey matter U بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing U روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
composite video U واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
kilim [glim] U گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
baa U بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
ba U بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
blae U ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
Rudbar U شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
skinned U پوست
dermis U پوست
shelling U پوست
skinning U پوست
shells U پوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com