English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rawhide U پوست دباغی نشده
rawhides U پوست دباغی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kipskin U چرم دباغی نشده
tan U مازوی دباغی پوست مازو
horsehide U پوست خام یا دباغی شده اسب
law calf U پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
tanneries U دباغی
tannery U دباغی
tannage U دباغی
tanning U دباغی
cordwainery U دباغی
tan U دباغی کردن
kipping U چرم دباغی
kipped U چرم دباغی
kip U چرم دباغی
tanbark U مازوی دباغی
taw U دباغی کردن
tanyard U محل خمرههای دباغی
tannage U چرم دباغی شده
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
curriery U محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
smokehouse U محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
leaching U دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
uncharged U پر نشده
unbowed U خم نشده
savaging U رام نشده
unquestioned U استنتاق نشده
savages U رام نشده
unguarded U حساب نشده
roughdry U اطو نشده
unpublished U نشر نشده
unconnected U وصل نشده
unpublished U چاپ نشده
unearned U کسب نشده
unguarded U حراست نشده
unquestioned U بحث نشده
uncontrolled U مهار نشده
unchanged U عوض نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unabridged U کوتاه نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
unabridged U تلخیص نشده
vacant U اشغال نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unattached U توفیق نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unattached U اعزام نشده
uninvited U دعوت نشده
unpaid U پرداخت نشده
unquestioned U بررسی نشده
unbidden U دعوت نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unoccupied U اشغال نشده
uncontrolled U کنترل نشده
uncommitted U تقبل نشده
uncoditioned U قطعی نشده
unmitigated U کاسته نشده
unleached U سفید نشده
unaccommodated U فراهم نشده
unlicked U لیسیده نشده
outstanding U واریز نشده
outstanding U وصول نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U پرداخت نشده
unsought U کاوش نشده
outstandingly U واریز نشده
outstandingly U وصول نشده
uncharted U اکتشاف نشده
unbroken U رام نشده
uncoditioned U شرط نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncircumcised U ختنه نشده
undeeded U در سندقید نشده
undefined U تعریف نشده
undirected U هدایت نشده
unbowed U سر کوب نشده
unbacked U رام نشده
unaccomplished U انجام نشده
unsettled U تصفیه نشده
unexploded U منفجر نشده
unspotted U ننگین نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstandingly U پرداخت نشده
undisiplined U تربیت نشده
unshod U نعل نشده
unsight U دیده نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unstudied U مطالعه نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unwashed U شسته نشده
unworn U کهنه نشده
unworn U استعمال نشده
unadulterated U مخلوط نشده
savage U رام نشده
wound less U زخمی نشده
unset U ثابت نشده
unsaved U پس انداز نشده
unnormalized U هنجار نشده
the date was not specified U نشده بود
tenantless U اشغال نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
unfinished U تمام نشده
opens U واریز نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaturated U اشباع نشده
savaged U رام نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
sightless U دیده نشده
unseen U مشاهده نشده
unseen U مکشوف نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unverified <adj.> U آزمایش نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
inexact U درست نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
unasked U سوال نشده
autochthonous U جابجا نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
intemerate U بی ناموس نشده
innascible U زایده نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
increate U افریده نشده
in sheets U صحافی نشده
in quires U صحافی نشده
imperforate U منگنه نشده
non switched line U خط گزینه نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
undetected U کشف نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
inviolate U نقض نشده
unverified <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unclaimed U مطالبه نشده
unread U خوانده نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
undisturbed U مختل نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com