Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
descaling
U
پوسته زدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
error trapping
U
اشتباه زدایی غلط زدایی
banjo axle
U
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
dehydroisomerization
U
همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
flaked
U
جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate
U
پوسته پوسته شامه دار
flaking
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flake
U
جرقه پوسته پوسته شدن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scab
U
پوسته پوسته شدن
scabs
U
پوسته پوسته شدن
scabrous
U
زبر پوسته پوسته
desquamate
U
پوسته پوسته شدن
exfoliate
U
پوسته پوسته شدن
dehydration
U
اب زدایی
deglaciation
U
یخ زدایی
de icing
U
یخ زدایی
depolarization
U
قطبش زدایی
dehumidification
U
رطوبت زدایی
dehydrogenation
U
هیدروژن زدایی
deoxygenation
U
اکسیژن زدایی
demythologization
U
اسطوره زدایی
demodulation
U
تحمیل زدایی
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
deionization
U
یون زدایی
dehydrohalogenation
U
هیدروهالوژن زدایی
sterilization
U
گند زدایی
degasify
U
گاز زدایی
decentralization
U
مرکزیت زدایی
genocide
U
نژاد زدایی
blanching
U
رنگ زدایی
decoloration
U
رنگ زدایی
debug
U
اشکال زدایی
debugged
U
اشکال زدایی
debugs
U
اشکال زدایی
deforestation
U
جنگل زدایی
undoing
U
عمل زدایی
de escalation
U
تشنج زدایی
detente
U
تشنج زدایی
dealkylation
U
الکیل زدایی
deculturation
U
فرهنگ زدایی
decolourization
U
رنگ زدایی
decolorization
U
رنگ زدایی
decarboxylation
U
کربوکسیل زدایی
decarbonylation
U
کربونیل زدایی
debugging
U
اشکال زدایی
debug aids
U
ابزاراشکال زدایی
deamination
U
امین زدایی
unlearning
U
یادگیری زدایی
desalination
U
نمک زدایی
desalinization
U
نمک زدایی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
peptization
U
لخته زدایی
demystified
U
راز زدایی
troubleshoot
U
عیب زدایی
trubleshoot
U
عیب زدایی
decolonization
U
مستعمره زدایی
accretion of silt
U
رسوب زدایی
stain removed
U
لکه زدایی
unconditioning
U
شرطی زدایی
demystifies
U
راز زدایی
demystify
U
راز زدایی
dispergation
U
لخته زدایی
desalting
U
نمک زدایی
desegregation
U
جدایی زدایی
desensitization
U
حساسیت زدایی
disinhibition
U
بازداری زدایی
desulfurization
U
گوگرد زدایی
demystifying
U
راز زدایی
desulphurizing
U
گوگرد زدایی
discoloration
U
رنگ زدایی
desegregate
U
تفکیک زدایی کردن
desegregates
U
تفکیک زدایی کردن
desegregating
U
تفکیک زدایی کردن
acid depolarization
U
قطبش زدایی اسیدی
bleaching
U
رنگ زدایی الیاف
bleaching powder
U
گرد رنگ زدایی
debug aids
U
ادوات اشکال زدایی
defusing
U
تشنج زدایی کردن
desulfurization unit
U
واحد گوگرد زدایی
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
deskew
U
اریب زدایی کردن
hydrodesulfurizing
U
گوگرد زدایی با هیدروژن
program debugging
U
اشکال زدایی برنامه
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
desegregated
U
تفکیک زدایی کردن
defuse
U
تشنج زدایی کردن
defused
U
تشنج زدایی کردن
defuses
U
تشنج زدایی کردن
debugging aids
U
وسائل اشکال زدایی
debugging aids
U
ادوات اشکال زدایی
debugging a program
U
اشکال زدایی یک برنامه
pyrolytic dehydrogenation
U
هیدروژن زدایی تفکافتی
demodulation
U
کشف تحمیل زدایی
de-escalates
U
تشنج زدایی کردن
debug
U
اشکال زدایی کردن
de escalate
U
تشنج زدایی کردن
debugged
U
اشکال زدایی کردن
debugs
U
اشکال زدایی کردن
de-escalating
U
تشنج زدایی کردن
de-escalate
U
تشنج زدایی کردن
de-escalated
U
تشنج زدایی کردن
dehydrocyclization
U
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
transversal
U
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
flaking
U
پوسته
flaked
U
پوسته
shell
U
پوسته
flake
U
پوسته
shelling
U
پوسته
sleeve
U
پوسته
shells
U
پوسته
wythe
U
پوسته
dish
U
پوسته
membrance
U
پوسته
incrustment
U
پوسته
incrustation
U
پوسته
patagium
U
پوسته
sludge
U
پوسته یخ
putamen
U
پوسته
cod
U
پوسته
scurf
U
پوسته
shelly
U
پوسته پوسته
shuck
U
پوسته
single skinned
U
یک پوسته
stator
U
پوسته
cortices
U
پوسته
earth crust
U
پوسته
testa
U
پوسته
cortex
U
پوسته
dishes
U
پوسته
leprose
U
پوسته پوسته
chaff
U
پوسته
skinning
U
پوسته
encrustations
U
پوسته
skins
U
پوسته
flaky
U
پوسته پوسته
bushing
U
پوسته
upper crust
U
پوسته
cryosphere
U
یخ پوسته
esquillage
U
پوسته
membranes
U
پوسته
membrane
U
پوسته
layers
U
پوسته
layer
U
پوسته
sleeves
U
پوسته
encrustation
U
پوسته
skinned
U
پوسته
cases
U
پوسته
case
U
پوسته
mantles
U
پوسته
crusts
U
پوسته
mantle
U
پوسته
filmed
U
پوسته
skin
U
پوسته
crust
U
پوسته
film
U
پوسته
oxide skin
U
پوسته اکسید
outer shell
U
پوسته والانس
pellicular
U
پوسته دار
membran
U
پوسته دار
pelliculate
U
دارای پوسته
valence shell
U
پوسته والانس
soft skin
U
پوسته نرم
pellicle
U
پوسته نازک
rawhide
U
پوسته خام
encrustation
U
پوسته بندی
bush
U
پوسته داخلی
encrustations
U
پوسته بندی
subsell
U
زیر پوسته
sublevel
U
زیر پوسته
skinning
U
پوسته ریخته گی
soft shelled
U
نرم پوسته
soft shell
U
نرم پوسته
bushes
U
پوسته داخلی
pods
U
پوسته محافظ
scutum
U
پوسته استخوانی
pod
U
پوسته محافظ
wing skin
U
پوسته بال
rinded
U
پوسته دار
skin friction
U
مقاومت پوسته
slough
U
پوسته خارجی
skins
U
پوسته ریخته گی
damp proof membrane
U
پوسته نمبند
corrugated skin
U
پوسته موجدار
electron sheath
U
پوسته الکترونی
energy shell
U
پوسته انرژی
curing membrane
U
پوسته نگهبان
erratic scab
U
پوسته جوش
cupola shell
U
پوسته کوپل
earth crust
U
پوسته زمین
earth's crust
U
پوسته زمین
cooling shell
U
پوسته سردکننده
crusty
U
پوسته مانند
endocarp
U
پوسته هسته
electron shell
U
پوسته الکترون
crusts
U
پوسته زمین
ion sheath
U
پوسته یونی
acetate film
U
پوسته استاتی
crankcase
U
پوسته موتور
skin
U
پوسته ریخته گی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com