English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
liederkranz U پنیر تند ودارای بوی تند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i , i U ودارای صدای ای
whipcord U پارچه محکم ودارای نخ تابیده
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
langur U انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
signed route U جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
lightwood U درخت کاج گرجستانی که چوبش خشک ودارای قیراست وخوب می سوزد
estrogen U ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
serum U اب پنیر
whey U پنیر اب
whey U اب پنیر
cheeses U پنیر
serums U اب پنیر
wheyey U اب پنیر
cheese U پنیر
whry U اب پنیر پنیراب
joint grass U علف پنیر
macaroni cheese U ماکارونی با سس پنیر
kebbock U تکه پنیر
kebbuck U تکه پنیر
cheese monger U پنیر فروش
chessecake U کیک پنیر
malvaceae U پنیر کیان
cheddars U نوعی پنیر
mite U کرم پنیر
casein U پنیر بی چربی
mites U کرم پنیر
cheese mite U کرم پنیر
cheesemonger U پنیر فروش
cheddar U نوعی پنیر
rennet U پنیر مایه
acarid U کرم پنیر
white meat U فرآوردهی شیری پنیر
maggots U کرم پنیر خرمگس
cheese on toast U نان تست با پنیر
maggot U کرم پنیر خرمگس
gorgonzola U نوعی پنیر چرب
kebbock U قالب بزرگ پنیر
kebbuck U قالب بزرگ پنیر
cottage cheese U نوعی پنیر دلمه شده
cheesecloth U پارچهی درشت باف که در آن پنیر میریختند
brie U پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
ramequin U خوراک مرکب ازخرده نان و پنیر و تخم مرغ
cold cuts U گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
ramekin U خوراک مرکب ازخرده نان و پنیر و تخم مرغ
sago U شیرینی که با نشاسته ساگو تهیه شود پنیر خرما
defacto recognition U شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
hibiscuses U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
hibiscus U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
cordon bleu U گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com