English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scutch U پنبه زنی کردن پهن کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
willy U ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
uncork U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
gin U پنبه را پاک کردن
gins U پنبه را پاک کردن
swab U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
swob U چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
waxing cork U چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
Other Matches
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos U پنبه نسوز پنبه کوهی
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoots U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
carder U پنبه زن
cotton yarn U نخ پنبه
cotton U پنبه
cottons U پنبه
collodion U پنبه
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
rock cork U پنبه کوهی
bullied U پهلوان پنبه
asbestus U پنبه کوهی
asbestus U سنگ پنبه
lint U ضایعات پنبه
floats U چوب پنبه
float U چوب پنبه
asbestos U پنبه نسوز
earth flax U پنبه کوهی
bullies U پهلوان پنبه
pod U قوزه پنبه
cash crops U پنبه وتنباکو
asbeston U پنبه نسوز
cork U چوب پنبه
asbestus U پنبه نسوز
Egyptian cotton U پنبه مصری
bullying U پهلوان پنبه
bully U پهلوان پنبه
feeding cloth U پنبه رسان
asbestos U پنبه کوهی
stoppers U چوب پنبه
stopper U چوب پنبه
floss U پنبه ابریشمی
cotton wool U پنبه لایی
guncotton U باروت پنبه
nitro cotton U باروت پنبه
miuntain flax U سنگ پنبه
corks U چوب پنبه
miuntain flax U پنبه کوهی
floers of zinc U پنبه روی
oxide zine U پنبه روی
cotton wool U لایی پنبه
pyrocellulose U پنبه باروتی
cotton plantation U پنبه کاری
cottonseed U پنبه دانه
cotton plantation U پنبه زار
cotton plant U بوته پنبه
bravado U پهلوان پنبه
phellem U چوب پنبه
cotton plant U درخت پنبه
paper tigers U پهلوان پنبه
absorbent cotton U پنبه هیدروفیل
paper tiger U پهلوان پنبه
pyrocotton U پنبه باروتی
cotton seed U پنبه دانه
To cut ones head with cotton . <proverb> U با پنبه سر بریدن .
boll [cotton gin] غوزه پنبه
abiston U پنبه نسوز
cotton waste U ضایعات پنبه
bobber U چوب پنبه
abiston U پنبه کوهی
cards U پنبه زنی
card U پنبه زنی
cottonseed U تخم پنبه
pods U قوزه پنبه
floated U چوب پنبه
cotton seed U تخم پنبه
to inform on [against] somebody U کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
to appeal [to] U درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrates U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrate U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
serve U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
concentrating U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
buck up U پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
serves U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
ginning U پنبه پاک کنی
kapok U چوب پنبه سبک
stopper U باچوب پنبه بستن
stoppers U باچوب پنبه بستن
cork borer U چوب پنبه سوراخ کن
asbestine U مانند پنبه نسوز
cork oak U درخت چوب پنبه کش
loggerhead U نوعی افت پنبه
corked U چوب پنبه دار
cotton cake U کنجاره پنبه دانه
cotton gin U ماشین پنبه پاک کن
maco U پنبه درجه یک مصری
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
comber U ماشین پنبه زنی
cottonseed oil U روغن پنبه دانه
batting U پنبه حلاجی شده
asbestos cement U سیمان پنبه نسوز
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
tampons U پنبه یا کهنه قاعدگی
mallow U پنیرک پنبه ایرانی
tampon U پنبه یا کهنه قاعدگی
bung U چوب پنبه بشکه
bunged U چوب پنبه بشکه
bunging U چوب پنبه بشکه
pourpoint U لحاف پنبه دار
cotton-waste U آشغال و ضایعات پنبه
cotton-mills U کارخانه ریسندگی پنبه ای
bungs U چوب پنبه بشکه
asbestos cement U سیمان پنبه کوهی
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
infringe U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
to use effort U کوشش کردن بذل مساعی کردن سعی کردن
support U حمایت یاتقویت کردن تحمل کردن اثبات کردن
infringed U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
to wipe out U پاک کردن محو کردن نابودکردن نیست کردن
infringes U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
infringing U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
woo U افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
wooed U افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
point U اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
correct U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
preached U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
withstand U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstanding U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstood U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
crossest U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosses U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosser U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
cross U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
preach U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sterilizes U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
woos U افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
sterilised U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
checked U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
sterilized U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilize U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
sterilises U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizing U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
sterilising U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
checks U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
gins U ماشین پنبه پاک کنی
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
phellogen U لایه چوب پنبه ساز
quilting U پنبه دار پارچه لحافی
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
bundle U بقچه کلاف پشم یا پنبه
subereous U از چوب پنبه گرفته شده
gin U ماشین پنبه پاک کنی
peasecod U جلونیم تنه پنبه دار
the cork went off with apop U چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
seed wool U پنبه خام یاپاک نکرده
suberin U ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
absorption U میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
to bung up U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
to bung U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com