English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dug out U پناهگاه زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
case mate U پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
underground U زیرزمینی
ground water U اب زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
kobold U غول زیرزمینی
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
harboured U پناهگاه
harbour U پناهگاه
harbors U پناهگاه
harboring U پناهگاه
harbored U پناهگاه
harbouring U پناهگاه
harbours U پناهگاه
harbor U پناهگاه
resort U پناهگاه
harborage U پناهگاه
haven ofrest U پناهگاه
howf U پناهگاه
howff U پناهگاه
asylum U پناهگاه
covert U پناهگاه
refuge U پناهگاه
refuges U پناهگاه
sanctury U پناهگاه
haven U پناهگاه
resorts U پناهگاه
resorted U پناهگاه
asylums U پناهگاه
ambush U پناهگاه
ambushed U پناهگاه
sheltering U پناهگاه
sheltered U پناهگاه
shelter U پناهگاه
shelters U پناهگاه
ambushing U پناهگاه
ambushes U پناهگاه
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
underground U راه اهن زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
light shelter U پناهگاه سبک
funk hole U پناهگاه موقتی
pup tent U چادر پناهگاه
stronghold U سنگر پناهگاه
tax havens U پناهگاه مالیاتی
hovels U پناهگاه خیمه
lean-to U پناهگاه موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
awning U پناه پناهگاه
strongholds U سنگر پناهگاه
awnings U پناه پناهگاه
dugouts U پناهگاه موقتی
hovel U پناهگاه خیمه
sanctuaries U پناهگاه تحصین
dugout U پناهگاه موقتی
sanctuary U پناهگاه تحصین
emergency shelter U پناهگاه اضطراری
casemate U پناهگاه توپ
burrow U نقب پناهگاه
burrowing U نقب پناهگاه
burrows U نقب پناهگاه
elephant shelter U پناهگاه فلزی
elephant shelter U پناهگاه ضدگلوله
burrowed U نقب پناهگاه
tax haven U پناهگاه مالیاتی
case mate U پناهگاه توپ
alee U پناهگاه کشتی
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
sheltering U پناهگاه پناه بردن
gone away U رانده شده از پناهگاه
snowshed U پناهگاه روستایی در برابربرف
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
holds U نگهداشتن پناهگاه گرفتن
shelter U پناهگاه پناه بردن
hold U نگهداشتن پناهگاه گرفتن
sheltered U پناهگاه پناه بردن
bursting layer U لایههای سقفی پناهگاه
shelters U پناهگاه پناه بردن
air raid shelter U پناهگاه حمله هوائی
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
institutionalization U نهادی شدن به پناهگاه سپردن
cuddy U پناهگاه کوچک مسقف در قایق
cover U بوته زار پناهگاه شکار
coverings U بوته زار پناهگاه شکار
covers U بوته زار پناهگاه شکار
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
erfuge U پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
on berth U ناوی که داخل پناهگاه یا بندرلنگرانداخته است
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
wind shadow U منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
tallyho U فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com