Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hovel
U
پناهگاه خیمه
hovels
U
پناهگاه خیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
case mate
U
پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
canopy
U
خیمه
canopies
U
خیمه
binds
U
خیمه
bind
U
خیمه
tabernacle
U
خیمه
tent
U
خیمه
tents
U
خیمه
lodges
U
خیمه زدن
lodged
U
خیمه زدن
lodge
U
خیمه زدن
puppeteers
U
خیمه شب باز
decamp
U
خیمه بر بستن
decamped
U
خیمه بر بستن
decamping
U
خیمه بر بستن
encage
U
خیمه برپاکردن
front headlock and leg lever in knee
U
خیمه زدن
wigwams
U
خیمه مسکن
wigwam
U
خیمه مسکن
maroczy bind
U
خیمه ماروکسی
puppet show
U
خیمه شب بازی
puppetry
U
خیمه شب بازی
decamps
U
خیمه بر بستن
puppeteer
U
خیمه شب باز
tentage
U
خیمه زنی
pitches
U
خیمه زدن
tenter
U
خیمه دوز
tentmaker
U
خیمه دوز
camp
U
خیمه سرا
pitch
U
خیمه زدن
fantoccini
U
عروسک خیمه شب بازی
jumping jack
U
عروسک خیمه شب بازی
pitch
U
خیمه زدن برپاکردن
tents
U
خیمه زدن توجه
pitches
U
خیمه زدن برپاکردن
Punch and Judy show
U
نمایش خیمه شب بازی
Punch and Judy shows
U
نمایش خیمه شب بازی
encamps
U
خیمه برپا کردن
puppet
U
عروسک خیمه شب بازی
puppets
U
عروسک خیمه شب بازی
marquees
U
خیمه بزرگ سایبان
booths
U
سایبان خیمه پاسگاه
booth
U
سایبان خیمه پاسگاه
encamp
U
خیمه برپا کردن
tent
U
خیمه زدن توجه
encamping
U
خیمه برپا کردن
pavilions
U
درکلاه خیمه زدن
pavilion
U
درکلاه خیمه زدن
encamped
U
خیمه برپا کردن
teepee
U
خیمه سرخ پوستان
marquee
U
خیمه بزرگ سایبان
underhook
U
خیمه و رکبی زدن
tenter
U
مستحفظ خیمه دار
tepees
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepee
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
marionettes
U
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
yurta
U
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurt
U
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
scaramouche
U
عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
marionette
U
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
scaramouch
U
عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
front underlock
U
خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
harbour
U
پناهگاه
harbors
U
پناهگاه
harboured
U
پناهگاه
harbouring
U
پناهگاه
harbours
U
پناهگاه
sanctury
U
پناهگاه
howf
U
پناهگاه
haven ofrest
U
پناهگاه
harborage
U
پناهگاه
harbor
U
پناهگاه
howff
U
پناهگاه
covert
U
پناهگاه
ambushes
U
پناهگاه
ambushed
U
پناهگاه
ambush
U
پناهگاه
haven
U
پناهگاه
refuge
U
پناهگاه
resorts
U
پناهگاه
resorted
U
پناهگاه
resort
U
پناهگاه
asylums
U
پناهگاه
asylum
U
پناهگاه
refuges
U
پناهگاه
ambushing
U
پناهگاه
sheltered
U
پناهگاه
shelter
U
پناهگاه
shelters
U
پناهگاه
harbored
U
پناهگاه
sheltering
U
پناهگاه
harboring
U
پناهگاه
to pull the wires
U
سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
sanctuaries
U
پناهگاه تحصین
sanctuary
U
پناهگاه تحصین
light shelter
U
پناهگاه سبک
pup tent
U
چادر پناهگاه
emergency shelter
U
پناهگاه اضطراری
awnings
U
پناه پناهگاه
awning
U
پناه پناهگاه
stronghold
U
سنگر پناهگاه
strongholds
U
سنگر پناهگاه
lean-to
U
پناهگاه موقت
burrowed
U
نقب پناهگاه
burrowing
U
نقب پناهگاه
alee
U
پناهگاه کشتی
burrows
U
نقب پناهگاه
case mate
U
پناهگاه توپ
casemate
U
پناهگاه توپ
tax haven
U
پناهگاه مالیاتی
tax havens
U
پناهگاه مالیاتی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
lean-tos
U
پناهگاه موقت
funk hole
U
پناهگاه موقتی
dugout
U
پناهگاه موقتی
burrow
U
نقب پناهگاه
dugouts
U
پناهگاه موقتی
elephant shelter
U
پناهگاه ضدگلوله
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
sheltered
U
پناهگاه پناه بردن
hold
U
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
holds
U
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
bursting layer
U
لایههای سقفی پناهگاه
shelters
U
پناهگاه پناه بردن
sheltering
U
پناهگاه پناه بردن
shelter
U
پناهگاه پناه بردن
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
snowshed
U
پناهگاه روستایی در برابربرف
air raid shelter
U
پناهگاه حمله هوائی
gone away
U
رانده شده از پناهگاه
cuddy
U
پناهگاه کوچک مسقف در قایق
cover
U
بوته زار پناهگاه شکار
coverings
U
بوته زار پناهگاه شکار
covers
U
بوته زار پناهگاه شکار
dugout
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
institutionalization
U
نهادی شدن به پناهگاه سپردن
dugouts
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
erfuge
U
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
on berth
U
ناوی که داخل پناهگاه یا بندرلنگرانداخته است
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
view halloo
U
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
wind shadow
U
منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
tallyho
U
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...