English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fleece U پشم حلاجی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
willy U ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
carding U حلاجی
batting U پنبه حلاجی شده
The ball is in your court. <idiom> U حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
intemerate U بی ناموس نشده
innascible U زایده نشده
inextinct U نیست نشده
unbacked U رام نشده
inedited U منتشر نشده
non switched line U خط گزینه نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
inedited U چاپ نشده
increate U افریده نشده
unaccomplished U انجام نشده
unaccommodated U فراهم نشده
roughdry U اطو نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
untested <adj.> U تست نشده
tenantless U اشغال نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
the date was not specified U نشده بود
in sheets U صحافی نشده
uncontrolled U مهار نشده
uncut U از هم جدا نشده
unclaimed U مطالبه نشده
unabated U کاسته نشده
unsung U خوانده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U سروده نشده
sightless U دیده نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
unchanged U عوض نشده
unabridged U کوتاه نشده
unabridged U تلخیص نشده
uncommitted U تقبل نشده
undisturbed U مختل نشده
unfulfilled U انجام نشده
unfulfilled U اجرا نشده
haggard U رام نشده
unseen U مشاهده نشده
unseen U مکشوف نشده
unasked U سوال نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
imperforate U منگنه نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
autochthonous U جابجا نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
in quires U صحافی نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unquestioned U بحث نشده
unquestioned U بررسی نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unpublished U نشر نشده
unpublished U چاپ نشده
unguarded U حساب نشده
unguarded U حراست نشده
unearned U کسب نشده
unconnected U وصل نشده
wound less U زخمی نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unworn U استعمال نشده
unlicked U لیسیده نشده
unleached U سفید نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexploded U منفجر نشده
undisiplined U تربیت نشده
undirected U هدایت نشده
undefined U تعریف نشده
undeeded U در سندقید نشده
uncoditioned U شرط نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncircumcised U ختنه نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
unsought U کاوش نشده
unspotted U ننگین نشده
unworn U کهنه نشده
unwashed U شسته نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unstudied U مطالعه نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unsight U دیده نشده
unshod U نعل نشده
unset U ثابت نشده
unsaved U پس انداز نشده
unsaturated U اشباع نشده
unsaturate U اشباع نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U تایید نشده
unpremediated U تصور نشده
unpolished U پرداخت نشده
unnormalized U هنجار نشده
unbowed U سر کوب نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
unread U خوانده نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U وصول نشده
outstanding U واریز نشده
virgin U استفاده نشده
virgins U استفاده نشده
unverified <adj.> U تست نشده
outstandingly U واریز نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unadulterated U مخلوط نشده
outstandingly U پرداخت نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstandingly U وصول نشده
uncharted U اکتشاف نشده
unbroken U رام نشده
unsettled U تصفیه نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
opens U واریز نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unfinished U تمام نشده
unverified <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
uncounted U شمرده نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
vacant U اشغال نشده
unoccupied U اشغال نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
undetected U کشف نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
inexact U درست نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
inviolate U نقض نشده
unattached U توفیق نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com