English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
admiration U پسند تحسین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
choice U پسند
choicer U پسند
choices U پسند
choicest U پسند
approbation U پسند
applause U تحسین
praising U تحسین
universal applause U تحسین
acclaim U تحسین
acclaimed U تحسین
acclaiming U تحسین
acclaims U تحسین
praises U تحسین
praised U تحسین
acclamation U تحسین
praise U تحسین
marvellous [British] <adj.> U قابل پسند
marvelous [American] <adj.> U قابل پسند
prodigious <adj.> U قابل پسند
miminy piminy U مشکل پسند
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U قابل پسند
astounding <adj.> U قابل پسند
hard to please U مشکل پسند
food preference U پسند غذایی
astonishing <adj.> U قابل پسند
f.in taste U مشکل پسند
amazing <adj.> U قابل پسند
picksome U مشکل پسند
savory U مورد پسند
self affected U خود پسند
dodos U کهنه پسند
mainlined U همه پسند
finicky U دیر پسند
fuddy-duddies U دیر پسند
fuddy-duddy U دیر پسند
lowest common denominator U عامه پسند
lowest common denominators U عامه پسند
mainline U همه پسند
mainlines U همه پسند
dodoes U کهنه پسند
dodo U کهنه پسند
self conscious U خود پسند
verbena U گل شاه پسند
vervain U گل شاه پسند
xerophytes U خشکی پسند
zerophytes U خشکی پسند
mainlining U همه پسند
admires U پسند کردن
admire U پسند کردن
fastidious U مشکل پسند
admired U پسند کردن
admiring U پسند امیز
savoury U مورد پسند
popular U مردم پسند
popular U توده پسند
admirable <adj.> U قابل پسند
popularly U بطورعوام پسند
wondrous <adj.> U قابل پسند
wonderful <adj.> U قابل پسند
startling <adj.> U قابل پسند
stupendous <adj.> U قابل پسند
marvellous [British] <adj.> U قابل تحسین
taken U مورد تحسین
astonishing <adj.> U قابل تحسین
amazing <adj.> U قابل تحسین
marvelous [American] <adj.> U قابل تحسین
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U قابل تحسین
stupendous <adj.> U قابل تحسین
wonderful <adj.> U قابل تحسین
wondrous <adj.> U قابل تحسین
astounding <adj.> U قابل تحسین
compelling <adj.> U تحسین برانگیز
prodigious <adj.> U قابل تحسین
appreciable U قابل تحسین
acclamation U تحسین و شادی
admirable <adj.> U قابل تحسین
admirer U تحسین کننده
admirers U تحسین کننده
acclamable U قابل تحسین
acclamatory U تحسین امیز
admiringly U از روی تحسین
applaudable U قابل تحسین
applauder U تحسین کننده
applaudingly U از روی تحسین
applauds U تحسین کردن
applauding U تحسین کردن
applauded U تحسین کردن
appreciably U قابل تحسین
praise U تحسین پرستش
praises U تحسین پرستش
praising U تحسین پرستش
ovation U تحسین حضار
ovations U تحسین حضار
admire U تحسین کردن
admired U تحسین کردن
admires U تحسین کردن
applaud U تحسین کردن
applausive U تحسین امیز
approbative U تحسین امیز
to take off one's hat to U تحسین کردن
take off one's hat to U تحسین کردن
startling <adj.> U قابل تحسین
praised U تحسین پرستش
approvable U شایان تحسین
approbatory U تحسین امیز
approbativeness U حس جلب تحسین
by popular [demand] request U درخواست توده پسند
mangroves U خانواده شاه پسند
mangrove U خانواده شاه پسند
miminy piminy U دیر پسند خودساز
lantana U شاه پسند گرمسیری
vulgarizer U عوام پسند کننده
flavoursome U مورد پسند [غذا]
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
self admiration U تحسین خود خودپسندی
acclamatory shaus U فریادهای تحسین امیز
laudatory U مربوط به تحسین وتمجید
laudative U مربوط به تحسین وتمجید
ilolater U ستایشگر تحسین کننده
acclamation U آفرین [تشویق] [تحسین]
finicking U جلوه فروش مشکل پسند
to be filled with a U تحسین کردن درشگفت شدن
overpraise U بیش از حد تشویق و تحسین کردن
to meet any one's a U مورد تحسین کسی واقع شدن
lemon plant U یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
popularizes U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com