Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raunchier
U
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchiest
U
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchy
U
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mean square deviation
U
میزان انحراف متداول
d.p.i.
U
روش استاندارد برای شرح میزان resolation در چاپگرهای motrix-dot یا لیزری یا صفحه نمایش
ieee
U
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting
U
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
U
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented
U
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo
U
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
international standards organization
U
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extending
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
U
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extends
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source
U
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
tune
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
demotic
U
متداول
conventional
U
متداول
ordinary
U
متداول
usual
U
متداول
in fashion
U
متداول
standard
U
متداول
standards
U
متداول
prevalent
U
متداول
vogue
U
متداول
a la mode
U
متداول
quite the thing
U
متداول
generals
U
متداول
enchorial
U
متداول
in vogue
U
متداول
up to date
U
متداول
up-to-date
U
متداول
general
U
متداول
received
U
متداول
tradition
U
روایت متداول
in line
<idiom>
U
با محدودیت متداول
epidemical
U
عام متداول
style
U
سبک متداول
styling
U
سبک متداول
outed
U
غیر متداول
out-
U
غیر متداول
styles
U
سبک متداول
styled
U
سبک متداول
out
U
غیر متداول
old-fashioned
U
غیر متداول
unwritten law
U
رسم متداول
bookish
U
غیر متداول
currents
U
معاصر متداول
out of fashion
U
غیر متداول
to grow up
U
متداول شدن
current
U
معاصر متداول
rulings
U
حکمرانی متداول
ruling
U
حکمرانی متداول
prevailing
U
عمومی متداول
dressy
U
متداول لباس دوست
grow rife
U
فراوان یا متداول شدن
styled
U
میله متداول شدن
styling
U
میله متداول شدن
uncommon
U
غیر متداول غیرمعمول
dressiest
U
متداول لباس دوست
style
U
میله متداول شدن
dressier
U
متداول لباس دوست
uncommonly
U
غیر متداول غیرمعمول
styles
U
میله متداول شدن
once famous belief
U
عقیدهای که یک وقت متداول بود
world wide
U
مشهور جهان متداول درهمه جا
rhumbatron
U
نوع متداول محفظه تشدید
common business oreinted language
U
زبان با گرایش متداول تجاری
microfiches
U
سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
microfiche
U
سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
ODI
U
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
propriety
U
قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
verism
U
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
books
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
booked
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
dual in line package
U
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
frequently
U
صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
depth contour
U
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
custom of a trade
U
عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
high and dry
<idiom>
U
استاندارد
canonical
U
استاندارد
standard
U
استاندارد
standards
U
استاندارد
modulus
U
استاندارد
dialect
U
ی در زبان استاندارد
standard interface
U
واسطه استاندارد
standard class
U
درجه استاندارد
standardizing
U
استاندارد نمودن
standardizes
U
استاندارد نمودن
dialects
U
ی در زبان استاندارد
standardising
U
استاندارد نمودن
standardises
U
استاندارد نمودن
standard function
U
تابع استاندارد
standardize
U
استاندارد نمودن
standard interface
U
رابط استاندارد
boilerplate
U
متن استاندارد
standard rate
U
نرخ استاندارد
standard section
U
پروفیل استاندارد
standard solution
U
محلول استاندارد
standard specification
U
دستورات استاندارد
standards of living
U
استاندارد زندگی
standard specification
U
مقررات استاندارد
standardization
U
استاندارد سازی
standardized
U
استاندارد شده
basic standard
U
استاندارد اولیه
standard of living
U
استاندارد زندگی
substandard
U
زیر استاندارد
standard
U
استاندارد همگون
standard measure
U
اندازه استاندارد
standard ohm
U
اهم استاندارد
standards
U
استاندارد همگون
standard pascal
U
پاسکال استاندارد
basic standard cost
U
قیمت استاندارد
standard pitch
U
گام استاندارد
standardised
U
استاندارد نمودن
standard price
U
قیمت استاندارد
traditional chess
U
شطرنج استاندارد
standard temperature and pressure
U
شرایط استاندارد
standard cell
U
پیل استاندارد
magnetic standard
U
اهنربای استاندارد
standard atmosphere
U
اتمسفر استاندارد
silver standard
U
استاندارد نقره
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
standard error
U
خطای استاندارد
resistance standard
U
مقاومت استاندارد
standard resistor
U
مقاومت استاندارد
standard costs
U
هزینههای استاندارد
secondary standard
U
استاندارد ثانویه
atmosphere
U
اتمسفر استاندارد جو
standard condition
U
شرایط استاندارد
nonstandard
U
غیر استاندارد
primary standard
U
استاندارد اولیه
standard candle
U
شمع استاندارد
standard bar
U
میله استاندارد
table lamp
U
لامپ استاندارد
atmospheres
U
اتمسفر استاندارد جو
normal temperature and pressure
U
شرایط استاندارد
ansi
U
کدهای استاندارد ANSI
standard product cost
U
ارزش تولید استاندارد
mnemonic
U
استاندارد اختصار کلمه
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
ieee
U
واسط استاندارد IEEE
standard conversion factor
U
ضریب تبدیل استاندارد
clark
U
پیل استاندارد کلارک
calibration
U
مین یک بررسی استاندارد
standard penetration
U
ازمایش نفوذی استاندارد
standard oil company
U
استاندارد اویل کمپانی
standard oil company
U
شرکت نفت استاندارد
standard oxidation potential
U
پتانسیل اکسایش استاندارد
standard hydrogen electrode
U
الکتورد هیدروژن استاندارد
NDIS
U
واسط دستور استاندارد
standard electrode potential
U
پتانسیل استاندارد الکترود
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
U
متناسب با استاندارد طبیعی
standard heat of formation
U
گرمای تشکیل استاندارد
standard electrode potential
U
پتانسیل الکترود استاندارد
cut the mustard
<idiom>
U
به حد استاندارد لازم رسیدن
pop up menu
U
منوی غیر استاندارد
data encyption standard
U
استاندارد حفافت داده
primary standard grade
U
خلوص استاندارد اولیه
metres
U
میزان
noise level
U
میزان خش
meter
U
میزان
scales
U
میزان
meters
U
میزان
metre
U
میزان
rhythms
U
میزان
rhythm
U
میزان
rate
U
میزان
unit
U
میزان
units
U
میزان
librae
U
میزان
levelled
U
میزان
leveled
U
میزان
infiltration rate
U
میزان
scalage
U
میزان
levels
U
میزان
level
U
میزان
yardstick
U
میزان
libra
U
میزان
volumes
U
میزان
yardsticks
U
میزان
weight
U
میزان
volume
U
میزان
amounts
U
میزان
balance
U
میزان
criterion
U
میزان
balances
U
میزان
adjustment
U
میزان
adjustments
U
میزان
measure
U
میزان
At the rate of . On a scale of .
U
به میزان
amounting
U
میزان
amount
U
میزان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com