Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
a fake doctor
U
پزشک قلابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pasteboard
U
قلابی
quacking
U
قلابی
quack
U
قلابی
hamous
U
قلابی
hamate
U
قلابی
quacked
U
قلابی
adulterate
U
قلابی
adulterates
U
قلابی
adulterating
U
قلابی
sham
U
قلابی
false
U
قلابی
quacks
U
قلابی
quackish
U
قلابی
adulterated
U
قلابی
false
<adj.>
U
قلابی
shams
U
قلابی
bogus
U
قلابی
rip-off
U
کالای قلابی
Rigged elections .
U
انتخابات قلابی
fulham
U
طاس قلابی
A bogus professor .
U
پروفسور قلابی
spurious
U
قلابی الکی
cheap copy
U
بدل قلابی
pale
[poor]
imitation
U
بدل قلابی
rip-offs
U
کالای قلابی
False coin .
U
سکه قلابی
simular
U
قلابی صوری
kake uke
U
دفاع قلابی
uncinus
U
زائده قلابی
shamateur
U
اماتور قلابی
unciform
U
سرکج قلابی چنگکی
forge
U
تهیه جنس قلابی
forges
U
تهیه جنس قلابی
setline
U
رسن چند قلابی ماهیگیری
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
crooking
U
ادم قلابی کلاه بردار
crook
U
ادم قلابی کلاه بردار
crooks
U
ادم قلابی کلاه بردار
The whole story was faked up .
U
تمام داستان قلابی وساختگه بود
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
weedless
U
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
quacking
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
ringthe bull
U
بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
arresting gear
U
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
interne
U
پزشک
medical officer
U
پزشک
medical officer
U
سر پزشک
medical man
U
پزشک
docs
U
پزشک
doc
U
پزشک
aesculapian
U
پزشک
chiropodist
U
پزشک پا
chiropodists
U
پزشک پا
physician
U
پزشک
physicians
U
پزشک
master physician
U
سر پزشک
practitioner
U
پزشک
practitioners
U
پزشک
medic
U
پزشک
psychopathist
U
پزشک دیوانگان
physician in attendance
U
پزشک معالج
doctor-to-be
U
پزشک آینده
surgeon general
U
پزشک ارشد
ophthalmologist
U
چشم پزشک
family doctor
U
پزشک خانواده
farriers
U
دام پزشک
practitioners
U
دندان پزشک
doctored
U
پزشک دکتر
doctor
U
پزشک دکتر
doctoring
U
پزشک دکتر
house physician
U
پزشک مقیم
medico legal examiner
U
پزشک قانونی
general practitioner
U
پزشک عمومی
alienist
U
پزشک دیوانگان
doctor to the company
U
پزشک شرکت
doctors
U
پزشک دکتر
certificate of a doctor
U
گواهی پزشک
farrier
U
دام پزشک
practitioners
U
دام پزشک
practitioner
U
دام پزشک
neuropathist
U
پزشک اعصاب
family doctors
U
پزشک خانواده
surgeon
U
پزشک جراح
surgeons
U
پزشک جراح
oculist
U
چشم پزشک
aurist
U
پزشک گوش
medico
U
پزشک طبیب
medicine man
U
پزشک قبیله
oculists
U
چشم پزشک
medical examiner
U
پزشک قانونی
practitioner
U
دندان پزشک
mad doctor
U
پزشک دیوانگان
general practitioner
U
پزشک بیماریهای عمومی
obstetrician
U
پزشک متخصص زایمان
obstetricians
U
پزشک متخصص زایمان
extern
U
کمک پزشک روزانه
physician in ordinary
U
پزشک رسمی یا همیشگی
to take medical advice
U
با پزشک مشورت کردن
internist
U
پزشک امراض داخلی
practician
U
پزشک دست در کار
syrinx
U
استاخ پزشک ایطالیایی
pediatrician
U
پزشک متخصص اطفال
neuropsychiatrist
U
پزشک اعصاب و روان
iatrogenic illness
U
بیماری پزشک زاد
medicaster
U
پزشک زبان باز
lay analyst
U
روانکاو غیر پزشک
esculapian
U
وابسته به دارگونه طب پزشک
psychiater
U
پزشک ناخوشی دماغی
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.
U
این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
first year resident
[American English]
U
انترن پزشک
[مقیم بیمارستان]
Foundation
[junior]
house officer
[British English]
U
انترن پزشک
[مقیم بیمارستان]
the doctor ordered an ointment
U
پزشک مرهم تجویز کرد
flight surgeon
U
افسر پزشک نیروی هوایی
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
woman doctor
U
پزشک زن حکیم خانم طبیبه
anesthetist
U
پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
interns
U
انترن پزشک مقیم بیمارستان
interning
U
انترن پزشک مقیم بیمارستان
intern
U
انترن پزشک مقیم بیمارستان
intern
[American English]
U
انترن پزشک
[مقیم بیمارستان]
eustachian
U
پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
He's not suited for a doctor.
U
او
[مرد]
برای یک پزشک مناسب نیست.
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
attendance of a doctor
U
حضور پزشک روی رینگ بوکس
to take the pill
[to be on the pill]
[to go on the pill]
U
قرص خوردن
[طبق دستور از پزشک]
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
surgeon general
U
رئیس قسمت پزشکی ارتش افسر پزشک
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
U
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
veterinarians
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarian
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll .
U
حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
residency
U
اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
take medical a
U
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
There is one physician for every 260 inhabitants.
U
برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
mare's nest
U
چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی
pathologist
U
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologists
U
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com