English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
rewarding U پر مزیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
profit U مزیت
profited U مزیت
profits U مزیت
virtue U مزیت
virtues U مزیت
preferably U با مزیت
preponderant U دارای مزیت
advantageous <adj.> U دارای مزیت
advantage U مزیت
advantage مزیت دادن
ascendancy U مزیت
ascendency U مزیت
privilege U مزیت
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
excellence U مزیت
preference U مزیت اولویت
preferences U مزیت اولویت
forehand U مزیت
forehands U مزیت
merit U مزیت
merited U مزیت
meriting U مزیت
merits U مزیت
preponderance U مزیت
behoof U مزیت
comparative advantage U مزیت نسبی
dye polymer recording U در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
mechanical advantage U مزیت مکانیکی
pre eminence U مزیت
principle of equal advantage U اصل مزیت برابر
vantage U مزیت
bargaining chip U مزیت
bargaining chips U مزیت
beneficial <adj.> U دارای مزیت
expedient <adj.> U دارای مزیت
handy [useful] <adj.> U دارای مزیت
helpful <adj.> U دارای مزیت
serviceable <adj.> U دارای مزیت
useful <adj.> U دارای مزیت
utile [archaic] [useful] <adj.> U دارای مزیت
utilitarian [useful] <adj.> U دارای مزیت
valuable <adj.> U دارای مزیت
appropriate [for an occasion] <adj.> U دارای مزیت
convenient <adj.> U دارای مزیت
functional <adj.> U دارای مزیت
practicable <adj.> U دارای مزیت
practical <adj.> U دارای مزیت
proper <adj.> U دارای مزیت
purpose-built <adj.> U دارای مزیت
purposeful <adj.> U دارای مزیت
purposive <adj.> U دارای مزیت
suitable <adj.> U دارای مزیت
adjuvant <adj.> U دارای مزیت
administrable <adj.> U دارای مزیت
assistant <adj.> U دارای مزیت
auxiliary <adj.> U دارای مزیت
helping <adj.> U دارای مزیت
applicatory <adj.> U دارای مزیت
handy <adj.> U دارای مزیت
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com