Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acrochordon
U
دارای زگیل اویزان
aweigh
U
تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
chapfallen
U
دارای چانه اویزان
rosulate
U
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
Other Matches
clinch
U
اویزان
dangle
U
اویزان
clinches
U
اویزان
suspension bridge
U
پل اویزان
pensile
U
اویزان
suspension bridges
U
پل اویزان
penduline
U
اویزان
clinching
U
اویزان
clinched
U
اویزان
pendent
U
اویزان
dangled
U
اویزان
dangler
U
اویزان
dangling
U
اویزان
overhanging
U
اویزان
dangles
U
اویزان
hitch tie
U
گره اویزان
suspensions
U
اویزان کردن
hang
U
اویزان کردن
suspensions
U
اویزان اویزانی
suspension
U
اویزان کردن
monorails
U
ترن اویزان
monorail
U
ترن اویزان
suspension
U
اویزان اویزانی
flappy
U
اویزان وگشاد
suspension ladder
U
نردبان اویزان
basket tie
U
گره اویزان
suspension insulator
U
مقره اویزان
suspension cable
U
کابل اویزان
hook on
U
اویزان کردن
pendant switch
U
کلید اویزان
dangled
U
اویزان بودن
dangles
U
اویزان بودن
stages
U
نیمکت اویزان
dangling
U
اویزان بودن
hangs
U
اویزان کردن
hook up
U
نقشه اویزان
hook-up
U
نقشه اویزان
stage
U
نیمکت اویزان
suspends
U
اویزان کردن
suspending
U
اویزان کردن
suspend
U
اویزان کردن
hook-ups
U
نقشه اویزان
dangle
U
اویزان بودن
overhead rial
U
ریل اویزان
suspension bucket
U
سطل اویزان
overhang
U
اویزان بودن
suspension bow
U
رکاب اویزان
overhangs
U
اویزان بودن
overhang
U
اویزان کردن یا شدن
hanging pawns
U
پیادههای اویزان شطرنج
dangling
U
اویزان کردن اویختن
hanging scaffold
U
چوب بست اویزان
dangles
U
اویزان کردن اویختن
to hand out
U
از پنجره اویزان کردن
impendent
U
تهدید کننده اویزان
dangled
U
اویزان کردن اویختن
kiting
U
اویزان شدن از گلایدر
sling load
U
بار اویزان از هواپیما
overhangs
U
اویزان کردن یا شدن
dangle
U
اویزان کردن اویختن
basket hitch tie
U
گره اویزان دو خفتی
earlobes
U
قسمت اویزان گوش
earlobe
U
قسمت اویزان گوش
hanging
U
اویزان درحال تعلیق
monkey hang
U
اویزان شدن ژیمناست با یک دست
hanging arrow
U
تیر اویزان شده به هدف
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
suspend
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspending
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
machanic
U
کمربند ایمنی اویزان از سقف
suspension ribbon
U
لنت اویزان کردن نشان
suspends
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
shag
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
grab rope
U
طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
impend
U
اویزان کردن در شرف وقوع بودن
shagging
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
upper arm hang
U
اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
drag line
U
طنای اویزان از بالن هنگام فرود
takle
U
به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
shags
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
sky surfer
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flap
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flaps
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flapped
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
gonfalon
U
پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
hangnail
U
ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
hang
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
plumb rule
U
ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
hung bomb
U
بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
tackling
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackles
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
sags
U
اویزان شدن صعیف شدن
sagged
U
اویزان شدن صعیف شدن
sag
U
اویزان شدن صعیف شدن
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
glochidiate
U
دارای مو
three-legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
three legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
trilinear
U
دارای سه خط
reboant
U
دارای واکنش
spirituous
U
دارای الکل
multifid
U
دارای چندشکاف
muciferous
U
دارای مخاط
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
melodic
U
دارای ملودی
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
myrrhy
U
دارای بوی مر
stilted
U
دارای چوب پا
melodious
U
دارای ملودی
splashy
U
دارای ترشح
energetic
U
دارای انرژی
legitimate
U
دارای حق مشروع
myrrhic
U
دارای بوی مر
synonymous
U
دارای ترادف
legitimated
U
دارای حق مشروع
synonymous
U
دارای تشابه
multilineal
U
دارای چندین خط
legitimates
U
دارای حق مشروع
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
legitimating
U
دارای حق مشروع
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
polygamous
U
دارای چند زن
plumose
U
دارای دسته پر
copperbottomed
U
دارای ته مسی
pinnular
U
دارای بالچه
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
reversioner
U
دارای حق رجوع
petiolated
U
دارای دمگل
petiolate
U
دارای دمگل
rugose
U
دارای رکه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
preemptor
U
دارای حق شفعه
binucleated
U
دارای دو هسته
rattly
U
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
quartziferous
U
دارای در کوهی
pulsatile
U
دارای تپش
pulsant
U
دارای تپش
pseudonymous
U
دارای تخلص
primiparous
U
دارای یک اولاد
primipara
U
دارای یک اولاد
prerogatived
U
دارای حق ویژه
sabulous
U
دارای شن ریزه
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
self abnegating
U
دارای کف نفس
short range
U
دارای برد کم
backed
U
دارای پشت
shelterer
U
دارای حفاظ
nucleate
U
دارای هسته
equivocal
U
دارای دومعنی
silicifoeous
U
دارای در کوهی
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
sonant
U
دارای اهنگ
nitrous
U
دارای شوره
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
of that ilk
U
دارای همان جا
portentous
U
دارای فال بد
pelliculate
U
دارای پوسته
weighted
U
دارای وزن
papillose
U
دارای برامدگی
palmy
U
دارای نخل
rifled
U
دارای خان
overbusy
U
دارای کارزیاد
deadbeat
U
دارای سکون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com