English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skydive U پریدن از هواپیما با چتر ومانور پیش از بازشدن چتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bail out U پریدن از هواپیما
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
to brighten up U بازشدن
clear up U بازشدن
to fly open U بازشدن
extend U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
dehiscence U پارگی یا بازشدن زخم شکفتگی
extends U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
delayed opening U سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
jumps U پریدن
jump U پریدن
jumped U پریدن
skipped U پریدن
skips U پریدن
spring U پریدن
popping U پریدن
springs U پریدن
start up U از جا پریدن
to take ones flight U پریدن
to take off U پریدن
skip U پریدن
to start up U از جا پریدن
to skip rope U از طناب پریدن
pole vault U بانیزه پریدن
pole vaults U بانیزه پریدن
To jump . To be startled. U ازجا پریدن
snap a person's head off U بکسی پریدن
splash line U خط پریدن به اب در غواصی
shying U ازجا پریدن
to fly away U پریدن ورفتن
snap a person's nose off U بکسی پریدن
skitter U پریدن وسرخوردن
stowed U پریدن انباشتن
stow U پریدن انباشتن
glides U سبک پریدن
glided U سبک پریدن
glide U سبک پریدن
stows U پریدن انباشتن
hips U جستن پریدن
hip U جستن پریدن
shied U ازجا پریدن
shies U ازجا پریدن
shy U ازجا پریدن
shyer U ازجا پریدن
shyest U ازجا پریدن
stowing U پریدن انباشتن
pop U پراندن پریدن
pops U پراندن پریدن
kickover U زدن و پریدن
popped U پراندن پریدن
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
hods U بالا وپایین پریدن
spouted U پریدن فواره زدن
spout U پریدن فواره زدن
takeoff U ازجا پریدن وبلندشدن
takeoffs U ازجا پریدن وبلندشدن
buck U ازروی خرک پریدن
to d. a leap U جرات پریدن کردن
hod U بالا وپایین پریدن
spouting U پریدن فواره زدن
spouts U پریدن فواره زدن
bail out U پریدن و شیرجه رفتن در اب
vault U جست زدن پریدن
fly U پرواز کردن پریدن
fly U گریختن پریدن پرواز
hurdle U از روی مانع پریدن
bucks U ازروی خرک پریدن
hurdles U از روی مانع پریدن
To jump across the stream. U ازروی نهر آب پریدن
vaults U جست زدن پریدن
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
tumbled U جست وخیز کردن پریدن
tumble U جست وخیز کردن پریدن
hurdles U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
jounce U بشدت بالا و پایین پریدن
bounces U پریدن گزاف گویی کردن
bounced U پریدن گزاف گویی کردن
hurdle U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
bounce U پریدن گزاف گویی کردن
buck U بالا پریدن وقوز کردن
bucks U بالا پریدن وقوز کردن
tumbles U جست وخیز کردن پریدن
To go for each other. U بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
springs U حالت ارتجاعی فنر پریدن
spring U حالت ارتجاعی فنر پریدن
to jump up at somebody U به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
jumps U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
To jump down somebodys throat. U ناگهان وسط حرف کسی پریدن
jump U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
jumped U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
front underlock U خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
to snap one's nose or head off U بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
to jackknife U با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
rushing U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
screening U پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushed U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
steer wrestling U پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
to jump on somebody U به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
nips U جفت جفت زدن پریدن
nip U جفت جفت زدن پریدن
nipped U جفت جفت زدن پریدن
fouled U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
escadrille U 6 هواپیما
aeroplane U هواپیما
aircraft U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
planing U هواپیما
planes U هواپیما
planed U هواپیما
plane U هواپیما
air craft U هواپیما
airplane U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
airplain U هواپیما
flying machine U هواپیما
airplanes U هواپیما
air plane U هواپیما
flight U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
aeroplanes U هواپیما
hijackers U هواپیما ربا
leading line U خط هدایت هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
planes U صاف هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
planing U صاف هواپیما
hangars U اشیانه هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
landings U نشستن هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
crew member U خدمه هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com