English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
globular protein U پروتئین کروی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proteins U پروتئین
protein U پروتئین
proteide U پروتئین
fibrous protein U پروتئین رشتهای
proteinaceous U پروتئین دار
globin U گلوبین یا پروتئین بی رنگ
casein U ماده پروتئین شیر
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
degrade protein enzyme U انزیم پروتئین شکن
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
proteinate U ترکیب پروتئین دار
myosin U پروتئین اساسی عضله
albumin U نوعی پروتئین ساده
proteinase U انزیمهای ابکی کننده پروتئین
plasmin U دیاستاز تجزیه کننده پروتئین
pepsin U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
pepsine U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
metaprotein U هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
global U کروی
globoid U کروی
spheroid U کروی
globulous U کروی
nodular U کروی
spheral U کروی
orbicular U کروی
spheric U کروی
perispheric U کروی
globally U کروی
globy U کروی
globe like U کروی
spherical U کروی
globular U کروی
orbiculate U کروی
globate U کروی
spherical triagle U مثلث کروی
globular cluster U خوشه کروی
spherical wedge U قاچ کروی
spherical trigonometry U مثلثات کروی
spherical top U فرفره کروی
sector of a sphere U اکلیل کروی
spherical sector U قطاع کروی
sphericity U حالت کروی
spherical geometry U هندسه کروی
spherics U هندسه کروی
spherical mirror U اینه کروی
spherical coordinates U مختصات کروی
spherical candlepower U شمع کروی
spherical aberration U خطای کروی
spherical lens U عدسی کروی
spherical triangle U مثلث کروی
sphery U کروی مستدیر
roudelay U کروی شکل
orbs U کروی شدن
aspheric U غیر کروی
sphere U جسم کروی
globe valve U سوپاپ کروی
globes U کروی کردن
kitchen rudder U سکان کروی
orbs U جسم کروی
orbed U گرد کروی
spheres U جسم کروی
orb U جسم کروی
globe U کروی کردن
orb U کروی شدن
star globe U ستاره یاب کروی
spherical coordinates U مختصات کروی [ریاضی]
globules U جسم کوچک کروی
globule U جسم کوچک کروی
concave spherical mirror U اینه کروی کاو
spherule U جسم کروی کوچک
orbicularly U بطور گرد یا کروی
globular cluster U خوشه ستارهای کروی
concave spherical mirror U اینه کروی مقعر
quadrant U ربع جسم کروی
sphere gap U دهانه جرقه کروی
spherical polygon U کثیر الاضلاع کروی
ensphere U بصورت کروی در اوردن
mean spherical candlepower U شمع کروی متوسط
spherical coordinates U دستگاه مختصات کروی
hemispherical engine U موتور نیم کروی
ball peen hammer U چکشی که یک طرف ان کروی است
roundel U صفحه کوچک و کروی شکل
spherical coordinate system U دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
roundle U صفحه کوچک و کروی شکل
acinarious U پوشیده شده از حفرههای کروی
yurta U خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurt U خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
spherical coordinate system [with constant radius] U دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
cirro cumulus U لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
spherization U جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com