English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
accepted U پذیرفته
unquestioned U پذیرفته
taken U پذیرفته
received U پذیرفته
agreed U پذیرفته
agreed to U پذیرفته
adopted U پذیرفته
avowed U پذیرفته
his was granted U دعایش پذیرفته شد
agreed <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
admitted U پذیرفته شده
he was received to membership U بعضویت پذیرفته شد
to pass muster U پذیرفته شدن
to go down U پذیرفته شدن
allowed <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
approved <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
passed <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
authorized <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
slav declined U اسلاو پذیرفته نشده
slav accepted U اسلاو پذیرفته شده
inductee U استخدامی پذیرفته شده
persona non grata U شخص پذیرفته نشده
acceptably U چنانچه پذیرفته شود
accepted barbarism U غلط مشهور یا پذیرفته
matriculated U در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculating U در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculated U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates U در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculates U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculate U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculate U در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
king's gambit declined U گامبی شاه پذیرفته نشده
queen's gambit accepted U گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's gambit declined U گامبی وزیر پذیرفته نشده
to pass for U پذیرفته یا شناخته شدن بجای
to be called at the bar U به سمت وکالت پذیرفته شدن
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
personnel U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
staff U پرسنل
a bitter pill to swallow <idiom> U یک واقعیت ناخوشایند که باید پذیرفته شود
person entitled to asylum U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
asylee U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
recognized asylum seeker U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
naturalises U بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizes U بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalize U بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalising U بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizing U بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
crews U پرسنل ناو
trooped U پرسنل دار
turout U تجمع پرسنل
trooping U پرسنل دار
troop U پرسنل دار
intransit strenth U پرسنل سیال
crew U پرسنل ناو
crewed U پرسنل ناو
crewing U پرسنل ناو
shipmate U پرسنل هم ناو
ship's company U پرسنل ناو
operating personnel U پرسنل فعال
operations personal U پرسنل عملیات
personnel officer U افسر پرسنل
permanent party U پرسنل دایمی
all hands U کلیه پرسنل
complements U پرسنل سازمانی
adjutant general U دایره پرسنل
complementing U پرسنل سازمانی
complement U پرسنل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
cadre U پرسنل پیمانی
cadres U پرسنل پیمانی
specification U کارکردن با مشخصاتی که در یک صفت پذیرفته شده اند
margins U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margin U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
Nothing can excuse such impoliteness. U هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
regular U پرسنل کادر منظم
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
staffed U پرسنل ستاد ستادی
service number U شماره خدمتی پرسنل
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
evacuee U پرسنل تخلیه شده
evacuees U پرسنل تخلیه شده
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
lag rate U میزان کسری پرسنل
staff U پرسنل ستاد ستادی
ration method U روش تغذیه پرسنل
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
staffs U پرسنل ستاد ستادی
proceed time U زمان انتقال پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
regulars U پرسنل کادر منظم
non matriculated U دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
alekhine's variation U واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
approval U توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
approval U متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
affirmative سیگنال تصدیق از طرف گیرنده که پیام را پذیرفته است و آماده بعدی است.
CMIP U پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
link lift vehicle U حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com