Perdic | پرسنل هم ناو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 121 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	shipmate U	پرسنل هم ناو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	quarters U	محل اسایشگاه پرسنل
	staging U	سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
	complement U	استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
	complement U	پرسنل سازمانی
	complemented U	استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
	complemented U	پرسنل سازمانی
	complementing U	استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
	complementing U	پرسنل سازمانی
	complements U	استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
	complements U	پرسنل سازمانی
	blind U	بدون دید مستقیم پرسنل
	blinded U	بدون دید مستقیم پرسنل
	blinds U	بدون دید مستقیم پرسنل
	staff U	پرسنل
	staff U	پرسنل ستاد ستادی
	staffed U	پرسنل
	staffed U	پرسنل ستاد ستادی
	staffs U	پرسنل
	staffs U	پرسنل ستاد ستادی
	regular U	پرسنل کادر منظم
	regulars U	پرسنل کادر منظم
	troop U	پرسنل دار
	trooped U	پرسنل دار
	trooping U	پرسنل دار
	safeguard U	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
	safeguarded U	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
	safeguarding U	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
	safeguards U	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
	quarantine U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantined U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantines U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantining U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	crew U	پرسنل ناو
	crewed U	پرسنل ناو
	crewing U	پرسنل ناو
	crews U	پرسنل ناو
	stage U	سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
	stages U	سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
	evacuee U	پرسنل تخلیه شده
	evacuees U	پرسنل تخلیه شده
	personnel U	پرسنل
	cadre U	پرسنل پیمانی
	cadres U	پرسنل پیمانی
	airman U	پرسنل نیروی هوایی هوانورد
	airmen U	پرسنل نیروی هوایی هوانورد
	active status U	وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
	adjutant general U	دایره پرسنل
	administrative acceptees U	پرسنل پذیرفته شده
	administrative acceptees U	پرسنل قبول شده از نظر اداری
	air force personnel with the army U	پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
	air tropping U	ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
	all hands U	کلیه پرسنل
	allotment advice U	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
	army deposit fund U	سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
	authorized level of organization U	سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
	bareboat charter U	ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
	battlefield evacuation U	تخلیه پرسنل اسیب دیده
	blockhouse U	ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
	bureau of naval personnel U	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
	carreer personnel U	پرسنل کادر ثابت
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	combined staff U	ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
	commitment board U	هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
	constructive school credit U	بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
	conus residents U	پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
	debarkation net U	تور پیاده شدن پرسنل
	debarkation net U	پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
	dispatch route U	جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
	enlisted personnel U	پرسنل سرباز و درجه دار
	escape line U	مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
	holdees U	پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
	intransit strenth U	پرسنل سیال
	lag rate U	میزان کسری پرسنل
	leave area U	منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
	link lift vehicle U	حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
	location audit U	تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
	manning level U	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
	manning table U	جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
	manning the rail U	گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
	manpower cieling U	سطح استعداد پرسنل
	military pay order U	لیست حقوقی پرسنل
	military pay order U	جدول تغییرات حقوقی پرسنل
	nonoperating strength U	پرسنل غیر فعال
	operating personnel U	پرسنل فعال
	operating strenght U	پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
	operations personal U	پرسنل عملیات
	overhead personnel U	پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
	permanent party U	پرسنل دایمی
	personnel officer U	افسر پرسنل
	proceed time U	زمان انتقال پرسنل
	rail loading U	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
	ration method U	روش تغذیه پرسنل
	registrant U	پرسنل ثبت نام کننده
	regulating station U	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
	reimbursable personnel U	پرسنل حقوق بگیر نظامی
	release denial U	جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
	releasing officer U	افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
	replacement demand U	نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
	replacement factor U	ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
	rest and recuperation U	عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
Other Matches

	staffing guide U	کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
	turout U	تجمع پرسنل
	ship's company U	پرسنل ناو
	turout U	جمع شدن پرسنل
	station complement U	پرسنل خدماتی پایگاه
	station complement U	پرسنل ثابت یک پایگاه
	service number U	شماره خدمتی پرسنل
	transport area U	منطقه حمل و نقل پرسنل
	sending state U	کشور اعزام کننده پرسنل
	retrofit action U	بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
	station bill U	لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
	triage U	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
	staged crews U	پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
	salvage group U	تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
	technical escort U	پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
	transit area U	منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
	staging area U	منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
	service records U	سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
	tour of duty U	زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما