Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boxing ring
U
رینگ بوکس
ring
U
رینگ بوکس
rope
U
طناب رینگ بوکس
roped
U
طناب رینگ بوکس
ropes
U
طناب رینگ بوکس
put away
U
ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
attendance of a doctor
U
حضور پزشک روی رینگ بوکس
neutral corner
U
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
aprons
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
tableaux
U
پرده نقاشی
tableaus
U
پرده نقاشی
tableau
U
پرده نقاشی
living picture
U
پرده نقاشی
ringside
U
در کنارتشک کشتی یا رینگ مشت بازی
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
altar-piece
U
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
membranaceous
U
دارای غشاء پرده پرده غشایی
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
packing ring
U
رینگ
compression ring
U
رینگ
piston ring
U
رینگ پیستون
oil seal ring
U
رینگ روغن
slip ring
U
اسلیپ رینگ
corner
U
گوشههای رینگ
cornering
U
گوشههای رینگ
oil retaining ring
U
رینگ روغن
ring spanner
U
اچار رینگ
brake collar
U
رینگ ترمز
corners
U
گوشههای رینگ
base ring
U
رینگ پایه
race ring
U
رینگ و پایه مسلسل
brake shoe ring
U
رینگ کفشک ترمز
skate mount
U
رینگ و پایه مسلسل
ornamental wheel ring
U
رینگ چرخ تزئینی
Lantern ring
U
رینگ مشبک یا پنجره ای
support roller
U
رینگ وطوقه دوار
oil control ring
U
رینگ کنترل روغن
flatten
U
نقش رینگ کردن
flattens
U
نقش رینگ کردن
brake piston cup
U
رینگ پیستون ترمز
racers
U
رینگ لغزنده برجک توپ
racer
U
رینگ لغزنده برجک توپ
tone and semitone
U
پرده ونیم پرده
choke ring
U
رینگ مانع فرار گاز در تفنگهای بدون عقب نشینی
pugilism
U
بوکس
boxing
U
بوکس
boxes
U
بوکس
box
U
بوکس
tringle
U
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
boxer
U
بوکس باز
knuckle-duster
U
بوکس باز
knuckle-duster
U
پنجه بوکس
knuckle duster
U
بوکس باز
pugilism
U
بوکس بازی
box wrench
U
اچار بوکس
box spanner
U
اچار بوکس
straight left
U
چپ مستقیم در بوکس
stablemate
U
هم تیمی بوکس
boxing gloves
U
دستکش بوکس
knuckle duster
U
پنجه بوکس
boxing glove
U
دستکش بوکس
knuckle-dusters
U
پنجه بوکس
bouts
U
مسابقه بوکس
brass knuckles
U
پنجه بوکس
knuckle-dusters
U
بوکس باز
bout
U
مسابقه بوکس
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
savate
U
بوکس همراه با لگد
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punch ball
U
گلابی تمرین بوکس
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
head gear
U
کلاه تمرین بوکس
speedbag
U
گلابی تمرین بوکس
sparring partner
U
یار تمرینی بوکس
straight blow
U
ضربه مستقیم در بوکس
straight right
U
راست مستقیم در بوکس
headharness
U
کلاه تمرین بوکس
knock out
U
با مشت یا بوکس ازپادراوردن
sunday punch
U
کاراترین ضربه در بوکس
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
gyms
U
محل تمرین بوکس
gym
U
محل تمرین بوکس
headguard
U
کلاه تمرین بوکس
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
sparring match
U
مبارزه تمرینی بوکس
stopping
U
استوپ داور بوکس
stopped
U
استوپ داور بوکس
stop
U
استوپ داور بوکس
managers
U
مدیر مسابقه بوکس
manager
U
مدیر مسابقه بوکس
stops
U
استوپ داور بوکس
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
road work
U
دویدن جادهای در تمرین بوکس
to peel off
[tires]
U
بوکس و باد کردن چرخ
make weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
bell
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
blow with the open glove
U
ضربه با دستکش باز بوکس
bells
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
to burn rubber
U
بوکس و باد کردن چرخ
slugfest
U
بوکس بدون تاکتیک صحیح
make-weights
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
boxes
U
بوکس بازی کردن سیلی زدن
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
box
U
بوکس بازی کردن سیلی زدن
peizefight
U
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
low blow
U
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
ring stool
U
چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
roundest
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
round
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
race ring
U
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
the brush
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
pictorial art
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
canvases
U
نقاشی
paintings
U
نقاشی
portrait
U
نقاشی
portraits
U
نقاشی
daubry
U
نقاشی بد
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
pictures
U
نقاشی کردن
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
paint
U
رنگ نقاشی
water colour
U
نقاشی ابرنگی
paints
U
رنگ نقاشی
finger painting
U
نقاشی انگشتی
picture
U
نقاشی کردن
murals
U
نقاشی دیواری
sand painting
U
نقاشی روی شن
pictured
U
نقاشی کردن
wall painting
U
نقاشی دیواری
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
animations
U
نقاشی متحرک
animation
U
نقاشی متحرک
paysage
U
نقاشی دورنما
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
brush
U
نقاشی کردن
brushes
U
نقاشی کردن
pallet knife
U
کاردک نقاشی
mural
U
نقاشی دیواری
picture gallery
U
اطاق نقاشی
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
portraiture
U
نقاشی از صورت
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
miniature
U
نقاشی باتذهیب
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
fresco
U
نقاشی دیواری
impaint
U
نقاشی کردن
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
spackle
U
بتونه نقاشی
finger painting
U
نقاشی با انگشت
pencils
U
نقاشی مدادی
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
pencilling
U
نقاشی مدادی
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com