Perdic | پردازش اولیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	priority processing U	پردازش اولیه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	atomic U	1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند
Other Matches

	Ideal City U	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
	basic communication U	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
	postprocessor U	برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
	basic data U	دادههای اولیه عناصر اولیه
	photocomposition U	کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
	interactive processing U	پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
	restoration U	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
	backing U	رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
	basic issue list U	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
	batch U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	batches U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	gpr U	ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
	edp U	پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
	pipelines U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	pipeline U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	dogmatic marxism U	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
	centralized data processing U	پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
	distributed processing system U	سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
	in line processing U	پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
	earliest U	اولیه
	raw U	اولیه
	primitive U	اولیه
	primeval U	اولیه
	early U	اولیه
	initials U	اولیه
	rudimentary U	اولیه
	initial U	اولیه
	primary U	اولیه
	initialing U	اولیه
	initialled U	اولیه
	initialling U	اولیه
	initialed U	اولیه
	primal U	اولیه
	basics U	اولیه
	preliminaries U	اولیه
	basic U	اولیه
	dispersion U	اولیه
	fundamental U	اولیه
	first generation U	اولیه
	elementary U	اولیه
	preliminary U	اولیه
	basic data U	اطلاعات اولیه
	primary body U	جسم اولیه
	pre assembly U	نصب اولیه
	prereduction U	کاهش اولیه
	input data U	دادههای اولیه
	preliminiary work U	کار اولیه
	input diode U	دیود اولیه
	pre load U	بار اولیه
	input frequency U	فرکانس اولیه
	input drift U	رانش اولیه
	input transformer U	ترانسفورماتور اولیه
	input electrode U	الکترود اولیه
	input voltage U	ولتاژ اولیه
	pre loading U	بارگیری اولیه
	basic branch U	رسته اولیه
	base loading U	بار اولیه
	input function U	تابع اولیه
	integral U	تابع اولیه
	input tape U	نوار اولیه
	stock U	ذخیره اولیه
	input terminal U	ترمینال اولیه
	primery voltage U	ولتاژ اولیه
	input translator U	مترجم اولیه
	velocities U	سرعت اولیه
	input unit U	واحد اولیه
	stock U	ماده اولیه
	input time U	زمان اولیه
	input stage U	طبقه اولیه
	input gap U	فاصله اولیه
	basic requisition number U	درخواست اولیه
	stocked U	ماده اولیه
	input information U	اطلاعات اولیه
	stocked U	ذخیره اولیه
	input noise U	پارازیت اولیه
	input reactance U	راکتانس اولیه
	input signal U	سیگنال اولیه
	velocity U	سرعت اولیه
	drawing key U	طرح اولیه
	initialize U	مقداردهی اولیه
	historical costs U	هزینه اولیه
	i.c. U	حالت اولیه
	incunabula U	مراحل اولیه
	breaking down train U	راه اولیه
	basic standard U	استاندارد اولیه
	initial acceleration U	شتاب اولیه
	initial capital U	سرمایه اولیه
	opening capital U	سرمایه اولیه
	initial condition U	شرایط اولیه
	first notions U	تصورات اولیه
	cogging train U	مسیر اولیه
	archetype U	نمونه اولیه
	archetypes U	نمونه اولیه
	elementary cell U	پیل اولیه
	feed stock U	مواد اولیه
	first aids U	کمکهای اولیه
	first cause U	علت اولیه
	first cost U	هزینه اولیه
	prototypes U	نمونه اولیه
	prototype U	نمونه اولیه
	initial condition U	شرط اولیه
	initial cost U	هزینه اولیه
	input admittance U	ادمیتانس اولیه
	initial speed U	سرعت اولیه
	basic speed U	سرعت اولیه
	input attenuation U	میرائی اولیه
	input attenuation U	دمفونگ اولیه
	input capacitance U	فرفیت اولیه
	input capacitor U	خازن اولیه
	input circuit U	مدار اولیه
	basic size U	اندازه اولیه
	input coordinate U	مختصات اولیه
	input coupling U	تزویج اولیه
	input speed U	سرعت اولیه
	initial velocity U	سرعت اولیه
	initial level U	سطح اولیه
	initial point U	نقطه اولیه
	initial reserves U	ذخایر اولیه
	initial strength U	استحکام اولیه
	initial value U	مقدار اولیه
	blueprint U	طرح اولیه
	blueprints U	طرح اولیه
	parent U	یکان اولیه
	input current U	جریان اولیه
	prime costs U	هزینههای اولیه
	base rate U	ارزش اولیه
	primogenitors U	اجداد اولیه
	layouts U	طرح اولیه
	layout U	طرح اولیه
	proto galaxy U	کهکشان اولیه
	proto planets U	سیارههای اولیه
	radix U	سرچشمه اولیه
	raw data U	دادههای اولیه
	raw products U	محصولات اولیه
	primitive element U	عنصر اولیه
	primery terminal U	ترمینال اولیه
	scheme U	طرح اولیه
	frame agreement U	توافق اولیه
	primeral borth U	ابگوشت اولیه
	primery battery U	باطری اولیه
	primery citcuit U	مدار اولیه
	basic agreement U	توافق اولیه
	primery coil U	پیچک اولیه
	primery current U	جریان اولیه
	primery obligation U	تعهدات اولیه
	raw statistics U	امارهای اولیه
	primes U	نخستین اولیه
	initial mass U	جرم اولیه
	I'll put in the initial outlay , you do the work . U	ما یه اولیه از من کار از تو
	embryonic U	نارس اولیه
	primitive U	انسان اولیه
	Aborigine	ساکن اولیه
	inputted U	سیگنال اولیه
	input U	توان اولیه
	input U	سیگنال اولیه
	original U	نسخه اولیه
	originals U	نسخه اولیه
	stuffs U	ماده اولیه
	primed U	نخستین اولیه
	prime U	نخستین اولیه
	base rates U	ارزش اولیه
	roughed slab U	برامن اولیه
	rudiment U	اولیه ابتدایی
	stuff U	ماده اولیه
	self aid U	کمکهای اولیه
	stuffed U	ماده اولیه
	primary storage U	حافظه اولیه
	inputted U	توان اولیه
	prime cost U	ارزش اولیه
	first aid U	کمکهای اولیه
	primary products U	محصولات اولیه
	primary electron U	الکترون اولیه
	primary emission U	صدور اولیه
	primary center U	مرکز اولیه
	primary industries U	صنایع اولیه
	primary inputs U	دادههای اولیه
	primary inputs U	نهادههای اولیه
	skeleton agreement U	توافق اولیه
	master agreement U	توافق اولیه
	outline agreement U	توافق اولیه
	primary storage U	انباره اولیه
	primary structure U	ساختمان اولیه
	primary track U	شیار اولیه
	primary cognizance U	شناختهای اولیه
	primary standard U	استاندارد اولیه
	raw materials U	مواد اولیه
	initial approach U	تقرب اولیه هواپیما
	ingots structure U	ساختاربلوری اولیه شمش
	recoveries U	برگشت به حالت اولیه
	corpuses U	سرمایه اولیه و اصلی
	commodity U	مواد اولیه متاع
	bunker U	مخزن مواد اولیه
	corpus U	سرمایه اولیه و اصلی
	head U	عناصر اولیه ستون
	prototypes U	مدل نمونه اولیه
	carpet materials U	مواد اولیه فرش
	commodity market U	بازار مواد اولیه
	prototype U	طرح اولیه یک وسیله
	bulk material U	مواد اولیه حجیم
	recovery U	برگشت به حالت اولیه