Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
progress payments
U
پرداخت تدریجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
phases
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
piecemeal
U
تدریجی
step wise
U
تدریجی
gradational
U
تدریجی
gradatory
U
تدریجی
gradual
U
تدریجی
slowing
U
تدریجی
slow
U
تدریجی
slows
U
تدریجی
progressive
U
تدریجی
slowest
U
تدریجی
slower
U
تدریجی
slowed
U
تدریجی
step by step
U
تدریجی
imperceptible
U
تدریجی
step-by-step
U
تدریجی
insti
U
ریزش تدریجی
insti
U
تلقین تدریجی
partial shipment
U
حمل تدریجی
instillation
U
ریزش تدریجی
piecemeal
U
بتدریج تدریجی
erosion
U
تحلیل تدریجی
glaucoma
U
کوری تدریجی
progressive assambly
U
نصب تدریجی
progressive burning
U
سوزش تدریجی
gradation
U
انتقال تدریجی
gradations
U
انتقال تدریجی
progressive paralysis
U
فلج تدریجی
living death
U
مرگ تدریجی
progressive relaxation
U
ارمیدگی تدریجی
corrosion
U
فساد تدریجی
piecemeal
U
بطور تدریجی
evolution
U
تکامل تدریجی
delelopment
U
تکامل تدریجی
gradualness
U
تدریجی بودن
graduality
U
تدریجی بودن
fail soft
U
تخریب تدریجی
fail soft
U
با خرابی تدریجی
step by step excitation
U
تحریک تدریجی
fail softly
U
با خرابی تدریجی
quantize
U
تدریجی کردن
scale down
U
کاهش تدریجی
quantizer
U
تدریجی کننده
evanescence
U
زوال تدریجی
progressive burning
U
سوختن تدریجی خرج
evanescence
U
فقدان تدریجی ناپایداری
evolution
U
تحول تکامل تدریجی
insinuation
U
نفوذ دخول تدریجی
processes
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
gradual
U
شیب تدریجی واهسته
graduating
U
تغییر تدریجی کردن
progressional
U
دارای پیشرفت تدریجی
graduates
U
تغییر تدریجی کردن
graduate
U
تغییر تدریجی کردن
instilment
U
ریزش و تلقین تدریجی
intergradation
U
محو سازی تدریجی
gas degeneration
U
فساد تدریجی گازی
progressive cookery
U
پخت تدریجی غذای یکان
abklingen
U
محو شدن تدریجی احساس
evolutionism
U
اصول ترقی و تکامل تدریجی
lysis
U
سقوط وزوال تدریجی مرض
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
frequency drift
U
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
atmospheric corrosion
U
فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
winder
U
گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
escalation
U
افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
lamb's tongue
U
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
accrual
U
افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
scallywag
U
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choked
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scalogram
U
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choke
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
gummed
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gum
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
degressive burning
U
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
pt
U
پرداخت
payment
U
پرداخت
refunding
U
پس پرداخت
disbursement
U
پرداخت
remitment
U
پرداخت
finish
U
پرداخت
refunded
U
پس پرداخت
refund
U
پس پرداخت
finishes
U
پرداخت
discharging
U
پرداخت
glaze
U
پرداخت
glazes
U
پرداخت
expenditure
U
پرداخت
payments
U
پرداخت
settlements
U
پرداخت
settlement
U
پرداخت
rendering
U
پرداخت
bleaching
U
پرداخت
paying
U
پرداخت
renderings
U
پرداخت
pays
U
پرداخت
finishing
U
پرداخت
lustreer
U
پرداخت
discharges
U
پرداخت
burnisher
U
پرداخت گر
defrayal
U
پرداخت
discharge
U
پرداخت
pay
U
پرداخت
refunds
U
پس پرداخت
trim
U
پرداخت
making good
U
پرداخت
glosser
U
پرداخت گر
finishing touches
U
پرداخت
polish
U
پرداخت
furbisher
U
پرداخت گر
polishes
U
پرداخت
refinishing
U
پرداخت
outlay
U
پرداخت
date of maturity
U
موعد پرداخت
deferred payment
U
پرداخت اتی
deferred payment
U
پرداخت معوق
punctual payment
U
پرداخت در سر وعده
lump sum payment
U
پرداخت نقدی
lump sum payment
U
پرداخت یکجا
date of payment
U
موعد پرداخت
prompt payment
U
پرداخت فوری
interim financing
U
پرداخت موقت
to finish off
U
پرداخت کردن
earnest money
U
پیش پرداخت
burnishing
U
پرداخت کاری
reimbursable
U
قابل پرداخت
remittable
U
قابل پرداخت
final payment
U
پرداخت نهایی
outstandingly
U
پرداخت نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
lustre
U
صیقل پرداخت
remittance
U
پرداخت تادیه
remittances
U
پرداخت تادیه
imprest
U
پیش پرداخت
payment by installments
U
پرداخت قسطی
installment payment
U
پرداخت قسطی
demand for payment
U
تقاضای پرداخت
diamond polishing
U
پرداخت الماسی
finisher
U
پرداخت کننده
indemnification
U
پرداخت غرامت
renditions
U
پرداخت تحویل
rendition
U
پرداخت تحویل
remittal
U
گذشت پرداخت
payment in full
U
پرداخت تمام
period of grace
U
مهلت پرداخت
average payment
U
پرداخت متوسط
planish
U
پرداخت کردن
planishing tool
U
ابزار پرداخت
payees
U
پرداخت شونده
payee
U
پرداخت شونده
back freigt
U
پرداخت کرایه
payment by instalments
U
پرداخت به اقساط
bilk
U
گذاشتن از پرداخت
payor
U
پرداخت کننده
advance payment
U
پیش پرداخت
annual payment
U
پرداخت سالیانه
payment in due cource
U
پرداخت به موقع
payment in full
U
پرداخت کامل
payment in kind
U
پرداخت غیرنقدی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
payment stopped
U
توقف پرداخت
advice note
U
دستورپیش پرداخت
payment terms
U
شرایط پرداخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com