English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bonus U پرداخت اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
overtime U اضافی
access U اضافی
unduly U اضافی
supernumerary U اضافی
supplemantary U اضافی
accessed U اضافی
floating U اضافی
surplus U اضافی
accessional U اضافی
surpluses U اضافی
plus U اضافی
surplusage U اضافی
accessing U اضافی
accesses U اضافی
additional U اضافی
de trop U اضافی
relative U اضافی
excess U اضافی
extension U اضافی
excesses U اضافی
paragogic U اضافی
redundant U اضافی
extensions U اضافی
overflows U اضافی
supplementary U اضافی
overflow U اضافی
overflowed U اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess load U بار اضافی
barrage U وقت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
excess pressure U فشار اضافی
barrages U وقت اضافی
excess length U طول اضافی
end cell U پیل اضافی
overloads U بار اضافی
overloaded U بار اضافی
surplus production U تولید اضافی
flab U گوشت اضافی
supplementary U اضافی مکمل
beauty sleep U خواب اضافی
overload U بار اضافی
regulating cell U پیل اضافی
extra cost U هزینه اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
excess profit U سود اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
extra premium U پاداش اضافی
extra time U وقت اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
extra period U وقت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
excess supply U عرضه اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
extra current U جریان اضافی
spill water U ابهای اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
intercalary U اضافی افزوده
postiche U متن اضافی
poundage U هزینه اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess stock U مواد اضافی
overhand knot U گره اضافی
overestimation U براورد اضافی
redundant equation U معادله اضافی
surplus water U ابهای اضافی
surplus value U ارزش اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surplus material U ماده اضافی
extra duty U خدمت اضافی
overcharge U هزینه اضافی
adduct U ترکیب اضافی
additional score U نمره اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
superimposed U اتش اضافی
overtime U ساعات اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
overtime U وقت اضافی
padding U متن اضافی
surtax U مالیات اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
sudden-death U وقت اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adscript U یادداشت اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overcharging U هزینه اضافی
overcharged U هزینه اضافی
over U گذشته اضافی
over- U گذشته اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
sudden death U وقت اضافی
addition record U رکورد اضافی
furthered U اضافی زائد
surcharges U مالیات اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
days of grace U مهلت اضافی
surcharges U هزینه اضافی
furthering U اضافی زائد
furthers U اضافی زائد
surcharge U مالیات اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
surcharge U هزینه اضافی
surcharge U نرخ اضافی
further U اضافی زائد
surcharges U نرخ اضافی
supplements U تکمیل کننده اضافی
supplementing U تکمیل کننده اضافی
incremental cost U هزینه های اضافی
supplemented U تکمیل کننده اضافی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
surcharge U درصد هزینههای اضافی
supplement U تکمیل کننده اضافی
overcharging U اضافی هزینه کردن
bonus U پرتاب پنالتی اضافی
additions U اسم اضافی ضمیمه
overflow U ابهای اضافی لبریزی
addition U اسم اضافی ضمیمه
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
overflows U ابهای اضافی لبریزی
plusage U سرامد مقدار اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
extrasystole U ضربان اضافی قلب
margin U زمان یا فضای اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
bonuses U پرتاب پنالتی اضافی
plussage U سرامد مقدار اضافی
third brush generator U دینام با زغال اضافی
value added network U ارزش اضافی شبکه
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
additionally U بطور اضافی یا زائد
extra- U فوق العاده اضافی
cumulative evidence U قرائن یا مدارک اضافی
terret or rit U حلقه یراق اضافی
less than carload U وزن بار اضافی
overcharge U اضافی هزینه کردن
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
surplus U اقلام اضافی و مازاد
excess burden of taxation U بار اضافی مالیات
surtax U مالیات بر درامد اضافی
extra U فوق العاده اضافی
overcharges U اضافی هزینه کردن
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
extra expenses U هزینه های اضافی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
additional costs [expenses] U هزینه های اضافی
excess meter U کنتور مصرف اضافی
overcharged U اضافی هزینه کردن
extras U فوق العاده اضافی
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
supertax U مالیات بر درامد اضافی
There's no need to elaborate. U نیازی به توضیح اضافی نیست.
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
surcharges U مبلغ جریمه نرخ اضافی
overproduction U تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
pillion seat U جای اضافی در موتور سیکلت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com