Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pitch
U
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitches
U
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
character density
U
تراکم کاراکترها
density of loading
U
تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
character fill
U
پر کردن کاراکترها
overrun error
U
اشتباه در انتقال و جایگیری کاراکترها
character pitch
U
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
type bar
U
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
dejagging
U
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
joint filler
U
نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
shoot
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection
U
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
let fly
U
پرتاب کردن
pitches
U
پرتاب کردن
pelt
U
پرتاب کردن
projects
U
پرتاب کردن
shoot
U
پرتاب کردن
pelted
U
پرتاب کردن
thrust
U
پرتاب کردن
unsling
U
پرتاب کردن
foin
U
پرتاب کردن
projected
U
پرتاب کردن
project
U
پرتاب کردن
jaculate
U
پرتاب کردن
thrusts
U
پرتاب کردن
thrusting
U
پرتاب کردن
jettisons
U
پرتاب کردن
jettisoning
U
پرتاب کردن
jettisoned
U
پرتاب کردن
jettison
U
پرتاب کردن
shoots
U
پرتاب کردن
pitch
U
پرتاب کردن
skeet
U
پرتاب کردن
pelts
U
پرتاب کردن
composition and make up terminal
U
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
spit
U
اب دهان پرتاب کردن
sling
U
زنجیردار پرتاب کردن
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
slinging
U
زنجیردار پرتاب کردن
unsling
U
از فلاخن پرتاب کردن
to fire a torpedo
U
اژدری پرتاب کردن
to launch a torpedo
U
اژدری پرتاب کردن
spits
U
اب دهان پرتاب کردن
jetted
U
بخارج پرتاب کردن
launch a missile
U
موشک پرتاب کردن
triggered
U
پرتاب کردن فشنگ
trigger
U
پرتاب کردن فشنگ
jetting
U
بخارج پرتاب کردن
shoots
U
پرتاب کردن گلوله
jettison
U
پرتاب کردن به بیرون
jettisoning
U
پرتاب کردن به بیرون
shoot
U
پرتاب کردن گلوله
jets
U
بخارج پرتاب کردن
jettisoned
U
پرتاب کردن به بیرون
jet
U
بخارج پرتاب کردن
projectable
U
قابل پرتاب کردن
lob
U
باهستگی پرتاب کردن
lobbed
U
باهستگی پرتاب کردن
slings
U
زنجیردار پرتاب کردن
lobbing
U
باهستگی پرتاب کردن
lobs
U
باهستگی پرتاب کردن
triggers
U
پرتاب کردن فشنگ
jettisons
U
پرتاب کردن به بیرون
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
pash
U
بازور پرتاب کردن کوبیدن
upthrust
U
بطرف بالا پرتاب کردن
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
skyrocket
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slog
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogged
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
squish
U
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
slogging
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogs
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoved
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
shoves
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocketed
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoving
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocketing
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrockets
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shove
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
pitches
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down
U
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
hurled
U
پرتاب کردن پرت کردن
hurl
U
پرتاب کردن پرت کردن
hurls
U
پرتاب کردن پرت کردن
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
run-up
[start-up]
U
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
line density
U
تراکم خط
aggregates
U
تراکم
aggregate
U
تراکم
overgrown
U
پر تراکم
density
U
تراکم
densities
U
تراکم
aggregation
U
تراکم
concentrations
U
تراکم
agglomeration
U
تراکم
concentration
U
تراکم
densest
U
تراکم
denser
U
تراکم
compression
U
تراکم
congeries
U
تراکم
dense
U
تراکم
condensation
U
تراکم
jamming
U
تراکم
compactness
U
تراکم
compaction
U
تراکم
accumulation
U
تراکم
packing
U
تراکم
congestion
U
تراکم
closeness
U
تراکم
accumulations
U
تراکم
combustiblity
U
قابلیت تراکم
relative compaction
U
تراکم نسبی
telephone density
U
تراکم تلفن
workloads
U
تراکم کار
character density
U
تراکم دخشه ها
cold extrusion
U
تراکم سرد
aldol condensation
U
تراکم الدولی
cumulative recorder
U
تراکم نگار
density of traffic
U
تراکم ترافیک
compressive
U
مایه تراکم
print density
U
تراکم چاپ
flux density
U
تراکم فشار
cold extrude
U
تراکم سرد
track density
U
تراکم شیار
traffic density
U
تراکم امد و شد
capital accumulation
U
تراکم سرمایه
frequency of calls
U
تراکم ترافیک
recording density
U
تراکم ضبط
frequency of calls
U
تراکم مکالمه
workload
U
تراکم کار
compactibility
U
قابلیت تراکم
compression stroke
U
ضربه تراکم
light tight
U
تراکم نور
congestive
U
وابسته به تراکم
hand compaction
U
تراکم دستی
radiation density
U
تراکم تابش
light load density
U
تراکم بار کم
engorgement
U
تراکم خون
quad density
U
تراکم چهارگانه
compressibility factor
U
تراکم پذیری
benzion condensation
U
تراکم بنزویینی
compression ratio
U
نسبت تراکم
compression ratio
U
ضریب تراکم
compression ignition
U
تراکم احتراقی
companding
U
انبساط تراکم
data aggregate
U
تراکم داده ها
bit density
U
تراکم ذرهای
compressibility
U
تراکم پذیری
gas deviation factor
U
تراکم پذیری
supercompressibility factor
U
تراکم پذیری
aldol reaction
U
تراکم الدولی
compressible
U
تراکم پذیر
accumulation of capital
U
تراکم سرمایه
pile-up
U
تراکم کار
precompression
U
تراکم قبلی
dual density
U
تراکم مضاعف
differential compaction
U
تراکم متناوب
perkine condensation
U
تراکم پرکینی
single density
U
با تراکم واحد
pile-ups
U
تراکم کار
incompressibility
U
تراکم ناپذیری
incompressible
U
تراکم نا پذیر
incompressible
U
تراکم ناپذیر
denseness
U
تراکم ذرات
degree of compaction
U
درجه تراکم
maximum density
U
حداکثر تراکم
acyloin condensation
U
تراکم اسیلی
density
U
فرش پر تراکم
double density
U
تراکم مضاعف
mechanical resolution
U
تراکم مکانیکی
dry density
U
تراکم خشک
deviation factor
U
تراکم پذیری
population density
U
تراکم جمعیت
precompression
U
تراکم مقدماتی
densely
U
از روی تراکم
rate of capital accumulation
U
نرخ تراکم سرمایه
compacting factor test
U
ازمایش ضریب تراکم
packing density
U
تراکم فشرده سازی
compressibility factor
U
ضریب تراکم پذیری
double density recording
U
ضبط تراکم مضاعف
incompressible fluide
U
سیاله غیرقابل تراکم
congestion surcharge
U
هزینه تراکم بار
deviation factor
U
ضریب تراکم پذیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com